نقش فرقه‌ی بابیت در به وجود آمدن بهائیت

  • 1395/01/31 - 23:04
پس از ترور نافرجام ناصرالدین شاه، بابیان از ایران به عثمانی تبعید شدند و بار دیگر کنار هم جمع شده و قدرت پیدا کردند. بر اساس وصیت باب، صبح‌ازل جانشین وی بود، اما برادرش حسینعلی، برعلیه برادر خود کودتا کرد و مدعی شد که من همان موعود باب و «مَن یظهره‌الله» هستم و بابیان را به خود فرا خواند و بدین صورت از بابیت، بهائیت متولد گشت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیت در واقع، ادامه‌ی بابیت است، بدین صورت که علی‌محمد شیرازی، قبل از اعدامش طبق وصیتی، میرزا یحیی نوری (معروف به صبح‌اَزل) برادر رهبر بهائیان را، به جانشینی خود برگزید و از وی درخواست نمود که هشت واحد باقی‌مانده از کتاب بیان را تکمیل نماید.
بر این اساس، پیروان علی‌محمد شیرازی (باب) به جانشینی صبح‌اَزل گردن نهادند و او را به رهبری خود پذیرفتند، هرچند که او بیش‌تر اوقات در خفا به سر می‌برد و در ظاهر، امور بابیان به دست برادرش، حسینعلی‌نوری (رهبر بهائیت) که او نیز بابی بود، اداره می‌شد.
در سال 1268 حسینعلی‌بهاء به دلیل سوء قصد بابیان به ناصرالدین‌شاه دستگیر شد، ولی با پشتیبانی سفارت روس از زندان آزاد و به عراق تبعید گردید و میرزا یحیی نیز مخفیانه به عراق گریخت.[1] سپس آن‌ها با همکاری سفارت روس موفق شدند، بابیان سرخورده و تار و مار شده را در عراق ساماندهی کنند و در آن کشور به فعالیت ادامه دهند.
حسینعلی‌بهاء (رهبر بهائیان) پس از مرگ باب، همواره خود را عبد و خادم درگاه برادرش صبح‌اَزل می‌دانست و به جانشینی او اعتراف می‌نمود و خود را موظف به اطاعت از برادر می‌دانست [2]؛ سرانجام برای کسب قدرت و ریاست طمع نمود و در سال 1863 م از برادرش جدا شد و مدعی رهبری بابیان گردید و به عقیده‌ی پیروانش، ادعای «یظهر اللهی» را آشکار نمود که وعده‌ی آن در کتاب بیان آمده است.[3] حسینعلی و برادرش که خود را نماینده‌ی خداوند بر روی زمین و پیامبر الهی می‌دانستند، چنان تشنه‌ی قدرت و حُب ریاست داشتند که با یکدیگر اختلاف کردند، این اختلاف بین دو برادر سبب جنگ، ناسزاگویی و حتی خون‌ریزی بین دو طرف شد، تا جایی که حسینعلی‌بهاء، برادر خود را حرام زاده خواند.[4] حسینعلی حتی فاش کرد که برادرش به همسر دوم علی‌محمد باب نیز، تجاوز کرده و سپس آن را در اختیار مریدانش قرار داده است.[5]
سرانجام میرزا یحیی صبح‌اَزل در سال 1330 ق مطابق با 1912 م و در سن 83 سالگی درگذشت و با مرگ او طومار بابیه‌ی ازلی بسته شد و بهائیت بدون رقیب، یکه‌تاز میدان گردید و توانست عقاید و افکار خود را تثبیت نماید. به این صورت که فرقه‌ی انحرافیه بابیه، بستر پیدایش بهائیت گردید و از درون این فرقه‌ی نامیمون استعماری، غدّه‌ی چرکین‌ دیگری به نام بهائیت به وجود آمد.

پی‌نوشت:

[1]. ادوارد براون، مقدمه‌ی نقطة‌الکاف، ص «لح- لط».
[2]. حسینعلی‌نوری، ایقان، مصر: به معرفة فرج‌الله زکی ترکی، بی‌نا، 1352 ق، ص 95.
[3]. ب. شاد، از باب تا بیت‌العدل، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص 103.
[4]. اشراق خاوری، مائده آسمانی، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 355.
[5]. حسینعلی‌نوری، بدیع، بی‌جا: بی‌نا، 1286 ق، ص 379.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.