وهابیت در گفتار علمای اهلسنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دین اسلام دین دوستی و برادری است و عملکرد مسلمانان در تاریخ نشاندهنده این رویکرد است. اگرچه در طول تاریخ عدهای با بهرهگیری از جهل مردم و با نیرنگ اسلامدوستی، در صدد گسستن این برادری بودهاند، اما با این همه نتوانستند به اصل اتحاد جهان اسلام خدشهای وارد کنند. در حال حاضر وهابیت وامدار افکار آن افرادی است که در طول تاریخ در فکر برهم زدن اتحاد جهان بودهاند. اما اهلسنت با زیرکی تمام، پی به این نیت ناپاک وهابیت برده و با تمام قوا چه در مرتبه نظر (فکر و تفکر) و چه در مرتبه عمل دست به کار شدهاند.
محمود صبیح از جمله عالمان اهلسنت است که به نظرات ابنتیمیه، تئورسین وهابیت با نگاه انتقادی نگاه میکند و با نگاشتن کتاب معروف "اخطا ابنتیمیه فی حق رسولالله و اهلبیته" (اشتباهات ابنتیمیه در حق پیامبر و اهلبیت ایشان» ضربه مهلکی به بدنه تکفیرگراها زده است. وی در این کتاب مینویسد: ابنتیمیه خود را افضل از پیامبر صلی الله علیه و آله میدانست، چرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خون مسلمانان را محترم میشمرد، ولی ابنتیمیه و یارانش آن را مباح میدانند. [1]
یکی دیگر از عالمان اهلسنت به نام "عبد الله هروی" با بررسی آراء ابنتیمیه در باب امام علی علیهالسلام، به نقد آن با استناد به نظرات بزرگان اهلسنت پرداخته است. وی با نقل کلماتی از بزرگانی همچون ابن حجر عسقلانی، ابنحبان و حاکم نیشابوری به رویارویی با تفکرات ابنتیمیه رفته است و با این جهتگیری، تفکر ابنتیمیه را جدا از تفکر اهلسنت معرفی میکند. او با نوشتن کتاب "المقالات السنیه فی کشف ضلالات احمد بن تیمیه «گفتارهای نیکو در کشف گمراهیهای ابنتیمیه»" با صراحت افکار ابنتیمیه را گمراهی و باطل میخواند. [2]
یکی از علمای اهلسنت که چهرهای مشهور است و افزون بر آن نسبت خانوادگی با یکی از متفکرین مشهور اهلسنت دارد، محمد قطب است. سید قطب، برادر وی است که کمتر کسی از عوام و خواص مسلمانان است که وی را نشناسد. محمد قطب تفکر وهابیت را که مبنی بر توحید قبوری و یکتا انگاری در معنای عبادت است را، موجب انحراف در معنای لا اله الا الله میداند. [3]
حامد الگار یکی دیگر از علمای اهلسنت، نیز تحت عنوان کتاب "وهابیگری" با بررسی خاستگاه وهابیت و افکار آنان، وهابیت را متعلق به سرزمینی میداند که سابقه اسلامی زیادی ندارد. وی با شجاعت، مکتوبات (نوشتهها) رهبر وهابیان را کم حجم و کم اهمیت میخواند و باورهایی که محمد بن عبدالوهاب مروج آن بود را، بیاصل و ریشه و مخالف با افکار اهلسنت معرفی میکند. [4]
