وهابیت و شفاعت
در این مقاله با ساده ترین روش ممکن قصد داریم به ذکر دلایل وهابیت پیرامون عدم قبول مساله شفاعت و جواب آنها بپردازیم .
اما قبل از بیان این ادله و پاسخ آنها ابتدا تعریف شفاعت از جهت لغوی و اصطلاحی را بیان می نماییم :
شفاعت در لغت عبارت است از درخواست از غیر (1)
و در اصطلاح به این معناست که روز قیامت اولیای الهی در حق گروهی از گنهکاران شفاعت کرده و آنان را از عقاب جهنم نجات می دهند یا طبق تفسیر برخی اولیای الهی با شفاعتشان از شخصی سبب ترفیع درجه او می شوند.
علمای اسلام بر مشروعیت شفاعت پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم در روز قیامت اجماع کرده اند؛
اگرچه در بعضی فروع شفاعت اختلاف دارند.
در ادامه به بیان دیدگاه برخی از بزرگان اهل سنت می پردازیم
ابو منصور ماتریدی (متوفای 333ه.ق) در ذیل آیه :
( يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَی وَ هُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ) (آیه28 سوره انبیاء ) ، می گوید :
این آیه اشاره به شفاعت مقبول در اسلام دارد.(2)
ابوحفص نسفی(متوفای 538ه.ق) نیز چنین می گوید :
شفاعت رسولان و خوبان از امت اسلامی در حق گنهکاران کبیره با اخبار مستفیض ثابت است .(3)
تفتازانی هم در شرح این عبارت رأی نسفی را جزء مسلمات دانسته است (4)
قاضی بیضاوی در تفسیر آیه شریفه: (وَ اتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیئا وَ لَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفاعَةٌ وَ لَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ) (سوره بقره آیه 48)، می گوید :
برخی این آیه را دلیل بر نفی شفاعت از گناهکاران کبیره دانسته اند ولی این آیه در مورد کافران است زیرا آیات و روایات فراوانی دلالت بر شفاعت در امت دارد . (5)
از بين تمامي فرقههاي اسلامي ، تنها وهابيها هستند که شفاعت را قبول ندارند، آنها به شدت با این مساله به مخالفت برخواسته و قائل به آن را کافر و مشرك ميدانند ، اما شفاعتی که وهابیت آن را انکار و رد می نماید درخواست شفاعت از انبیا و اولیای الهی در همین دنیاست بدین معنا که فردی در همين دنيا از پيامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم ( چه در حال حيات ايشان و چه بعد از شهادت ايشان ) و یا اوصیای ایشان و یا اولیای الهی درخواست کند روز قيامت در درگاه ربوبی نزد پروردگار ،عالم او را شفاعت کند و برایش از خداوند تبارک و تعالی طلب بخشش کند ، اين چنين درخواستی نزد ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب و پيروانشان شرک و کفر محسوب می شود.
محمد بن عبدالوهاب می گويد:
من جعل بينه و بين اللَّه وسائط يدعوهم و يسألهم الشفاعة كَفَرَ إجماعاً».
کسی که بين خود و خدايش واسطه قرار دهد و آن واسطه ها را بخواند و از آنها طلب شفاعت کند به اجماع مسلمين چنين فردی کافر است .(6)
برخی از اهم دلایل وهابیت در انکار و رد شفاعت عبارتند از :
دلیل اول:
آیه شریفه ( وَأَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا )(سوره جن آیه 18)
دراین آیه خداوند دستور می دهد با خدا هیچکس را نخوانید یعنی هیچکس را شریک خدا قرار ندهید
جواب:
طبق این نقل می گوییم این آیه مخالف است با آیات دیگری در همین رابطه ، در مورد آنها چه می گویید؟
( قَالوا یا ابَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطئينَ) (سوره یوسف آیه 97 )
برادران یوسف ازپدرشان خواستند از برای ما از خدا طلب آمرزش کن که درباره یوسف خطا کرده ایم.
( وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا )(سوره نساء آیه 64)
هنگامی به نفس خود ظلم کردند نزد تو آمده و از خدا طلب مغفرت کرده که تو برای آنان استغفار کنی و در آن هنگام به طور حتم خدا را توبه پذیر و مهربان خواهندیافت.
