حمایت بیتالعدل از اسرائیل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از زمینهسازیها وحمایتهای بیدریغ عبدالبهاء و شوقی افندی در تشکیل حکومت غاصب اسرائیل، جانشینان او نیز راه سرکردگان خود را ادامه دادند و ضمن ابراز خرسندی از پدید آمدن کشوری غاصب، سفاک و خونخوار، حمایتهای خود را از اسرائیل را اعلام کردند، بهطوریکه روحیه ماکسول، همسر شوقی افندی، بهائیت و اسرائیل را حلقههای یک زنجیر معرفی میکند: «...ما به اینجا (اسرائیل) تعلق داریم. اگر قرار باشد قائل به تمیز و امتیاز هم شد، من ترجیح میدهم که جوانترین ادیان در یکی از تازهترین کشورهای جهان نشو و نما نماید و در حقیقت باید گفت: آیندهی ما چون حلقات زنجیر به هم پیوسته است.» [1]
باید دانست که بعد از تشکیل بیت العدل نیز یکی از اقدامات اولیهی اعضای آن، تماس با دولت اسرائیل بوده است. از جمله افتخارات بهائیان، حضور رئیس جمهور وقت اسرائیل و شهردار حیفا در جمع اعضای بیت العدل است که تصویر آن را در کتاب عالم بهائی با افتخار چاپ کردهاند. [2]
بی شک هنوز هم، جامعهی بهائی را میتوان بزرگترین حامی اسرائیل به شمار آورد؛ چرا که نقشی اساسی در تشکیل آن ایفا کرده است.
با این حال اگر بهائیت در پارلمان اسرائیل به رسمیت شناخته میشود و اگر میبینیم که بیتالعدل اعظم در قلب حکومت اسرائیل است و اینکه اسرائیل حامی سرسخت بهائیت در سازمان ملل میشود و آن را به رسمیت میشناسد، جای هیچگونه تعجبی نیست، چرا که هر دو، حلقههای یک زنجیرند.
این عبارت به نقل از شوقی، به خوبی حمایت مادی و معنوی بهائیت از اسرائیل را نشان میدهد: «...تأسیس حکومت اسرائیل از فهم مطهر شارع امراللهی (بهاءالله) و مرکز میثاق (عبدالبهاء) صادر و حاکی از پیدایش ملت مستقل در ارض اقدس پس از طی دو هزار سال پدیدار شد.»[3]
لذا اینگونه است که جامعهی بهائی خود را موظف به حمایت از اسرائیل میداند و تمام جنایات آنها را نادیده میگیرد و با مظلومنمایی سعی در محق جلوه دادن دارد؛ چرا که سرنوشت آنها به هم وابسته است و نابودی اسرائیل یعنی نابودی بهائیت.
پینوشت:
[1]. مجلهی اخبار امری، دیماه 1340، شمارهی 10، شمارهی صفحات مسلسل 601، ژانویه 1962.
[2]. عالم بهائی، نشر محفل ملی ایران، جلد 14، ص 92.
[3]. انشعاب در بهائيت، اسماعيل رائين، موسسهی تحقيقي رائين، ص 169.
افزودن نظر جدید