آنچه از سویی مایه تعجب بسیار فراوان و از سویی دیگر تاکید بر گمراهی فرقه وهابیت است، مخالف برادر مؤسس وهابیت یعنی "سلیمان بن عبدالوهاب" است. سلیمان از علمای حنبلی نجد و برادر بزرگتر محمد بن عبدالوهاب، مؤسس وهابیت است که با نوشتن کتاب "الصواعق الاهیه فی الرد علی الوهابیه «صاعقههای خداوندی در رد وهابیت»" مخالف جدی خود را با فرقه نو تأسیس برادرش ابراز کرد. وی در این کتاب فرقه وهابیت را با عنوان فتنه یاد میکند و استدلالات وهابیان را فاسد میخواند. [5]
سلیمان با مستند کردن بیانات خود به عملکرد سلف امت همچون امام علی (علیهالسلام) و عثمان در تکفیر نکردن خوارج در صدد است که عملکرد وهابیان را در تکفیر مسلمین، عملی به دور از تأیید سلف امت نشان دهد. [6] وی با این بیان که قبور، سالیان سال در سرزمینهای اسلامی وجود داشته است و از سوی مسلمانان و علمای اسلام مورد تعرض قرار نگرفتهاند، تخریب قبوری که به دست وهابیت صورت میگیرد را، خالی از استدلال دینی میداند. [7]
برادر محمد بن عبدالوهاب به موانع تکفیر نیز اشاره میکند. سلیمان با برشمردن موانع تکفیر همچون جهل و خطا، بر این مطلب که وهابیت دایره تکفیر را به هر مسلمانی اگرچه جاهل و خاطی باشد، گسترش دادهاند، پافشاری میکند. [8]
در پایان باید از یکی از مهمترین علمای اهلسنت یاد کرد که در جهت بیداریسازی افکار عمومی از خطر افکار وهابیت، گام بلندی برداشته است. او سید احمد زینی دحلان مفتی مکه و از علمای شافعی است که کتبی بسیاری را تألیف کرده است. زینی دحلان با اشاره به منع توسل به پیامبر که از سوی محمد بن عبدالوهاب نقل شده است، آن را بدعتی از طرف محمد بن عبدالوهاب میدانست. وی با استناد به کلام "سلیمان" برادر مؤسس وهابیت مینویسد: «سلیمان از برادر خودش محمد (مؤسس وهابیت) پرسید: ارکان اسلام چندتاست؟ گفت: پنجتا، سلیمان گفت: ولی تو اسلام را شش تا میدانی و ششم آن این است که هر کس از تو تبعیت نکند، مسلمان نیست». [9]
با توجه به بیانات ارزشمند عالمان پر نفوذ اهلسنت، روشن میشود که جریان وهابیت برگرفته از گمراهیهاست که اشخاصی همچون محمد بن عبدالوهاب و... در مقام عمل و نظر مرتکب شدهاند. برای مطالعه بیشتر به مقاله "موضع انتقادی اندیشهوران اهلسنت در برابر جریانهای تکفیری"، مجموعه مقالات کنگره جهانی جریانهای تکفیری افراطی مراجعه بفرمایید.
پینوشتها:
[1]. صبیح، محمد السید، اخطاء ابنتیمیه فی حق رسولالله و اهلبیته، ص 5 و 6 و 28 و 264 و 51 و 270.
[2]. هروی، عبدالله، المقالات السنیه فی کشف ضلالات احمد بن تیمیه، بیروت، دار المشاریع، چاپ دوم، 1417 ق. ص 183، 189.
[3]. قطب، محمد، مفاهیم ینبغی ان تصحح، بیروت، دار الشروق، چاپ نهم، 1415 ق. ص 127
[4]. الگار، حامد، وهابیگری، مترجم: احمد نمایی، مشهد، انتشارات بنیاد پژوههشهای اسلامی، 1387 ش. ص 14، 19، 22.
[5]. نجدی، سلیمان، الصواعق الاهیه، استانبول، المکتبه ایشیق، چاپ سوم، 1399 ق. ص 44 و 53.
[6]. همان، ص 13
[7]. همان، 37-46.
