رویکرد ستیزهجویانه وهابیت در برابر اهلسنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجا که وهابیان خود را یکتا مبلغین دین اسلام میدانند، در صدد هستند که دیگر مسلمانان اعم از اهلسنت، شیعه، صوفی و... را از عرصه تبلیغ دین اسلام خارج کنند. متاسفانه وهابیت در این راستا، از کارهای غیر مشروع بهره برده که از آن جمله میتوان به تکفیرگرایی آنان اشاره کرد. ابنتیمیه ـ تئوریسین وهابیت که چارچوب نظام فکری آنان از وی نشأت میگیرد ـ با تمام قوت در کفرورزی گام برداشته است. وی میگوید: «کسی که میگوید من در فقه پیرو شافعی و در اصول تابع اشعری هستم، ما میگوییم این جمع اضداد و ارتداد است».[1] بنگرید که چگونه و به چه راحتی، ابنتیمیه، شوافع و اشعریون را مرتد میخواند. بیشک، اکثر مسلمانان امروز، اشعری با مذهب شافعی میباشند. با این کلام ابنتیمیه باید گفت که اکثر مسلمانان جهان، مرتد و خارج از دائره اسلام هستند. اما ابنتیمیه به همین امر اکتفا نکرده است و با بیپروایی مینویسد: «کسی که گوید من در فروع حنبلی هستم و در اصول معتزلی، میگوییم تو از راهی که گمان بردی اعتدال است بیرون رفتی و گمراه شدی، زیرا احمد در اجتهاد و اصول دین، معتزلی نبود».[2]
مذهب حنفی نیز دستخوش آماج حملات وهابیان قرار گرفته است. البانی وهابی در توضیحی که در ذیل روایتی بیان میکند، مذهب امام ابوحنیفه را در کنار انجیل قرار میدهد و مینویسد: «حضرت عیسی بر طبق قرآن و سنت تصمیم میگیرد و بنابر انجیل و مذهب حنفی تصمیم نمیگیرد».[3] سپس وهابیان گستاخانه، با قرار دادن احناف در کنار یهودیان به ایشان نسبت ترویج بدعت در میان مردم را میدهند.[4] شاید بتوان به گونهای در رویکرد خصمانه وهابیت به احناف گفت که عقلگرایی حنفیها چنین رویکرد دشمنگرایی را به وجود آورده است. این تحلیل اگر هم صحیح باشد در طبقه عالمان است ولی مردم و عوام امت از چنین افکاری بیخبرند و نباید در این فضای تکفیرگرایی قرار بگیرد. اما متاسفانه وهابیت، عموم مقلدین را نیز کافر میشمرد.[5] همچنین عزالدین مینویسد: «بدگویی، نسبت دادن شرک به مسلمانان و تکفیر بندگان خدا هنر شیخ حرانی و پیروان اوست. در آثارش این گرایش را میبینیم که او همه امت اسلامی را تکفیر کرده است».[6]
از سویی دیگر مکاتب اعتقادی اهلسنت نیز با گرایش خصمانه وهابیت مواجهه شدهاند. به عنوان مثال در نگاه وهابیت، اشعریها دوشادوش جهمیونی قرار داده شدهاند[7] که بنا بر رای وهابیون، کافر هستند.[8]
آنچه مایه تعجب است، مخالفت وهابیت با آثار به جا مانده از اهلسنت میباشد. وهابیت همسو با اهداف استکبار در صدد است که آثار اهلسنت را از بین ببرد که تنها خود را به عنوان خادم الحرمیین معرفی کند. یکی از نمودهای این دشمنورزی در آتش زدن کتابخانههای است که میراث علمی مسلمانان به حساب میآید و گویای تمدن اسلامی است. به عنوان مثال، حریف درباره نابودی میراث علمی به دست وهابیت مینویسد: «وهابیها کتابخانه مکه مکرمه را، که یکی از بهترین کتابخانههای دنیا بود را به آتش کشیدند».[9] علاوه بر این وهابیت با تخریب اماکن اختصاص داده شده به اهلسنت به دنبال از بین خاطره تسلط عالمان مذاهب اربعه بر مکه هستند و با این کار در صدد معرفی خود به عنوان تنها اسلامگرایان میباشند. به گواه تاریخ، مصلاهایی اختصاص داده شده برای هر یک از مذاهب در در مکه وجود داشته که پیروان هر مذهب، پشت سر امام جماعت مذهب خود، نماز جماعت بخوانند که متاسفانه امروزه دیده نمیشود.[10]
اما اینکه وهابیان بر سر مقابر و بارگاههای بزرگان دین در شهر مدینه چه بلایی آوردهاند، امری است آشکار. تخریب بارگاههای حضرت زهرا(سلامالله علیها)،[11] بارگاه عباس بن عبدالمطلب و امامان چهارگانه اهلبیت(علیهم السلام)،[12] بارگاه حضرت ابراهیم فرزند رسولالله (صلی الله علیه و آله) و نیز عثمان[13] و امام مالکیهای دنیا[14] نشان از دشمنی وهابیت با بزرگان مذاهب دارد.[15]
پینوشت:
[1]. ابنتیمیه، مجموع الفتاوی، تحقیق: عبدالرحمن بن محمد النجدی، دار النشر، مکتبه ابنتیمیه، چاپ دوم، بیتا؛ ج4، ص177.
[2]. همان.
[3]. هرتلی، عبدالله، خوارج سلفی و وهابی را بهتر بشناسیم. ترجمه: جعفر پروینی، سنندج، انتشارات کردستان ایران، چاپ دوم، 1385؛ ص14.
[4]. سیف الرحمن، احمد، نظره عابره اعتباریه حول الجماعه التبلیغیه، اهور پاکستان، دار الحدیث بالمدینه المنوره، المملکه العربیه السعودیه طبع فی مطبعه العربیهع 30 شارع لیک انارکلی، بیتا؛ ص58. حریف، عبدالرحمن، چهره واقعی محمد بن عبدالوهاب نجدی و مذهب وهابیت، چاپ اول، 1393، بیجا؛ ص17.
[5]. ایوبی، محمد، سیف الکندهاری علی عنق السلفی، کویته، پاکستان، محشی الکنوی، مکتبه حنفیه، کانسی رود، بیتا؛ ص135.
[6]. ماضی، عزالدین، اسلام الصوفیه لا اسلام الخوارج، دار کتاب الصوفی، چاپ اول، 1993م، بیجا؛ ص113.
[7]. محمد عبدالرحمن، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، چاپ سوم، 1417، بیجا؛ ج1، ص362.
[8]. همان، ج3، ص287.
[9]. حریف، همان؛ ص460.
[10]. تاج الشریعه، عبیدالله، شرح وقایه مع حاشیه عمده الرعایة، کویته، پاکستان، محشی الکنوی، مکتبه حنفیه، کانسی رود، بیتا؛ ص329.
[11]. عمری، شهاب الدین، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، بیتا؛ بیجا؛ ج1، ص38.
[12]. همان
[13]. ابنبطوطه، محمد، تحفه النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار، تحقیق: دکتر علی المنتصر الکتانی، بیروت، موسسه الرساله، چاپ چهارم، 1405؛ ج1، ص143.
[14]. همان، ص65. البلوی، خالد، تاج المفرق فی تحلیه علماء المشرق، بیتا، بیجا؛ ج1، ص65.
[15]. برگرفته از مقاله شیوههای وهابیت در مخالفت با اهلسنت، قم، موسسه دار الاعلام لمدرسه اهلالبیت، مجله سراج منیر، ج17، ص71.
افزودن نظر جدید