پاسخ به شبههی بهائیان پیرامون معنای دین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان ادعا دارند که دین اسلام، خاتم ادیان نیست و در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که بر این مطلب اشاره دارد. ایشان با تحریف و تغییر معنی و تفسیر برخی آیات به نفع خود، سعی دارند ادعای پیامبری رهبران خود را به اثبات رسانند. از جمله آیاتی که بدان استناد میجویند، آیهای از سورهی مبارکه نور است که خداوند میفرماید: «يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ [نور/25]؛ در آن روز خداوند جزای واقعی آنها را بیكم و كاست میدهد و خواهند دانست كه خداوند، همان حقیقت آشکار است».
مبلّغ معروف بهائیت، ابوالفضل گلپایگانی، در ذیل این آیه میگوید: «این بشارتی است که خدای متعال میدهد که بعد از اسلام، دین کاملتری خواهد آمد و نمیتوان گفت مقصود دین اسلام است؛ زیرا دین اسلام به نصّ قرآن مجید در سال حجةالوداع کامل شد [1]؛ بلکه مقصود، دین کاملتری است که در این آیه، آمدن آن را بعد از اسلام خبر میدهد».[2] در جواب از این شبهه اینگونه میگوئیم:
اولاً: کلمهی «دین» در زبان عرب، معانی متعددی از جمله طاعت، جزا، عادت، قهر، استیلا، تدبیر، سیره و... دارد و در قرآن کریم نیز، در چند معنی مختلف به کار رفته، از جمله: دین، به معنای جزا و پاداش [3]، دین، به معنای دعا و راز و نیاز [4]، دین، به معنای شریعت [5] و... . بنابراین برای فهمیدن معنای دین در این آیه، ناچاریم به قرائن موجود در این آیه و آیات ما قبل توجه کنیم. با توجه به آیات قبل، روشن میشود که منظور از کلمهی دین در این آیه، شریعت نیست، بلکه مراد، جزا و پاداش است.[6]
ثانیاً: غفلت از سیاق آیه، گاهی سبب تفسیر به رأی شده و مفهوم آیه را به کلّی تغییر میدهد. قبل از این آیه، خداوند میفرماید روز قیامت، روزی است که زبان، دستها و پاهایشان بر ضد آنها بر آن چه انجام دادهاند، شهادت میدهند [7]، آنگاه آیهی مورد بحث، به همان روز اشاره میکند و از جزای حق سخن میگوید، بنابراین کلمهی دین را در این آیه، به هیچوجه نمیتوان به معنای شریعت گرفت.
در نتیجه مراد گلپایگانی مبنی بر آمدن پیامبر و آئین جدید و نسخ دین اسلام، قابل اثبات نیست و این آیه هیچ دلالتی بر نسخ اسلام ندارد. بهائیان با استناد به مشتبهات و تفسیر به رأی بعضی آیات، سعی در تحریف معنای آیات به نفع پیامبران دروغین خود را دارند.
پینوشت:
[1]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، نسخهی الکترونیکی، ص 122.
[2]. «... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا [مائده/3]؛ امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذيرفتم».
[3]. «وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ [حجر/35]؛ و لعنت (و دوری از رحمت حق) بر تو خواهد بود، تا روز قيامت».
[4]. «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ [عنکبوت/65]؛ هنگامی كه سوار بر كشتی شوند، خدا را با اخلاص میخوانند، اما هنگامی كه خدا آنها را به خشكی رسانيد و نجات داد باز مشرک میشوند».
[5]. «أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ [آلعمران/83]؛ آيا آنها غير از آئين خدا میطلبند؟! و تمام كسانی كه در آسمانها و زمين هستند، از روی اختيار يا از روی اجبار، در برابر (فرمان) او تسليماند، و همه به سوی او باز گردانده میشوند».
[6]. فضل بن الحسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران: ناصرخسرو، چاپ سوم، 1372، ج 7، ص 211.
[7]. «يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [نور/24]؛ در آن روز كه زبانها و دستها و پاهايشان بر ضد آنها به اعمالی كه مرتكب میشدند، گواهی میدهد».
افزودن نظر جدید