مجاز از دیدگاه وهابیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله عقاید وهابیت در باب معنا شناسی، نبودن مجاز در قرآن است. تعریف مجاز چنین است: «به کار بردن لفظ در غیر آنچه وضع شده است با وجود رابطه و علاقهای بین معنایی که لفظ در آن به کار رفته است و معنای که لفظ برای آن وضع شده است». [1] وهابیت با حمل تمام آیات قرآن بر ظاهر، ملتزم به پیامدهای ناگوار از جمله تشبیه و تعطیل صفات خداوند شده است. به عنوان مثال ابنتیمیه درباره مجاز میگوید: در آیات قطعاً از لحاظ لغوی مجاز به کار نرفته است. [2]
جالب اینجاست که ابنتیمیه مساله مجاز را تا جایی بالا میبرد که در مقام ریشهیابی اشتباه برتری خلف بر سلف، مساله مجاز را مطرح میکند و میگوید: «بدعتگذاران تصور کردهاند که راه سلف، از فهم عمیق در متون دینی بهرهای نبردهاند و طریق خلف به استخراج انواع مجازات دست یافته است». [3]
به پیروی از ابنتیمیه، شاگردش ابنقیم مینویسد: یکی از پیروان امام مالک بن انس به نام "ابی عمر الطلمنکی" در رد کافران میگوید: «اهلسنت اجماع دارند استوای خداوند بر عرش حقیقت است و حمل بر مجاز بودن آن صحیح نیست». ابنقیم با نقل دوباره از "الطلمنکی" مینویسد: معنای آیه «وَ هُوَ مَعَکمُْ أَیْنَ مَا كُنتُم [حدید/4] خداوند با شماست، هر کجا که باشید» حمل بر علم خداوند شده است، چراکه ابن عبد آلبر نیز میفرماید: «خداوند در یک سوم باقیمانده از هر شب به آسمان دنیا میآید و میگوید: هر کس من را میخواند او را استجابت میکنم. این روایت دلالت دارد بر اینکه خداوند در آسمان است و این بهترین دلیل بر رد کسانی همچون معتزله و جهمیه است که معتقدند خداوند در هر مکانی است». [4]
خواننده محترم با دقت در کلام ابنقیم به تناقض در آن پی خواهد برد. وی از طرفی با استناد به اقوال دیگر عالمان، تاکید بر این دارد که از مجاز بودن آیات پرهیز کند اما زمانی که آیه «خداوند با شماست، هر کجا که باشید» را با حدیث "خداوند در یک سوم الخ" متناقض میبیند، ناخودآگاه، بودن خداوند در هر مکان را حمل بر علم خداوند کرده است و این چیزی چون مجاز نیست.
محمد بن عبدالوهاب نیز درباره مجاز بیان میکند: «برای خداوند حقیقتاً ذات است؛ اما ذات او مثل دیگر ذوات نیست و برای او صفات حقیقی وجود دارد و حمل آن بر مجاز جائز نیست. [5] مؤمنان در آن دنیا خداوند را خواهند دید؛ چنانچه آیات و احادیث صحیح بر این مطلب دلالت دارد». [6]
در کتاب قطب الثمر آمده است که تقسیم کلام به حقیقت و مجاز بعد از قرون مفضله (سه قرن اول اسلام) ایجاد شده است و خداوند، پیامبر، یاران پیامبر و تابعین نیز از آن کلامی به میان نیاوردهاند. [7]
با بررسی آرای بالا به دست میآید که مجاز از نگاه وهابیت، مورد پذیرش نیست. این در حالی است که در برخی از آیات قرآن مجاز، با اندک تاملی به چشم میخورد. به عنوان مثال حمل کردن آیه «وَ سْاَلِ الْقَرْيَة [یوسف/82] از روستا سؤال کن!» بر معنای حقیقی محال است؛ چرا که روستا نمیتواند صحبت کند و این اهل روستا هستند که میتوانند صحبت کنند و استفاده از روستا به جای اهل روستا مجاز است. همچنین در آیهای دیگر «وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَة [اسراء/24] و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر!» که امر به مهربانی و لطف و گشودن بالِ تواضع خویش برای والدین دارد نمیتوان حمل بر حقیقت باشد و مراد از گشودن بال، بازکردن آغوش است. افزون بر این، چنانکه در نقد کلام ابنقیم گفته شد، پیشنیان وهابیت زمانی که در تنگنا قرار میگیرند از مجاز نیز استفاده میکنند. پس گفتار آنان با عملکردشان متفاوت است.
پینوشت:
[1]. علیزاده، سید مهدی، سلفیگری و وهابیت، قم، انتشارات آوای منجی، چاپ ششم، 1393 ق، ج 1، ص 61
[2]. ابنتیمیه، الرساله المدنیه فی تحقیق المجاز و الحقیقه، محقق: محمد حمزه، قاهره، مطبعه المدنی، چاپ ششم، بیتا، ص 11
[3]. ابنتیمیه، الفتوی الحمویه الکبری، محقق: حمد التویجری، ریاض، دار الصمیعی، چاپ دو، 1425 ق. ص 188
[4]. ابنقیم الجوزیه، اجتماع الجیوش الاسلامیه، محقق: عواد المعتق، ریاض، مطابع الفرزدق التجاریه، چاپ اول، 1408 ق؛ ج 2، ص 142-143.
[5]. التحفه المدنیه فی العقیده السلفیه (الفواکه العذاب فی معتقد محمد بن عبدالوهاب)، محقق: عبدالسلام آل عبدالکریم، بیجا، بیتا، ص 58
[6]. محمد بن عبدالوهاب، اصول الدین الاسلامی مع قواعده الاربعه، محقق: محمد الانصاری، مکه، دار الحدیث، ص 39
[7]. محمد بن عبدالوهاب و محمد القنوجی، قطب الثمر فی بیان عقیده اهل الاثر، عربستان، وزاره الشوون الاسلامیه، چاپ اول، 1421 ق؛ ص 23
افزودن نظر جدید