اعتقادات بیاساس وهابیت در موضوع توحید
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در این مقاله بر آنیم تا اعتقادات سست و بیاساس وهّابیت در موضوع توحید را آشکار سازیم. اعتقادی که منشاء آن، برگرفته از روایات کتابهایی است مشهور به صحاح ستّه (ششگانه) اهلسنت. وهابیت، همواره شیعه را متّهم به کفر و شرک ساخته و تنها خود را پرچمدار اسلام راستین و توحید واقعی میداند. با اشاره به گوشهای از اعتقادات باطل این فرقه در مبحث توحید به خوبی میتوان از عقاید باطل این گروه آگاه گردید، امیدواریم فریبخوردگانی که بدون اطّلاع از آموزههای این فرقه، گمراه گردیده به خود آمده و به سوی حق روی آورند. اشاره به این حقایق، براساس رسالتی است که بر دوش هر دانشمند مسلمانی است تا با مشاهده بدعتها و انحرافات، علم خویش را آشکار و دین واقعی را از پیرایههای باطل بزداید؛ چنان که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «زمانی که در امت من بدعتها هویدا گشت، بر عالم است که علم خویش آشکار سازد و هر که چنین نکند لعنت خداوند بر او باد.»[1]
از جمله معتقدات ابنتیمیه، بنیانگذار فرقه وهّابیت، اعتقاد به جسمانیت خداوند سبحان و اثبات لوازم آن همچون داشتن صورت، دست، پا و کارهایی چون راه رفتن، خندیدن نشستن به روی صندلی و مانند اینهاست. ممکن است گفته شود مراد از اعضا و جوارحی چون دست، همان قدرت خداوند و به اصطلاح، تشبیه معقول به محسوس است، چنانچه این معنا در ادبیّات عرب و غیر عرب متداول است نه این که واقعا برای خداوند دو دست همچون دستهای انسان باشد. در پاسخ گوئیم: اگر وهّابیت به صراحت جسمانیت خداوند را منکر گشته و داشتن اعضا و جوارح و امکان رؤیت خداوند را نفی مینمود ما نیز سخن آنان را پذیرفته و بر همان اساس حکم مینمودیم، اما زمانی که شاهدیم ابنتیمیه آشکارا معتقد به جسمانیت خداوند با اعضایی همچون اعضای انسان میباشد و یا هیئت بلند پایه فتوای عربستان سعودی که متشکل از بزرگترین مفتیان وهّابی است به صراحت میگویند: ما این روایات را طبق ظاهر آن قبول کرده و به آن ایمان میآوریم هیچ جایی برای توجیه باقی نمیماند. ابنتیمیه میگوید: «در جایی از کتاب خدا و سنّت رسولش و نیز در گفتار امّت سلف (صحابه) و پیشوایان دینی نیامده که خداوند جسم نبوده و از جسمانیت و عرض بودن منزّه است؛ از این رو انکار معنایی که شرع و عقل آن را نفی نکرده، نوعی نادانی و گمراهی است.»[2]
خدای ابنتیمیه سوار بر پشه؛ ابنتیمیه در جایی دیگر صراحتا میگوید: «اگر خداوند بخواهد میتواند با قدرت خویش بر پشت پشهای هم سوار گردد حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد؟»[3] خدای ابنتیمیه هر شب درآسمان دنیا؛ ابنتیمیه به صراحت میگوید: «خداوند عزّوجل هر شب از آسمان به زمین میآید... کسی که منکر این سخن گردیده و یا آن را توجیه کند، بدعتگذار و گمراه است.»[4] خدای ابنتیمیه با تمام اعضا جز ریش و عورت؛ سخنانی که در بالا به آنها اشاره شد از ابنتیمیه جای تعجب ندارد، چرا که استاد وی «ابویعلی» نیز در جسمانیت خداوند تا آن جا پیش میرود که همه اعضا به جز ریش و عورت را برای خداوند جایز میداند: «نسبت به آنچه که در صفات حقّ گفته میشود، از قول من نقل کنید که من هر عضوی را برای خداوند به جز ریش و عورت، قائل میشوم.»[5] جالبتر این که همو در جایی دیگر میگوید: «ابوذرعه دمشقی این روایت را صحیح شمرده... و احمد بن حنبل گفته: «این حدیث را بزرگان از بزرگان صحابه روایت کردهاند و هر کس در صحّت آن شک کند، جهمی(یکی از فرق کلامی، که به علت عقاید نابجا موجود در جهمیه به مخالف خود نسبت می دادهاند) است، شهادت او پذیرفته نیست، به او نمیتوان سلام کرد و به هنگام بیماری نباید از او عیادت کرد.»[6]
نظر هیئت بلندپایه فتوا در عربستان سعودی در جسمانیت خداوند (خدایی که دوان دوان راه میرود)؛ همچنین بالاترین مقام فتوا در عربستان سعودی یعنی «اللجنة الدائمة للبحوث العلمیّة و الإفتاء» در پاسخ به پرسشی که میگوید: «هل لله صفة الهرولة؟؛ آیا خداوند متصف به صفت هروله (دوان دوان رفتن) میباشد؟» در پاسخ آوردهاند: «آری! صفت هروله (دوان دوان رفتن خدا) در حدیث قدسی که بخاری و مسلم نقل کردهاند، آمده و خداوند فرموده: اگر بندهای یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع (نیم متر) به او نزدیک خواهم شد و اگر او یک ذراع به طرف من بیاید، من به قدر فاصله انگشتان دو دست که به صورت افقی باز شود (بیش از یک متر و نیم) به او نزدیک خواهم شد، اگر او قدمزنان به طرف من بیاید، من دوان دوان به سوی او خواهم شتافت.»[7]
پینوشت:
[1]. الکافی، شیخ کلینی، کتابفروشي علميه اسلاميه، تهران، ج 1، ص 54.
[2]. التأسیس فی ردّ أساس التقدیس، ابنتیمیه حرّانی، عربستان، ج 1، ص 101.
[3]. التأسیس فی ردّ أساس التقدیس، ابنتیمیه حرّانی، عربستان، ج 1، ص 568.
[4]. کتب و رسائل و فتاوی شیخ الاسلام ابنتیمیه، ابنتیمیه، مکتبة ابن تیمیه، ج 5، ص 61.
[5]. العواصم من القواصم، القاضي محمد بن عبد الله أبو بكر بن العربي المعافري الاشبيلي المالكي، مكتبة دار التراث، مصر، ص 210.
[6]. ابطال التاویلات، ابویعلی، به نقل از کتاب وهابیت از منظر عقل و شرح، دکتر سید محمد حسینی قزوینی، فصل پنجم، ص 121.
[7]. فتاوی اللجنة الدائمة، اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، عربستان سعودی، ج 3، ص 196. شماره فتوا: 6932.
افزودن نظر جدید