رهبران شیخیه، بابیه و بهائیه در ایران

  • 1395/02/01 - 12:01
شیخ احمد احسایی در احسا متولد شد و پس از طیّ تحصیلات اولیه، به کربلا رفت و از دروس بزرگانی همچون «صاحب ریاض و سید بحرالعلوم» بهره گرفت، او از برخی علوم طبیعی و تجربی نیز آگاهی داشت. پس از مدتی به زادگاهش بازگشت. در سال ۱۲۲۱ه‍ ق، به خراسان و سپس یزد رفت و شهرت فراوانی کسب کرد، پس از آن به دربار فتحعلی شاه قاجار دعوت شد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیخ احمد احسایی ۱۱۶۶-۱۲۴۱ه‍ ق در احسا متولد شد، با طیّ تحصیلات اولیه، در سال  ۱۱۸۶ ه‍ ق به کربلا رفت و از دروس بزرگانی همچون «صاحب ریاض و سید بحرالعلوم» بهره گرفت، او از برخی علوم طبیعی و تجربی نیز آگاهی داشت. در  ۱۲۰۹ه‍ ق به زادگاهش بازگشت. در ۱۲۲۱ه‍ ق، به خراسان و سپس یزد رفت و شهرت فراوانی کسب کرد، پس از آن به دربار فتحعلی شاه قاجار دعوت شد و مورد احترام فراوان قرار گرفت، پس از آن بعد از مدتی به قزوین رفت و محبوب مردم و علما بود، تا آن که با طرح عقاید خاصّ خود در زمینه‌ی معاد و انجام مناظره‌ی علمی، توسط ملا محمد تقی برغانی (شهید ثالث) و عده‌ای دیگر تکفیر شد. شیخ احمد سرانجام در ۲۱ ذی‌قعده ۱۲۴۱ه‍ ق درگذشت و در بقیع دفن شد.
پس از او شاگردش سید کاظم رشتی ۱۲۰۳_ ۱۲۵۶ه‍ ق به عنوان شیعه‌ی کامل و واسطه‌ی فیض، جانشین وی شد و حوزه‌ی درسی‌اش را ادامه داد. وی آثار و کتاب‌های شیخ احمد را احیاء کرد و در برخی از آن‌ها به غلوّ در مورد ائمه پرداخت. پس از مرگ او حاج محمد کریم خان کرمانی ۱۲۲۵-۱۲۸۸ه‍ ق فرزند ظهیرالدوله: داماد فتحعلی شاه، از مدعیان جانشینی او بود و در نشر عقائد احسایی و ترویج شیخی‌گری کوشید و آثاری ارائه کرد. رقیب او علی محمد شیرازی [معروف به باب] است که با کمک برخی از یارانش و نقشه‌ای خاص، ابتدا مدعی جانشینی سید کاظم و سپس مدعی بابیت و مهدویت شد، ولی حاج محمد کریم‌خان در ردّ او کتاب نوشت. پس از مرگ حاج محمد کریم‌خان، طبق وصیت او، پسرش حاج محمدخان بیشتر مورد توجه واقع شد. از آن پس براثر نارضایتی گروهی از شیخیه در نوع جانشینی و ریاست و بر اثر اختلافات دیگر، انشعاب‌هایی انجام شد که از ذکر آن صرف نظر می‌کنیم. مهم این نکته است که بر اساس عقائد پیروان شیخی مسلک، شیخ احمد و دیگر رهبران شیخی، دارای مقام شیعه‌ی کامل، یا رکن رابع، یا حتّی به عبارتی: نیابت خاصّ هستند؛ [1] و مانند دیگر غالیان در مورد پیشوایان دینی، غلوّ کرده‌اند [2] و نیز همچون: صوفیه در کلمات رمزگونه شطحیات،[3] با استناد قرار دادن خواب و رؤیا و به اصطلاح کشف و شهود، عقاید نادرستی را ابداع کرده‌اند.