[8]. همان، ص 10
[9]. دحلان، احمد، الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه، مکتبه الحقیقه، 1422 ق، بیجاصجاص 39 برگرفته از مقاله موضع انتقادی اندیشهوران اهلسنت در برابر جریانهای تکفیری، مجموعه مقالات کنگره جهانی جریانهای تکفیری افراطی، به کوشش مهدی فرمانیان، قم، انتشارات دار الاعلام، چاپ اول، 1393 ش، ج 1، ص 203
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دین اسلام دین دوستی و برادری است و عملکرد مسلمانان در تاریخ نشاندهنده این رویکرد است. اگرچه در طول تاریخ عدهای با بهرهگیری از جهل مردم و با نیرنگ اسلامدوستی، در صدد گسستن این برادری بودهاند، اما با این همه نتوانستند به اصل اتحاد جهان اسلام خدشهای وارد کنند. در حال حاضر وهابیت وامدار افکار آن افرادی است که در طول تاریخ در فکر برهم زدن اتحاد جهان بودهاند. اما اهلسنت با زیرکی تمام، پی به این نیت ناپاک وهابیت برده و با تمام قوا چه در مرتبه نظر(فکر و تفکر) و چه در مرتبه عمل دست به کار شدهاند.
محمود صبیح از جمله عالمان اهلسنت است که به نظرات ابنتیمیه، تئورسین وهابیت با نگاه انتقادی نگاه میکند و با نگاشتن کتاب معروف"اخطا ابنتیمیه فی حق رسولالله و اهلبیته، «اشتباهات ابنتیمیه در حق پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت(علیهم السلام) ایشان»" ضربه مهلکی به بدنه تکفیرگراها زده است. وی در این کتاب مینویسد: ابنتیمیه خود را افضل از پیامبر صلی الله علیه و آله میدانست، چرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خون مسلمانان را محترم میشمرد، ولی ابنتیمیه و یارانش آن را مباح میدانند.[1]
یکی دیگر از عالمان اهلسنت به نام "عبد الله هروی" با بررسی آراء ابنتیمیه در باب امام علی علیهالسلام، به نقد آن با استناد به نظرات بزرگان اهلسنت پرداخته است. وی با نقل کلماتی از بزرگانی همچون ابن حجر عسقلانی، ابنحبان و حاکم نیشابوری به رویارویی با تفکرات ابنتیمیه رفته است و با این جهتگیری، تفکر ابنتیمیه را جدا از تفکر اهلسنت معرفی میکند. او با نوشتن کتاب "المقالات السنیه فی کشف ضلالات احمد بن تیمیه «گفتارهای نیکو در کشف گمراهیهای ابنتیمیه»" با صراحت افکار ابنتیمیه را گمراهی و باطل میخواند.[2]
یکی از علمای اهلسنت که چهرهای مشهور است و افزون بر آن نسبت خانوادگی با یکی از متفکرین مشهور اهلسنت دارد، محمد قطب است. سید قطب، برادر وی است که کمتر کسی از عوام و خواص مسلمانان است که وی را نشناسد. محمد قطب تفکر وهابیت را که مبنی بر توحید قبوری و یکتا انگاری در معنای عبادت است را، موجب انحراف در معنای لا اله الا الله میداند.[3]
حامد الگار یکی دیگر از علمای اهلسنت، نیز تحت عنوان کتاب "وهابیگری" با بررسی خاستگاه وهابیت و افکار آنان، وهابیت را متعلق به سرزمینی میداند که سابقه اسلامی زیادی ندارد. وی با شجاعت، مکتوبات(نوشتهها) رهبر وهابیان را کم حجم و کم اهمیت میخواند و باورهایی که محمد بن عبدالوهاب مروج آن بود را، بیاصل و ریشه و مخالف با افکار اهلسنت معرفی میکند.[4]
