نقد نگرش بهائیت پیرامون قیامت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان وجود قیامت را به عنوان عالمی غیر از عالم دنیا نفی میکنند و بر این عقیدهاند که منظور از قیامت، قیام و بعثت پیامبران در همین دنیاست. حسینعلیبهاء، قیامت را به عنوان عالمی دیگر غیر از این عالم که از معتقدات ادیان الهی است، به باد مسخره گرفته و اینچنین آن را امری موهوم و خرافی قلمداد کرده است: «قدری تفکر نما که چقدر توهمات در بین ملأ فرقان بود از ظهور قائم، ظهور قیامت و ظهور ساعت، بعد از ظهور نقطهی اولی روح ماسواه فداء، معلوم شد که جمیع خاطی بودند و به قطره از بحر علم مشروب نه».[1]
حسینعلینوری، در مورد بهشت و جهنم هم اینگونه تعبیر و توصیف آورده است: «قال أین الجنة و النار قل الاولی لقایی و الاخری نفسک ایها المشرک المرتاب؛[2] سؤال نموده بهشت و جهنم کجاست؟ بگو که بهشت، لقای من (حسینعلینوری) و دوزخ، نفس تو است، ای مشرک شک کننده».
این عقیده با اشکالات متعددی روبهرو است:
اول: اینکه گفتهاند اعتقاد به معاد و قیامت یک عقیدهی شیعی و یا اسلامی است و دیگر ملل و ادیان چنین اعتقادی ندارند، سخنی بیپایه و اساس است؛ زیرا اصولاً معاد، به عنوان بازگشت به عالم آخرت، از اصول ادیان توحیدی است.
دوم: قرآن مجید، قیامت موعود را ملازم با روز حساب و پاداش و کیفر شمرده است، نه روز تشریع قوانین جدید و تکالیف تازه؛ حال آنکه بعثت و قیام انبیاء، تشریع قوانین و تکالیف جدید و یا تأکید بر تکالیف قبلی است، بنابراین حساب و پاداشی در کار نیست.
سوم: کافران قریش با پیامبر اسلام حضرت محمّد (صلّیاللهعلیه وآله) دربارهی قیامت به سختی مخالفت ورزیدند. آیا هیچ عاقلی باور میکند که این مخالفتها بدان جهت باشد که پیامبر اسلام ادعا نموده 1260 سال دیگر شخصی خواهد آمد و آیین مرا نسخ میکند و آیندگان را به آیین تازهای فرا میخواند؟!
چهارم: طبق آیات قرآن، هرگز کسی از بهشت منتقل نمیشود و اهل بهشت در آنجا جاودان خواهند بود.[3] اگر منظور از بهشت، ایمان آوردن به میرزا بهاء است نباید کسی از آیین او رویگردان شود، ولی چه بسیار افرادی مانند آیتی، صبحی، نیکو و... از مسلک بهائیت برگشتند. آیا آنها از بهشت به دوزخ برگشتند؟
پنجم: بنابر آنچه در قرآن کریم آمده است دوزخیان هرچند اراده کنند از آن جایگاه بیرون آیند، ولی مأموران خدا آنان را به دوزخ بازمیگردانند: «وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ؛[سجده/20] و اما كسانى كه نافرمان بودند جايگاهشان آتش است، هر گاه بخواهند از آن بيرون آيند به آنجا بازگردانده میشوند و به آنها گفته میشود: بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب و انكار میكرديد». حال کسانی که باب و بهاء را انکار مینمایند، اگر اراده کنند که از مخالفت آنها دست بردارند؛ یا توانایی بر عدم مخالفت دارند که در اینصورت تأویل باب و بهاء از بهشت و جهنم باطل است و یا توانایی ندارند، پس دعوت آنان به بهائیگری کاری بیهوده خواهد بود و نباید از طرف بهائیان و رهبران آنها مورد سرزنش و ملامت قرار گیرند.
ششم: بر اساس آیات قرآن کریم در قیامت، نعمتهای فراوانی اعم از نعمتهای جسمانی (مانند باغها، قصرها، غذاها، لباسها، همسران و...) و لذتهای روحانی (مثل احترام ویژه، محیط صلح و صفا، نشاط درونی و...) وجود دارد. همچنین عذابهای جهنم اعم از عذابهای جسمی و عذابهای روحانی در پیش روی مجرمان است. اگر قیامت در همین دنیاست و منظور از آن، بعثت باب و بهاء است پس این نعمتها برای طرفداران باب و بهاء و عذابها برای مخالفان آنها کی و کجا محق گردید؟!
هفتم: سخن آخر آن که تأویلات حسینعلیبهاء و پیروانش از آیات الهی و نشانههای قیامت در قرآن، مخالف دستورهای خود حسینعلیبهاء است، زیرا خود او گفته است: «وان الذی یأول ما نزل من السماء وحی و یخرجه عن الظاهر انه ممن حرف کلمة الله العلیا و کان من الأخسرین؛[4] یعنی کسی که آیات نازل شده از آسمان وحی را تأویل کند و آن را از مفهوم ظاهرش بیرون ببرد، همانا او از تحریف کنندگان سخنان والای الهی شمرده میشود و از زیانکارترین مردم است». بنابراین تأویل آیات قرآن کریم به نفع عقیدهی باطل بهائیت، کاری شیطانی است که حتی با دستورهای خود حسینعلیبهاء هم سازگاری ندارد.
پینوشت:
[1]. حسینعلینوری، بدیع، خطی، 1286، ص 238.
[2]. حسینعلینوری، مبین، بیجا، انتشارات مؤسسهی ملی مطبوعات امری، 120 بدیع، ص232.
[3]. حدود 87 بار در قرآن آمده است که اهل بهشت و رحمت الهی، در بهشت جاودان خواهند بود.
[4]. حسینعلینوری، اقدس، چاپ ناصری، بمبئی، 1314هـ ق، ص29.
افزودن نظر جدید