علی محمد باب که از شاگردان درس شیخیه بود، اندکی از تحصیلات ابتدایی خود را در شیراز گذراند و سالیانی در بوشهر اقامت داشت. از همان آغاز، به کارهای غیرمتعارف، همچون: ریاضت‌های غیرشرعی و ذکر اوراد و طلسمات می‌پرداخت. سپس رهسپار عراق و حجاز شد و در کربلا از شاگردان سید کاظم رشتی و مریدان خاصّ او شد. پس از مرگ سید کاظم رشتی، طبق برخی اسناد، مانند خاطرات کینیازدالگورکی (سفیر روس)، تحت تأثیر تطمیع بیگانگان، ادعای نیابت را مطرح کرد. وی و یارانش در ایران آشوب‌های فراوان به راه انداختند. پس از مدتی ادعای مهدویت و حتّی نبوت و الوهیت و خدا آفرینی کرد؛ امّا بر اثر فشار علماء و مردم متدین بازداشت و زندانی شد. یک بار نیز توبه کرد، ولی به دلیل ادامه‌ی ادعاها و پافشاری بر آن‌ها در جلسات مناظره‌ی علما، به دستور امیرکبیر در تبریز اعدام شد. وی کتاب‌هایی به‌عنوان وحی نوشته است که (بیان فارسی و بیان عربی) از آن جمله هستند. پس از اعدام، بر اساس وصایایش، میرزا یحیی صبح‌ازل، جانشین او شد، امّا میرزا حسینعلی ۱۲۳۳-۱۳۱۰ه‍ ق برادر بزرگ‌تر وی پس از چندین سال تبعیت از صبح‌ازل او را منزوی و خود را جانشین و (مظهر الهی وعده داده شده توسط باب) معرفی و مسلک جدید بهائیت را تأسیس کرد. وی با آن که متهم به شرکت در ترور نافرجام ناصرالدین‌شاه و آشوب‌های بابیه بود، با حمایت استعمارگران به ‌آسانی از ایران خارج شد و بعدها براثر بدرفتاری متقابل او و برادرش، وی را به عکاء تبعید کردند؛ لذا فلسطین اشغالی مأوا و مرکز بهائیان تاکنون است.
پس از مرگ وی عباس افندی، بر اساس وصیت، جانشین او شد و لقب عبدالبهاء گرفت. وی سفرهایی به اروپا و امریکا داشت و فرقه‌ی بهائیت را از لحاظ محتوایی و سیاسی گسترش داده، از طرف انگلستان به دلیل خدماتش در اشغال فلسطین، لقب «سِر» گرفت. پس از او شوقی افندی (نوه دختری حسینعلی بهاء) تا ۱۹۵۷م ریاست کرد و بر خلاف وعده‌ی عبدالبهاء به آمدن ۲۴ ولیّ امر و وصیّ الهی در به ‌اصطلاح «دین بهایی»، رهبری به یک شورای ۹ نفره به نام بیت‌العدل در اسرائیل محول شد. حسینعلی بهاء نیز با ادعای موعود بودن و نیز نبوت و الوهیت، کتاب‌هایی به اصطلاح وحیانی به نام (اقدس و ایقان) دارد و احکام و عقائد خاصّ خود را که ناسخ اسلام است، در آن‌ها آورده است. اکنون نیز این فرقه‌ی ضاله در ایران و برخی مناطق دیگر فعالیت دارد. [4]

پی‌نوشت:

[1] . مرتضی مدرسی، شیخی‌گری و بابی‌گری، تهران: کتابفروشی فروغی، صص۷۳ و ۷۵ .
[2] . خورانساری، روضات الجنات، صص ۲۸۵ و ۲۸۷ .
[3] . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ، ج ۲، صص ۵۸۹ و ۵۹۰ .
[4]. جهت مطالعه مراجعه شود به: جواد اسحاقیان، پیچک انحراف...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.