عوامل به چالش کشیدن عقل در نزد وهابیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عاملی که انسان را از حیوان متمایز میکند عقل است. عقل از آن جهت که به عنوان حجت باطنی در نظر گرفته شده است، مورد تاکید اسلام میباشد. اما به چه دلیل وهابیت از این موهبت الهی گریزان است؟
یکی از عوامل به نقد کشیدن عقل از منظر وهابیت، بازخوردی است که از گروههای دیگری نشأت میگیرد که به صورت افراطی به عقل بها دادهاند. به عنوان مثال، جریان عقلگرای نو معتزله که در میان اهلسنت ایجاد شده است، به وجود آورنده یک تعارضی است که ناخودآگاه در میان ایشان و جریان وهابیت ایجاد خواهد شد. عقلگرایی افراطی، از سویی بستر را برای سوء استفاده کسانی که از نقل به صورت افراطی پیروی میکنند آماده کرده [1] و از سویی دیگر نیز به ستیز وهابیت با جریانهای عقلگرایان معتدل دامن میزند. به عنوان مثال یکی از فارغ التحصیلان وهابی دانشکده اصول دین محمد بن سعود برای به چالش کشیدن عقلگرایی، پایاننامه کارشناسی ارشد خود را با عنوان الاتجاهات العقلانیه الحدیثه (رویکردهای عقلانی جدید) اختصاص داده است. [2]
دیگر عاملی که منجر به رویکرد تعصبی وهابیت به عقل شده است، پذیرش آرای ابنتیمیه است که اساساً فرقه وهابیت از افکار وی نشأت گرفته است. [3] ابنتیمیه با استفاده ابزاری از نقل به دنبال به چالش کشیدن عقل به عنوان وسیلهای در مقابل نقل میباشد؛ در حالی که به گفته "هاشم رفاعی" وی در برخی مسائل خلاف اکثر علما صحبت میکرده است. [4] جالب اینجاست که محمد عبدالوهاب نیز از علم کلام که عقل از اجزای جدا ناشدنی آن است در تبیین آموزههای خود بهره برده است. [5]
از جمله عوامل دیگر که موجب تشدید دشمنی وهابیت با عقل گشته است، نگاه بسیار خوشبینانه ایشان به نقل است. وهابیت تا جایی به نقل بها داده است که حتی در مباحث اعتقادی، که چارچوب آن را عقل تشکیل میدهد، خبر واحد (حدیثی که به حد یقین نرسد) را داخل کرده است. [6]
با این حال در استفاده از عقل در اسلام جای هیچ شک و شبههای نیست. خداوند در قرآن کریم در اینباره میفرماید: «وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بمِا لَا یَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَ نِدَاءً صُمُّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُون [بقره/171] در استفاده از عقل به صورت مَثَل (تو در دعوت) کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر،) صدا میزند ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمیشنوند (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمیکنند. این کافران، در واقع) کر و لال و نابینا هستند از این رو چیزی نمیفهمند!» رشید رضا پس از نقل این آیه میگوید: در آیه تصریح شده است که تقلیدِ بدون عقل و هدایت، از شئونات کافرین است. شخص، مؤمن نیست مگر اینکه در دین خود تفکر کند تا اینکه از آن بینیاز گردد. [7] بنابراین اسلام، بر شناخت تاکید کرده است و بر کسب آن نیز فراخوانده است. همچنین اسلام بر قدرت عقل بر ادراک حقیقت تاکید کرده است. [8] بجاست که به دور از هر گونه خود رأیی در استفاده از عقل، در خطی حرکت کنیم که قرآن و سنت ما را به آن فرا میخوانند.
پینوشت:
[1] به عنوان مثال میتوانید به پایاننامه منهج المدرسه العقلیه الحدیثه (موجود در کتابخانه موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل البیت) رجوع کنید.
[2] ناصر بن عبدالکریم، العقل، الاتجاهات العقلانیه الحدیثه، اشراف: استاد راهنما: دکتر راتب عمیره، موجود در کتابخانه موسسه دارالاعلام لمدرسه اهلالبیت.
[3] محمد بن عبدالوهاب، اصول الایمان، محقق: به اسم الجوابره، عربستان، انتشارات وزاره الشوون الاسلامیه و الاوقاف، چاپ پنجم، 1420 ق. ص 4
[4] رفاعی، هاشم، ادله اهلالسنه و الجماعه (الرد المحکم المنیع)، کویت، چاپ هفتم، 1410 ق.
[5] علیزاده، سید مهدی، سلفیگری و وهابیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ ششم، 1393 ش، ج 1، ص 41
[6] همان، ج 2، ص 58
[7] رشید رضا، المنار، انتشارات الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1990 م. بیجا؛ ج 2، ص 77
[8] الکعکی، یحیی، العقل فی الاسلام، بیروت، دار النهضه العربیه، 1431 ق، چاپ اول، ص 246
افزودن نظر جدید