وهابیت و گرایش افراطی به حدیث

  • 1394/08/26 - 10:38
وهابیت با بهره‌برداری از احادیث ضعیف و تفسیر شخصی روایات به نفع خود، در صدد هستند که مسلمانان را از اسلام خارج کرده و فتوا به قتل و کفر ایشان صادر کنند. چنین دیدگاهی به این معناست که یکی از منابع شناخت در حوزه‌ی مسائل دینی، از نگاه وهابیت حدیث است. اما این نگرش به حدیث در وهابیت به صورت افراطی بروز و ظهور کرده است. وهابیت تا آنجا در گرایش حدیث گرایی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت با بهره‌برداری از احادیث ضعیف و تفسیر شخصی روایات به نفع خود، در صدد هستند که مسلمانان را از اسلام خارج کرده و فتوا به قتل و کفر ایشان صادر کنند. چنین دیدگاهی به این معناست که یکی از منابع شناخت در حوزه‌ی مسائل دینی، از نگاه وهابیت حدیث است. اما این نگرش به حدیث در وهابیت به صورت افراطی بروز و ظهور کرده است.
وهابیت تا آنجا در گرایش حدیث گرایی خود تندروی میکند که نه تنها دیگر مسلمانان را خارج از سنت دانسته بلکه بارزترین نشانه اهل بدعت بودن مسلمانان را دشمنی ایشان با حدیث می‌داند.[1] این کلام، گویی دلالت دارد بر این‌که تنها وهابیان پیرو حدیث هستند و دیگر مسلمانان منکر تبعیت از حدیث‌ می‌باشند! جالب آنجاست که یکی از نویسندگان وهابی با وانمود کردن این‌که اهل‌حدیث مظلوم واقع شده‌اند در صدد است که التزامات این حدیث‌گرایی افراطی، همچون تجسیم، تشبیه و حشویه را مثبت نشان دهد.[2]
باید گفت که وهابیت گرایش به حدیث را به عنوان حربه‌ای، دستاویز خود قرار داده است. از سویی آنان مدعی هستند که عقاید خود را صرفا از احادیث اخذ می‌کنند و این در حالی است که عقاید ایشان از ابن‌تیمیه نشات می‌گیرد[3] و از سویی دیگر ایشان احادیث بسیار قوی که مورد پذیرش مسلمانان می‌باشد را رد کرده و ضعیف می‌خوانند.
شاید به همین علت باشد که علامه تقی الدین حصنی در کتاب "دفع شبه من شبه و تمرد" می‌گوید: من به برخی از مواضعی که ابن‌تیمیه، ائمه اربعه را کافر کرده است برخورد کردم. برخی از پیروان ابن‌تیمیه می‌گویند: وی به ائمه اربعه اشکال کرده است تا این‌که امتی که کاملا تابع امامان اربعه هستند، را اصلاح کند. حصنی می‌گوید: بالاتر از این کلام کفری نیست![4] نمونه واضح استفاده نابجای وهابیت از حدیث در مقابل ائمه اربعه اهل‌سنت را می‌توان در این کلام جست: «محمد بن عبدالوهاب از امام احمد بن حنبل، تا زمانی که رای و قول ایشان را مخالف با احادیث نمی‌دید، پیروی می‌کرده است».[5] معاذ الله، مگر احمد بن حنبل که یکی از امامان چهارگانه برادران اهل‌سنت است و در حدیث‌‌گرایی بالاتر از او یافت نمی‌شود، بر خلاف احادیث فتوا می‌دهد که ابن عبدالوهاب از او پیروی نکند. به بیانی دیگر باید گفت اگر پیشوای وهابیان، طرفدار و مقلد احمد بن حنبل است باید از وی پیروی کند و نه این‌که بر خلاف وی فتوا دهد و اگر پیروی احمد بن حنبل نیست، باید از جرگه حنبلیان خارج گردد.

پی‌نوشت‌:
[1]. اسماعیل الصابونی، عقیده السلف و اصحاب الحدیث، محقق: ناصر الجدیع،‌ ریاض، دارالعاصمه، چاپ دوم، 1419ق، دار العاصمه، ص145.
[2]. همان.
[3]. مجله درس‌هایی از مکتب اسلام، اردبیهشت1387، سال39، شماره2، مقاله‌ای با عنوان سخنان وهابیت از ابن‌تیمیه مایه گرفته است.
[4]. حصنی، ابوبکر، دفع شبه من شبه وتمرد، محقق: زاهد کوثری، قاهره، انتشارات المکتبه الازهریه للتراث، بی‌تا. ص64.
[5]. علی محمود، السلفیه و دعوه الشیخ محمد بن عبدالوهاب، مکاتبات عکاظ للنشر و التوزیع، چاپ اول، 1401ق، بی‌جا، ص48.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.