تفسیر به رأی بهائیان از قرآن

  • 1394/12/01 - 11:21
بهائیان همواره سعی می‌کنند آئین ساختگی خود را حق نشان دهند و با تمسک به آیات و روایات اسلامی، حقانیت این آئین را اثبات کنند و در این بین از هیچ گونه تفسیر به رأیی از قرآن ابائی ندارند، درحالی که علمای اسلام را متهم به تفسیر به رأی می‌نمایند. آنها حتی برخی از کلمات قرآن را بدون توجه به سخنان لغت شناسان عرب به نفع خود معنا می‌کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هرچند بهائیان کتب خویش را ناسخ قرآن می‌دانند؛ اما اعتراف می‌کنند که قرآن به هیچ‌وجه دستخوش تحریف نشده‌است؛ لکن برای تفاسیری که علمای بزرگ اسلام، که همه‌ی آن‌ها را برگرفته از احادیث گران‌قدر حضرات معصومین (علیهم‌السلام) نگاشته‌اند، وقعی نمی‌نهند و آن‌ها را تحریفاتی می‌دانند که علمای اسلام طبق امیال خویش نوشته‌اند: «...بلکه مقصود از تحریف همین است که الیوم جمیع علمای فرقان به آن مشغول‌اند و آن تفسیر و معنی نمودن کتاب است بر هوی و میل خود.» [1]
اما هنگامی‌که برای اثبات مشروعیت آئین خویش به بن‌بست می‌رسند، دست‌ به دامن قرآن می‌شوند و شروع به تفسیر نمودن آن می‌کنند. آیات زیر شاهدی بر این مدعاست: «مثلاً در قرآن کريم چنين نازل گشته: انّ الابرار ... يسقون من رحيق مختوم، جمال قدم در آثار گهربار خويش می‌فرمايند، مقصد از رحيق مختوم ظهور مبارک است که روائح قدس مکنونه‌اش بر جميع ممکنات مبذول گشته ‌است. [2]
«و اين مضمونات در قرآن هم نازل شده چنانچه می‌فرمايد: «هَل يَنظُرُونَ إلّا اَن يأتِيَهُمُ اللّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الغَمامِ» [3] و علمای ظاهر، بعضی اين آيه را از علائم قيامت موهوم که خود تعقّل نموده‏‌اند، گرفته‏‌اند و مضمون آن اين است: آيا انتظار می‌کشند مگر اينکه بيايد آنها را خدا در سايه‌ای از ابر؟ و حال آنکه اين مضمون در اکثر کتب سماوی مذکور است و در همه‌ی اماکن در ذکر علامات ظهور بعد ذکر فرموده‌‏‍اند، چنانچه از قبل ذکر شد.» [4]
بهائیان حتی قیامت را نیز انکار نموده و آیات قرآن را توجیه می‌کنند. از نظر آنان قیامت به دو بخش قیامت صغری و قیامت کبری تقسیم می‌شود؛ در نزد آنان قیامت صغری همان عالم برزخ است که بلافاصله پس از مرگ آغاز می‌شود که قیامتی روحانی است؛ اما قیامت کبری عبارت از انتهای دین سابق و ظهور پیامبر و تشریع شریعت دین جدید است. بنابراین تصور، تاکنون قیامت‌های متعددی بر پا شده است و در آینده نیز برپا خواهد شد و قیام باب و بهاء در ادامه‌ی قیامت‌های گذشته، مانند قیامت‌های پیامبران سلف، همچون حضرت موسی، عیسی و محمد ( علیهم‌السلام) بوده است.[5]
آنان تفاسیر برگرفته از آیات و روایات را، تفسیر به رأی می‌دانند، درحالی که خود هرگونه که بخواهند آیات قرآن را به نفع خود تفسیر می‌کنند و هیچ‌گاه برای اثبات ادعای خود دلیلی ارائه نمی‌کنند و برای متهم نشدن به تفسیر به رأی، فلش این اتهام را به طرف علمای اسلام می‌چرخانند و خود با آلت دست قرار دادن آیات و احادیث، هرگونه که به نفعشان باشد آیات را تفسیر می‌نمایند.

پی‌نوشت:
[1]. میرزا حسینعلی نوری، ایقان، لجنه‌ی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، آلمان: مؤسّسه‌ی ملّی مطبوعات بهائی آلمان، ۱۵۵ بديع، ۱۳۷۷ شمسی، ۱۹۹۸ ميلادی ، ص57
[2]. میرزا حسینعلی نوری، اقدس، ص105.
[3]. ترجمه‌ی آیه: «آيا آنها انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان در سايه‏‌هاى ابرها به سوى آنها بيايند».
[4]. میرزا حسینعلی نوری، ایقان، لجنه‌ی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، آلمان: مؤسّسه‌ی ملّی مطبوعات بهائی آلمان، ۱۵۵ بديع، ۱۳۷۷ شمسی، ۱۹۹۸ ميلادی، ص50./
[5]. انجمن علمی ادیان و مذاهب، آشنایی با فرق تشیع، قم: مرکز مدیریت حوزه‌ی علمیه، 1389ش، چاپ دوم، ص204.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.