وهابیت و تقدیس مبالغهگونه صحابه (با تاکید بر نظرات ربیع المدخلی)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بدون شک اهلبیت (علیهم السلام) همگام با قرآن و در مسیر آن بودهاند و دارای بدیلی نیستند. اما وهابیت با فضیلتتراشی برای صحابه از یکسو و بستن راه هرگونه نقدی به آنها از سوی دیگر در پی ساختن جایگزین برای مقام والای اهلبیت میباشند.
«ربیع المدخلی» از سرکردگان وهابی است که سنگ صحابه را به شدت بر سینه زده است. وی تا جایی در مقام صحابه، مبالغه میکند که سب کننده به صحابه را بدون اقامه حجت، تکفیر میکند. این کلام، مورد انتقاد دیگر علما قرار گرفته است که «سلیمانی» از آن جمله است.
سلیمانی با استناد به کلامی از ابنتیمیه میان کفر مطلق و کفر معین فرق گذاشته و تصریح میکند که تکفیر شخص معین، دارای شروط و موانعی است. او در ادامه مینویسد: «شخص معین را نمیتوان تکفیر کرد، مگر اینکه حجت بر او اقامه شود؛ مانند کسیکه وجوب نماز را رد کند و شرب خمر و زنا را حلال بشمارد».[1]
«ربیع مدخلی» به قدری از صحابه دفاع میکند که در این جهت به دیگر علمای اهلسنت نیز میتازد. به عنوان مثال سید قطب یکی از اندیشمندان معاصر اهلسنت است که با اندیشه آزاد محورانه و به صراحت به عملکرد خلیفه سوم «عثمان بن عفان» اشکال وارد میکند و همین سبب شده است که مورد انتقاد ربیع المدخلی قرار بگیرد. سید قطب با تعابیری تند از رفتار خلیفه سوم یاد میکند که در ذیل، برخی از آنها ذکر میشود:
خلافت امام علی(علیهالسلام) ادامه خلافت دو خلیفه است. خلافت عثمان، شکافی در این میان است. عثمان در برابر نیرنگ بنیامیه ضعیف بوده و نتوانست با قدرت کافی حکومت کند.
عثمان هم در بیتالمال و هم در قدرت دست برد. ثروت (بیتالمال) را بذل و بخشش کرد و قدرت را به نزدیکانش از بنیامیه سپرد. به عنوان مثال، عثمان به معاویه منصب حکومتی داد و این زیادهروی تا جایی بود که وی ادعای خلافت در مقابل علی (علیه السلام) را داشت. او عثمان را به مقدمهسازی برای دولت اموی متهم میکند و انقلاب علیه او را میستاید.[2]
این انتقادات، ربیع مدخلی را بر آن داشت که در توجیه این کلمات برآید و با جمله «این انتقادات، تهمتی بیش نیست.» به تصور خود درصدد جواب برآمد. ربیع مدخلی در راستای هدف خود (دفاع از صحابه) کتب سید قطب را کتب ضاله میداند.[3]
اما به گواهی تاریخ، انتقاد سید قطب به عملکرد خلیفه سوم صحیح است و به همین دلیل، ربیع مدخلی نیز جز با فرافکنی و اتهام، نتوانست در دفاع از رفتار عثمان بن عفان برآید. ربیع مدخلی اصحاب را از هر گناهی، معصوم و پاک میداند و انتقاد از عملکرد اشتباه برخی از صحابه را، انتقاد به اصل دین میشمرد. این در حالی است که او به شدت بر اهلبیت (علیهم السلام) انتقاد میکند و عملکرد آنان را زیر سوال میبرد.
او منتقدین به صحابه را زندیق میداند و دلیلش نیز بر این مطلب، زیر سوال بردن شاهدان بر کتاب و سنت است.[4] این کلام ربیع مدخلی، ابنتیمیه، نظریهپرداز و پدر معنوی افکار وهابیانی همچون خود او را، کافر میشمرد. چرا که ابنتیمیه به طعن و نقد صحابه پرداخته است که همین نظرات وی موجب فاسق خواندن او شده است.[5]
اما به چه دلیل اشخاصی همچون ربیع مدخلی در صدد هستند که صحابه را از هر نقصی مبرا کنند؟ به نظر میرسد از آنجا که وهابیت از اهلبیت (علیهم السلام) جدا گشته، بلکه ایشان را تحقیر کرده است، در پی اشخاصی هستند که بهگونهای و با هر ترفندی، جایگزین آنها کند. بالا بردن مقام صحابه که بهگونهای که ایشان را معصوم بدانیم و هرگونه نقد به آنان مساوی با شرک و کفر قلمداد شود، دقیقاً همسانسازی با مقام اهلبیت (علیهم السلام) است که در جستجوی ریشه آن میتوان به کلام احمد بن حنبل اشاره کرد. از احمد بن حنبل نقل شده است که گفت: «اگر کسی را دیدی که یکی از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به بدی یاد میکند؛ او را متهم به دشمنی با اسلام بدان».[6]
پینوشت:
[1]. سلیمان، ابوالحسن، الدفاع عن اهل الاتباع، دار الانصار، 1426؛ ج1، ص75.
[2]. المدخلی، ربیع، اضواء اسلامیه علی عقیده سید قطب و فکره، ص32.
[3]. نظره سید قطب الی اصحاب رسولالله(صلی الله علیه و آله)
[4]. المدخلی، ربیع، ضواء اسلامیه علی عقیده سید قطب و فکره، ص10 و ص59.
[5]. الدرر الکامنه، ج1، ص181.
[6]. اصبهانی، ابینعیم، الامامیه و الرد علی الرافضه،مدینه، مکتبه العلوم و الحکم، چاپ چهارم، 1425ق؛ ص7. برگرفته از مقاله سلفیه درباری، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهلالبیت، مجله سراج منیر، ج4، ص64.
افزودن نظر جدید