امام زمان دین و سنت جدیدی را در وقت ظهور به وجود نمیآورد
آنچه در این نوشتار میخوانیم، مناظرهای بین یک شیعه و یک وهابی درباره امام زمان (علیه السلام) است. وهابی در این مناظره میکوشد که (نعوذ بالله) امام زمان را فردی معرفی کند، که در مقابل قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حکم میکند و شیعه به او پاسخ میدهد.
وهابی: به فرض که وجود امام زمان را قبول کنیم، ولی آیا مهدی شيعيان کتاب، سنت و بدعتی جديد در مقابل قرآن و سنت پيامبر (صلی الله عليه و آله) نمیآورد و با اين کتابش مردم را گمراه نمیکند؟
شیعه: آیا دلیلی بر این گفتار داری، که مهدی (علیه السلام) دین و کتابی جدید میآورد؟
وهابی: نه فقط شنیدهام.
شیعه: در روایات شیعه این حدیث آمده است که: «امام قائم که قيام کند، امرى نو و کتابى نو و قضاوتى نو خواهد داشت.»[1] آیا منظورت این حدیث است؟
وهابی: بله.
شیعه: پس خوب گوش بده، تا پاسخ تو را در چند نکته بدهم.
نکته اول: شکی نيست که امام زمان (عليه السلام) بر اساس همان قرآنی حکم و عمل میکند، که بر جدش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شده است. و روایتی که گذشت بدين معنا نيست که ايشان قرآن و دین جدیدی میآورد، بلکه مراد، تجديد احکام، اجرای حدود تعطيل شده کتاب الهی، و بدعتهایی است که بین مردم بهوجود آمده است، اما چون اینها برای مردم تازگی دارد، فکر میکنند قرآن جديد و يا سنت جديد و دين جديد است.
نکته دوم: طبق حدیث ثقلین (که صحتش در نزد فریقین مسلم است)، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند که: «همانا من چیزی را بین شما بر جای می گذارم که اگر نگاه دارید و بدان عمل کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. آن کتاب خدا و عترت من یعنی اهل بیت من است.»[2] در این حدیث پیامبر اکرم به صراحت میفرماید، که عترتم از قرآن جدا نمیشوند، این جمله به این معنا است که عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله) ملازم قرآن هستند و بر خلاف یا جلوتر از قرآن حکمی نمیکنند. پس عترت پیامبر اکرم (که امام زمان، هم جزئی از عترت ایشان است) همواره در کنار قرآن بوده و لحظهای از آن جدا نيستند. بنابراين اين ادعا مبنی بر اينکه امام زمان (علیه السلام) قرآن جديدی غير قرآن رسول خدا (صلی الله عليه و آله) میآورد، کاملاً بیاساس است.
نکته سوم: در کتابهای معتبر اهل سنت مشابه این حدیث با اسناد صحیح آمده است که: «مهدی در بين مردم به شريعت پيامبر (صلی الله علیه و آله) عمل میکند».[3]
سجستانی نيز اين روايت را با اندکی اختلاف نقل کرده است: «در ميان مردم به سنت پيامبر (صلی الله عليه و آله) رفتار میکند و اسلام را بهطور کامل در روی زمين پياده میکند.»[4]
شیعه: ای وهابی در این احادیث دقت کن، آیا شریعت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چیزی به جز عمل به قرآن بوده است، قطعاً جواب منفی است، همینطور است حکومت امام زمان (علیه السلام) که بر طبق عمل به همین قرآن است. اکنون میتوانم از تو سوالی کنم؟
وهابی: بله.
شیعه: شما که میگویید امام زمان بدعت در جامعه بهوجود میآورد، آیا بدعتهای زمان خلفا را که در تاریخ ثبت شده است، خواندهای؟
وهابی: نه خلفا اهل بدعت نبودهاند.
شیعه: حتی در تاریخ اهل سنت، نمونه این بدعتها ثبت شده است. الان فقط دو نمونه را بیان میکنم. مگر همین عمر نبود که دستور داد نسبت به کسیکه آب برای غسل ندارد، نماز نخواند. آیا این فتوا نوعی بدعت نیست؟ «مردی نزد عمر رفت و به او گفت: من جُنُب شدهام و آبی برای غسل پیدا نکردهام، عمر گفت: نماز نخوان! عمّار آنجا بود و حکم رسول خدا را در مورد تیمم به او گوشزد کرد.»[5] آیا این دستور عمر اجتهاد در مقابل نص صریح قرآن نیست؟ در کجای قرآن آمده است که نماز از کسیکه آب در دسترس ندارد، ساقط میشود؟ بلکه قرآن امر میکند که اگر آب ندارید تیمم کنید. «أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّبا.[مائده/6] يا با زنان تماس گرفته (و آميزش جنسى كردهايد)، و آب (براى غسل يا وضو) نيابيد، با خاك پاكى تيمم كنيد!»
مگر همین خلفا نبودند که دستور دادند از پیامبر اکرم حدیث نقل نشود.[6] آیا این دستور به این معنا نیست، که آنها درست بر خلاف دستورات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رفتار میکردند؟
وهابی: باید بروم کاری مهم در پیش دارم.
شیعه: مشکلی نیست، برو اگر میخواهی به حقیقت برسی، باید تعصب را کنار بگذاری.
پینوشت:
[1]. النعماني، كتاب الغيبة، تحقيق : فارس حسون كريم، قم ناشر: أنوار الهدى، سال چاپ: 1422، چاپ: الأولى، ص 264
[2]. «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الآخَرِ: كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ. وَعِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَلَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِي فِيهِمَا». ترمذی، سنن ترمذی، الناشر: شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابي الحلبي، حقيق وتعليق: أحمد محمد شاكر، ج 5 ص 663. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. «المهدي في الناس ( بسنة نبيهم ) أي شريعته».ملا علي القاري، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، ناشر: دار الكتب العلمية، لبنان، بيروت، الطبعة: الأولى، 1422هـ - 2001م . تحقيق: جمال عيتاني، ج 10 ص 94
[4]. «فَيَقْسِمُ الْمَالَ وَيَعْمَلُ في الناس بِسُنَّةِ نَبِيِّهِمْ صلى الله عليه وسلم وَيُلْقِي الْإِسْلَامُ بِجِرَانِهِ إلى الأرض». السجستاني، سنن أبي داود، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر. ج 4 ص 107
[5]. مسلم نیشابوری، صحيح مسلم، دار النشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، ج 1ص 368
[6]. هدف خلفا از منع انتشار احادیث
افزودن نظر جدید