تفاوت مکتب اهل بیت با مکتب اهل حدیث

  • 1395/07/28 - 10:09
فردی از مالک بن انس از معنای آیه استواء خداوند بر عرش پرسید. او گفت: خداوند بر عرش است و ایمان به آن واجب است و سوال، بدعت است و تو که چنین سؤالی پرسیدی اهل بدعت هستی!» سپس رو به اطرافیانش کرد و گفت: وی را از مجلس بیرون کنید زیرا او اهل بدعت است. این در حالی است که وقتی چنین سوالاتی از اهل بیت می‌شد، مستدل و زیبا پاسخ می‌گفتند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فردی به نزد مالک بن انس آمد و از معنای آیه پرسید: «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى.[طه/5] همان بخشنده‏‌اى كه بر عرش مسلّط است‏» مراد از استواء خداوند بر عرش چیست؟ مالک سرش را به پایین انداخت و مدتی مکث کرد، تا جایی که عرق بر تمام بدنش سرازیر شد. سپس سرش را بالا گرفت و گفت: «استواء خداوند بر عرش قطعی است و هیچ شکی در آن نیست، ولی کیفیت استواء معلوم نیست و ایمان به استواء خداوند بر عرش واجب است و سوال از کیفیت استواء بدعت است و تو که چنین سؤالی پرسیدی، اهل بدعت هستی!» سپس رو به اطرافیانش کرد و گفت: وی را از مجلس بیرون کنید، زیرا او اهل بدعت است.[1]
معمولاً اهل حدیث و بزرگان آنان، هنگامی‌که با سوالی در رابطه با خداوند، معاد و قیامت روبه‌رو می‌شوند، از پاسخ طفره رفته و به شدت افراد را از پرسیدن در این امور برحذر می‌دانند. آنان می‌گویند: باید بدون هیچ تعقلی، ظاهر قرآن را پذیرفت. اما ائمه اهل بیت (علیهم السلام) در پاسخ به این‌گونه سوالات، نه‌تنها مسلمانان را اهل بدعت ندانسته‌اند، بلکه حتی در پاسخ کفار و اهل کتاب نیز روشی بسیار خردمندانه را انتخاب کرده‌اند، تا جایی که آنان را شیفته علم و درایت خود کرده‌اند. هر چند مقایسه اهل بیت عصمت و طهارت، به اهل حدیث، مقایسه‌ای بی‌جا و بی‌مورد است، اما برای تنویر افکار پیروان اهل حدیث، چاره‌ای جز این نیست.
شیخ صدوق نقل می‌کند، فردی به نام جاثلیق نصرانی، به خدمت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)  آمد و سوالاتی پرسید که حضرت به همه آن سوالات پاسخ داد. یکی از آن سؤالات، این بود که پرودگار کجا بود و الان کجاست؟ حضرت علی (علیه السلام)  فرمود: خداوند به مکان وصف نمی‌شود. خداوند بود و خواهد بود، نه در مکان است، و نه از مکانی به مکان دیگر حرکت می‌کند و نه مکانی را احاطه می‌کند و هیچ حد و کیفی ندارد. سپس حضرت در ادامه فرمود: عرش آن‌گونه که شما گمان می‌کنید، مثل تخت پادشاهی نیست. بلکه عرش نیز محدود و مخلوق الهی است، و خداوند مالک آن است و استواء خداوند بر عرش، مانند قرار گرفتن چیزی بر چیز دیگر نیست.[2]
آن فرد نصرانی، پس از شنیدن پاسخ‌های حضرت علی (علیه السلام) خشنود شد و رفت.
اکنون قضاوت با شما! راه صحیح در پاسخ از سوال پرسش‌گر چگونه است! آیا باید مسلمانان را به‌خاطر سوال، اهل بدعت دانست، یا باید با پاسخ‌های دقیق و صحیح، آنان را به اسلام آشنا کرد!

پی‌نوشت:

[1]. «فقال: يا أبا عبد الله (الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى) كيف استوى؟، فأطرق مالك برأسه حتى علاه الرُّحَضَاء ثم قال: «الاستواء غير مجهول، والكيف غيرمعقول، والإيمان به واجب، والسؤال عنه بدعة، وما أراك إلا مبتدعًا، ثم أمر به أن يُخرج». ابن تیمیه، الفتوی الحمویه الکبری،  دار الصميعي، الرياض، 1425ق، ص305.
[2]. ابن بابویه، التوحید، محقق: حسینی، هاشم، جامعه مدرسین، قم، 1398ق، ص316.

نویسنده: مجتبی محیطی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.