این آیه هم طلب دعااز پیامیردرموردمسلمانان است می گوید به این آیه چه جوابی می دهید؟
دلیل دوم :
آیه «المیت لا يملك لنفسه نفعاً و لا ضراً فضلاً لمن سأله أن يشفع له إلى اللَّه»
بیان مغالطه محمد بن عبدالوهاب:
مسلمانان که از صالحین طلب شفاعت می کنند ، روح آن انسان صالح را مخاطب قرار می دهند نه جسم او را که محمد بن عبد الوهاب از کلمه میت استفاده می کند.
این دلیل نیز با برخی از نصوص قرآن و احادیث نبوی مخالف است
از جمله با آیه ( وَ لَاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَتَا بَلْ أَحْيَآءٌ . . .) (سوره آل عمران ، آيه 169).
و حدیث نبوی : حياتي خير لكم تُحدِّثون و يُحدَّث لكم، و وفاتي خير لكم، تُعرض عليّ أعمالكم، فما رأيت من خير حمدت اللّه عليه، و ما رأيت من شرّ استغفرت اللّه لكم.(7)
علاوه بر این که با دیدگاه برخی از علمای اهل سنت نیز در تضاد می باشد
وَ وَرَدَ النَّصّ فِي كِتَابِ اللَّهِ فِي حَقّ الشُّهَدَاءِ أَنَّهُمْ أَحْيَاء يُرْزَقُونَ وَأَنَّ الْحَيَاة فِيهِمْ مُتَعَلِّقَة بِالْجَسَدِ فَكَيْف بِالْأَنْبِيَاءِ وَالْمُرْسَلِينَ.(8)
دلیل سوم :
آیه ( وَ يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ اللَّهِ ) (سوره یونس آِیه 18)
وهابیت معتقدند که با توجه به این آیه خداوند مشرکان عصر رسالت را به این دلیل که از غیر خدا طلب شفاعت می کردند مشرک دانسته است.
جواب:
این آیه درمورد بت پرستان عصر رسالت است که آنان هم بت ها را عبادت می کردند هم برای آنان مقام شفاعت قائل بودند ،لذا در این آیه اعتقاد به شفاعت همراه با عبادت آنها مورد مذمت قرار گرفته است.
علاوه بر این که مشرکان برای بتها شفاعت بی قید و بند را قائل بودند.
اما اعتقاد به شفاعت درمورد کسی که خدا این حق را به او داده با مورد ذکرشده بالا زمین تا آسمان فرق دارد!
دلیل چهارم
آیه ( قُل لِّلَّهِ الشَّفَٰعَةُ جَمِيعًا ) ( سوره زمرآیه 44)
بنا بر اعتقاد وهابیت ، طبق این آیه شفاعت مخصوص خداوند متعال است.
جواب
اولا و بالذات شفاعت مخصوص خداوند است و این مطلب با اعتقاد به شفاعت برای پیامبران و اولیای الهی منافاتی ندارد اما کسانيکه از انبيا و ائمه معصومين و صالحين طلب شفاعت می کنند آنها را نمی پرستند بلکه از آنها می خواهند که به اذن خداوند شفاعتشان کنند.
خداوند میفرمايد: (من ذا الذی یشفع عنده إلا بإذنه.)( سوره بقره ، آیه 255).
درمورد شفاعت آیات و روایات فراوانی از طریق اهل سنت در صحاح سته و از طریق شیعه واردشده که هر گونه شبهه و ابهامی را پیرامون جواز این درخواست برطرف می نمایند .
منابع :
(1) العين ج 1 ص260
(2) تأویلات اهل سنت ص148
(3) العقائد النسفية ، ص148
(4) همان
(5) انوارالتنزیل ج1ص152
(6) مجموعة المؤلفات، ج1، ص385 ، ج6 ، ص9 ، 68 ، 213
(7) مجمع الزوائد، ج9، ص24
(8) شوکانی، نيل الأوطار ج 3 ، ص305
افزودن نظر جدید