خطاهای راهبردی و استراتژیک وهابیت در اتهام زنی به مسلمانان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت در متهم کردن مسلمانان اعم از شیعه و سنی دچار خطاهای راهبردی و استراتژیکی شدهاند و بر اساس آنها مسلمانانی که شهادتین را گفته و نماز و روزه و حج انجام میدهد را به بدعتگذاری و شرک و کفر متهم میسازند. مهمترین این خطاها عبارتند از:
۱- اینها در تفسیر آیاتی که واژه دعا و مشتقات آن بکار رفته و در نکوهش و مذمت مشرکان میباشد، دانسته یا ندانسته دچار اشتباه شده و به غلط کارهایی از قبیل توسل و استغاثه و شفاعت خواهی را با آنها مقایسه کرده و حکم آنها را به این افراد نیز تسریع میدهند، مثل آیه «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا[جن/۱۸]و مسجدها از آنِ خداست. و با وجود خداى يكتا كسى را به خدايى مخوانيد» که مراد از دعا در اینجا عبادت و پرستش میباشد، ولی وهابیت با استناد به این آیه هرنوع دعا و درخواست از غیر خدا را شرک میدانند[1] درحالی که مراد آیه دعا به معنی عبادت میباشد.[2]
۲- آنان در تعریف و مصادیق عبادت دچار خطا شدهاند و خیلی از کارهایی که عبادت نیستند را از مصادیق عبادت میگیرند لذا صاحبان آن اعمال را به عبادت غیر خدا متهم میکنند، مثل توسل و استغاثه و شفاعت خواهی از انبیاء و صالحین در زمان مماتشان[3].
۳- اینها افرادی را که ایمان آورده و شهادتین را بر زبان جاری کردهاند و اعمال و واجبات دینی را انجام میدهند و به توحید و معاد اذعان دارند، را با کسانی که بت میپرستیدند و ایمان هم نیاورده بودند و از هر گونه دشمنی با دین خدا کوتاهی نکرده بودند و اصلا به معاد اعتقادی نداشتند، را یکی دانسته و اعمال هردو را باهم مقایسه میکنند و برایشان یک حکم میدهند، ابن تیمیه مینویسد: کسانی که انبیاء و صالحین را بعد از مرگشان بخواند و درخواست از آنها کنند چه در کنار قبرشان یا در هر جای دیگر همانند مشرکانی هستند که ستارگان را میپرستند و انبیاء و ملائکه را به عنوان ارباب اتخاذ میکنند چنان که ابن عثیمین توسل به اولیاء را از نوع توسل شرک میداند نه از نوع بدعت و اصلا آن را شرک میداند نه توسل[4].
4- تکیه بر احیاء و حاضرین در مشروعیت توسل و استغاثه و...ابن تیمیه مینویسد: میت چه نبی باشد یا غیر نبی نمیتوان از او درخواست و استغاثه کرد چه در کنار قبر باشی یا دور از آن، وی این عمل را شبیه عمل نصاری و موجب شرک میداند او این طلب و درخواست از آنها را در زمان حیاتشان از این حکم استثناء کرده و مینویسد که انبیاء و صالحین در زمان حیاتشان معبود واقع نمیشوند. مثل اینکه وهابیت برای احیاء تأثیری قائل هستند و خود حی بودن را موثر میدانند در واقع برای احیاء تأثیری قائلند و هم این موثر دانستن غیر خدا میباشد.
پینوشت:
[1]. عبد العزیز بن باز، مجموع فتاوى، جمع آوری شده تحت اشراف محمد بن سعد الشویعر، ج۱ص۱۶۸، إقامة البراهین على حکم من استغاث بغیر الله، الرسالة الثالثة
[2]. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۹ ص۲۲، أحمد البردونی وإبراهیم أطفیش، ناشر: دار الکتب المصریة – قاهرة، چاپ دوم ۱۳۸۴هـ
[3]. ر. ک، ابن تیمیه الحسنة والسیئة، ص۱۵۳، ناشر: دار الکتب العلمیة، بیروت، لبنان
[4]. محمد بن صالح بن محمد العثیمین، مجموع الفتاوی و رسائل بن عثیمین فی العقیده، تحقیق فهد بن ناصر بن إبراهیم السلیمان، ناشر، دار الوطن، دار الثریا، باب سادس التوسل الی الله بالعمل، ج ۵ ص۲۸۸.
دیدگاهها
m.heydari
1394/11/05 - 13:30
لینک ثابت
در این مقاله وهابیت در مقابل
افزودن نظر جدید