آنچه از سویی مایه تعجب بسیار فراوان و از سویی دیگر تاکید بر گمراهی فرقه وهابیت است، مخالف برادر موسس وهابیت یعنی "سلیمان بن عبدالوهاب" است. سلیمان از علمای حنبلی نجد و برادر بزرگتر محمد بن عبدالوهاب، موسس وهابیت است که با نوشتن کتاب "الصواعق الاهیه فی الرد علی الوهابیه«صاعقههای خداوندی در رد وهابیت»" مخالف جدی خود را با فرقه نو تاسیس برادرش ابراز کرد. وی در این کتاب فرقه وهابیت را با عنوان فتنه یاد میکند و استدلالات وهابیان را فاسد میخواند.[5]
سلیمان با مستند کردن بیانات خود به عملکرد سلف امت همچون امام علی (علیهالسلام) و عثمان در تکفیر نکردن خوارج در صدد است که عملکرد وهابیان را در تکفیر مسلمین، عملی به دور از تایید سلف امت نشان دهد.[6] وی با این بیان که قبور، سالیان سال در سرزمینهای اسلامی وجود داشته است و از سوی مسلمانان و علمای اسلام مورد تعرض قرار نگرفتهاند، تخریب قبوری که به دست وهابیت صورت میگیرد را، خالی از استدلال دینی میداند.[7]
برادر محمد بن عبدالوهاب به موانع تکفیر نیز اشاره میکند. سلیمان با برشمردن موانع تکفیر همچون جهل و خطا، بر این مطلب که وهابیت دایره تکفیر را به هر مسلمانی اگرچه جاهل و خاطی باشد، گسترش دادهاند، پافشاری میکند.[8]
در پایان باید از یکی از مهمترین علمای اهلسنت یاد کرد که در جهت بیداریسازی افکار عمومی از خطر افکار وهابیت، گام بلندی برداشته است. او سید احمد زینی دحلان مفتی مکه و از علمای شافعی است که کتبی بسیاری را تالیف کرده است. زینی دحلان با اشاره به منع توسل به پیامبر که از سوی محمد بن عبدالوهاب نقل شده است، آن را بدعتی از طرف محمد بن عبدالوهاب میدانست. وی با استناد به کلام "سلیمان" برادر موسس وهابیت مینویسد: « سلیمان از برادر خودش محمد(موسس وهابیت) پرسید: ارکان اسلام چندتاست؟ گفت: پنجتا، سلیمان گفت: ولی تو اسلام را شش تا میدانی و ششم آن این است که هر کس از تو تبعیت نکند، مسلمان نیست».[9]
با توجه به بیانات ارزشمند عالمان پر نفوذ اهلسنت، روشن میشود که جریان وهابیت برگرفته از گمراهیهاست که اشخاصی همچون محمد بن عبدالوهاب و... در مقام عمل و نظر مرتکب شدهاند. برای مطالعه بیشتر به مقاله "موضع انتقادی اندیشهوران اهلسنت در برابر جریانهای تکفیری"، مجموعه مقالات کنگره جهانی جریانهای تکفیری افراطی مراجعه بفرمایید.
پینوشت:
[1]. صبیح، محمد السید، اخطاء ابنتیمیه فی حق رسولالله و اهلبیته، ص5 و 6 و 28 و 264 و 51 و 270.
[2]. هروی، عبدالله، المقالات السنیه فی کشف ضلالات احمد بن تیمیه، بیروت، دار المشاریع، چاپ دوم، 1417ق. ص183، 189.
[3]. قطب، محمد، مفاهیم ینبغی ان تصحح، بیروت، دار الشروق، چاپ نهم، 1415ق. ص127.
[4]. الگار، حامد، وهابیگری، مترجم: احمد نمایی، مشهد، انتشارات بنیاد پژوههشهای اسلامی، 1387ش. ص14، 19، 22.
[5]. نجدی، سلیمان، الصواعق الاهیه، استانبول، المکتبه ایشیق، چاپ سوم، 1399ق. ص44و 53.
[6]. همان، ص13.
[7]. همان، 37-46.
[8]. همان، ص10.
[9]. دحلان، احمد، الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه، مکتبه الحقیقه، 1422ق، بیجاص39. برگرفته از مقاله موضع انتقادی اندیشهوران اهلسنت در برابر جریانهای تکفیری، مجموعه مقالات کنگره جهانی جریانهای تکفیری افراطی، به کوشش مهدی فرمانیان، قم، انتشارات دار الاعلام، چاپ اول، 1393ش، ج1، ص203.
افزودن نظر جدید