وهابيت و پروژه برتری دادن صحابه بر اهلبیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بررسی افکار وهابیت از این جهت که خود را یک گروه منتسب به دین مبین اسلام میدانند، واجب است. این گروه به دنبال جذب جوانان اهلسنت از طریق القای شبهات و عقاید ناگواری است که نه تنها به کیان اسلام ضربه وارد میکند، بلکه به وجود آورنده نوعی اسلامگریزی در جهان غرب است.
از جمله عقاید منحرف وهابیت، برتر دانستن صحابه با تاکید بر سه خلیفه اول بر اهلبیت (علیهم السلام) است. این در حالی است که بنا بر تاکید سنت رسولالله (صلی الله علیه و آله) در حدیث ثقلین، اهلبیت، دوشادوش قرآن قرار گرفته و نه خلفا.
وهابیت برای دفاع از صحابه و یاران رسولالله (صلی الله علیه و آله) از هیچ راهی فروگذار نکرده است. به عنوان مثال البانی، نفرین پیامبر را که فرمود: «لا اشبع الله بطنه.» خداوند شکمش را سیر نکند. در قالب دعا، توجیه میکند و میگوید: «ظاهر این است که ایشان این دعا را قصد نکردهاند، بلکه بر حسب عادت عرب در آوردن این اصطلاحات، این جمله را به کار بردهاند».
آنچه مایه تعجب است، نسبت غضب و تسلط شیطان بر نفس پیامبر (صلی الله علیه و آله)، همسو با توجیه نفرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) با نقل حدیث جعلی در حق معاویه است. البانی در این جهت این حدیث جعلی را میگوید: زمانیکه عایشه به پیامبر (صلی الله علیه و آله) شکایت کرد که چرا دو شخص را از روی خشم نفرین میکند، ایشان فرمودند: «من با خدایم شرط کردهام و گفتهام: خداوندا، من نیز بشر هستم و هر کس را سب یا لعن کردم، این سب و لعن را زکات و اجری برای آن شخص قرار بده».[1] اما این روایت از بعد سندی و دلالی مورد خدشه است.
در سند این روایت، «جریر بن عبدالحمید» و «سلیمان بن مهران اعمش»، مُدَلِّس خوانده شدهاند که در نتیجه این دو نفر ضعیف شمرده شدهاند. اما از جهت دلالی نیز، محتوای این روایت با آیه قرآن که میفرماید: «وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهْوَى.[نجم/3] و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد!» در تناقض است. آیه دلالت دارد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از روی هوا، صحبت نمیکند، در حالیکه روایت، اتهام کلام از روی هوا را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت میدهد.
وهابیت با دست و پا کردن روایات جعلی به دنبال کسب آبرو برای صحابه است؛ اگرچه به قیمت توهین به پیامبر (صلی الله علیه و آله) تمام شود.
«ربیع المدخلی» از بزرگان وهابیت درباره عقیده در مورد صحابه چنین مینویسد: «اعتقاد ما بر این است که حب و دوستداشتن، صحابه، اصلی از اصول دین و بغض و طعن در دین و عدالت ایشان، موجب کفر است... پروردگارا، همانا به حب اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) و بیزاری از کسانیکه به صحابه طعن میزنند، به تو تقرب میجویم؛ به مسلمین توفیق ادای دین خود را به حقوق شما و صحابه عطا کن.»[2]
این کلمات ربیع مدخلی، توهین به صحابه و اعلان حکم علیه آنان است. وی میگوید که طعن در دین و عدالت صحابه موجب کفر است، در حالیکه در منابع روایی وهابیت، طعن برخی از صحابه درباره برخی دیگر آمده است. علاوه بر این، معاویه به مثابه یک صحابی که نیز مورد احترام والایی در نزد «ربیع المدخلی» است، حضرت علی (علیهالسلام) را مورد سب قرار داده است؛[3] بنابراین ربیع مدخلی با بیانات خود، معاویه را نیز کافر دانسته است؛ چرا که یک صحابی دیگر، امام علی (علیه السلام)، را سب کرده است. علاوه بر این، این نحوه دعا، از آن جهت که نوآوری از سوی المدخلی است و در هیچ کتابی از وهابیان یافت نمیشود، بدعت است.
ربیع مدخلی در راستای همسانسازی بلکه برترسازی، صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) همچون معاویه، دست به شخصیتشکنی اهلبیت (علیهم السلام) میکند. مثلاً وی فضائلی که توسط سید قطب (یکی از اندیشمندان اهلسنت) درباره امام علی (علیهالسلام) نقل شده است را حمل بر غلو میکند و سید قطب را رافضی میخواند.
به نظر میرسد که ریشه اتهام رافضی به سید قطب، کلام سید قطب علیه معاویه است. سید قطب بیان میکند که: «پیروزی معاویه و عمروعاص در مقابل امیرالمومنین (علیهالسلام) به این دلیل نبود که آنان از لحاظ سیاسی اعلم از آن حضرت بودند، بلکه از آن جهت توانستند به پیروزی ظاهری دست یابند که معاویه و عمرو، خود را در استفاده از هرگونه سلاح و حیلهای آزاد میدیدند.»[4]
با توجه به کلمات بالا به دست میآید که وهابیان برای پیشبرد اهداف خود من جمله ترجیح صحابه بر اهلبیت، از هر ترفندی استفاده میکنند. متاسفانه وهابیان گاهی در ترجیح صحابه بر اهلبیت (علیهم السلام)، دست به حرمتشکنی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت (علیهم السلام) میزنند. آنان در این مسیر، از هیچ کاری فروگذار نمیکنند؛ چه آن کار تکفیر دیگر علمای اهلسنت یا رافضی (شیعه) خواندن ایشان باشند.[5]
پینوشت:
[1]. «او ما علمت ما شرطت علیه ربی؟ قلت: اللهم انما انا بشر فای المسلمین لعنته و سببته فاجعله له زکاه و اجرا». البانی، محمد ناصر الدین، سلسله الاحادیث الصحیحه، ریاض، مکتبه المعارف، 1415، ج1، ص165.
[2]. «نری ان حبهم و ولاءهم اصل عظیم من اصول دین الله، و ان بعضهم و الطعن فی دینهم و عدالتهم کفر... اللهم ان اتقرب الیک بحبک اصحاب محمد(صلی الله علیه و آله)... و اتقرب الیک بالبرائه ممن یطعن فیهم، و وفق المسلمین بحقوقک و حقوقهم». نظره سید قطب الی اصحاب رسولالله، ص2.
[3]. نیشابوری، مسلم، شارح: یحیی بن شرف نووی، تحقیق: صدقی، بیروت، دار الفکر، 1430ق؛ صحیح مسلم، ج8، ص143، ح2404.
[4]. سید قطب، کتب و شخصیات، بیروت، دار الشروق، 1403ق؛ ص242.
[5]. برگرفته از مقاله سلفیه درباری، قم، موسسه دار الاعلام لمدرسه اهلالبیت، مجله سراج منیر، ج4، ص63.
افزودن نظر جدید