بدعت در نگاه فرقه وهابیت

  • 1394/07/10 - 07:39
بدعت در نزد وهابی‌ها عبارت است از وارد کردن در دین، چیزهای نو و جدید که در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و صحابه آن حضرت مرسوم نبود. آن‌ها می‌گویند: بدعت‌ها از سه قرن بعد از زمان رسول خدا و صحابه در اسلام پیدا شده و همه‌ی آنها زشت و حرام و ناپسند است. یکی از نوه‌های محمد بن عبدالوهاب بنیان‌گذار فرقه وهابیت، محمد بن عبداللطیف است او در کتاب هدیة السنیة...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بدعت در نزد وهابی‌ها عبارت است از وارد کردن در دین، چیزهای نو و جدید که در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و صحابه آن حضرت مرسوم نبود. آن‌ها می‌گویند: بدعت‌ها از سه قرن بعد از زمان رسول خدا و صحابه در اسلام پیدا شده و همه‌ی آنها زشت و حرام و ناپسند است. یکی از نوه‌های محمد بن عبدالوهاب بنیان‌گذار فرقه وهابیت، محمد بن عبداللطیف است او در کتاب هدیة السنیة[۱] این بدعت‌ها را نام برده و شرح داده است و علمای وهابی هم در کتاب‌های خود به مناسبت‌هایی از برخی از این بدعت‌ها نام برده و شروحی بر آن نگاشته‌اند، و آن بدعت‌ها عبارتند از: «محراب‌های چهارگانه که در مساجد برای هر یک از امامان چهار مذهب ساخته می‌شود»، «استعمال دخانیات»، «قرار دادن چهار امام جماعت برای نماز خواندن چهار مذهب»، «تلگراف و تلفن کردن»، «طلب رحمت نمودن از خداوند و آمرزش خواهی نسبت به بعضی از صحابه و یاد خدا نمودن به وسیله بعضی از ذکرها که بالای منارها در شب جمعه و روز جمعه و شب دوشنبه و بین اذان و اقامه و قبل از طلوع فجر رسم شده و انجام می‌دهند»، «با صدای بلند قرآن خواندن یا درود بر پیامبر فرستادن و یا ذکر یا دعایی خواندن در شب جمعه و شب‌های ماه رمضان و...»، «خواندن حدیث ابوهریره پیش از خطبه نماز جمعه»، «تشکیل اجتماع برای گفتن یا شنیدن تاریخ ولادت پیامبر اکرم»، «خواندن قصیده‌های مولودیه با لحن‌های مخصوص»، «مخلوط کردن اشعار را با درود بر پیامبر و با ذکرها و قرائت قرآن و خواندن آن‌ها بعد از نماز تراویح»، «تسبیح به دست گرفتن برای گفتن ذکر[۲]، «خواندن سوره فاتحه برای بزرگان از صحابه بعد از هر نماز واجب»، «بلند کردن صدا به ذکر خدا، «لا اله الا الله» هنگام تشییع جنازه و هنگام پاشیدن آب روی قبر»، «پوشیدن لباس‌های بلند درویشی»، «آویختن شمشیر و پرچم در تکایا و مرکزهایی که مجالس برپا می‌شود»، «طنبور و دائره زدن و هر چه مانند این‌ها صدا داشته باشد مانند شیپور»، «تکرار لفظ جلاله «الله، الله» و اسم‌های دیگر خدا»، « کتاب‌های دعا مثل دلائل الخیرات» و... به بهانه این‌که مشتمل بر اذکار شرک آلود در آن که خود نوعی بدعت است پس باید آن را آتش زد، «پوشیدن لباس‌های غیرمتعارف و غیرمرسوم مثل کت و شلوار»، «شال‌های هندی، افغانی و عقال عربی (چپیه)»، «نحر نمودن شتر و ذبح گاو و گوسفند و... به وسیله دستگاه‌های امروزی».[۳]

محمد بن عبداللطیف بعد از شمارش این موارد بدعت گفته است: اما چیزی که به عنوان دین یا عبادت انجام نگیرد، مانند آشامیدن قهوه و خواندن اشعار غزل و مدح پادشاهان، ما از آنها جلوگیری نمی‌کنیم و حرام نمی‌دانیم و هر بازی و مشغولیاتی که منع از آن نرسیده، را حلال می‌دانیم، چرا که پیامبر اکرم بازی با سیاه پوستان حبشه را روز عید تقریر کرده و جایز دانسته است و همچنین رجزخوانی و آوازی که برای تند رفتن شتر خوانده می‌شود و طبل زدن هنگام جنگ و دایره زدن هنگام عروسی را حلال و جایز می‌دانیم و بعد استناد به این حدیث شریف از پیامبر می‌کند که فرمودند: «من بر شریعت حق و آسان مبعوث گشته‌ام، تا یهودی‌ها بدانند در دین ما گشایش راحتی وجود دارد».[۴] سؤالی که مطرح است این است که چرا در اینجا سهل‌انگاری و تسامح نسبت به حلال شمردن چیزهایی که گفته شد و آن را موجب کفر، شرک و حرام نمی‌دانند، بدعت شمرده نشده در حالی که خیلی از این موارد از امور اجتهادی و از ضروریات دین نمی‌باشد؟

و نهایت سخن این‌که تمام مواردی که وهابی‌ها بر مسلمانان ایراد نمودن و آنها را عیب و زشت شمرده‌اند، همه از امور اجتهادی است، بنابراین هیچ مجوزی نداشتند که با مسلمان‌ها مبارزه نموده و با شمشیر و نیزه و ارعاب و تهدید به جان و مال و ناموس مسلمین حمله کنند.و مدعی این باشند که مانند پیامبر عمل می‌کنند، اگر دعوت به یکتاپرستی و توحید را قبول کردند محفوظ هستند و الا خون، مال، جان و ناموس‌شان حلال می‌باشد درحالی‌که عملکردشان با پیامبر اسلام فرسنگ‌ها فاصله دارد و حاصل مطلب آن‌که وهابی‌ها اساس و پایه مذهبشان را بر حکم به کفر و شرک همه فرق مسلمین قرار داده‌اند و نسبت به اظهار این مطلب باک ندارند و کتاب‌های آنها آشکارا به طوری که قابل تأویل و تفسیر نیست، پر شده است از نسبت به کفر و شرک دادن به مسلمانان، از جمله کتاب «کشف الشبهات و اربع القواعد از محمد بن عبدالوهاب» و «تطهیر الاعتقاد از محمد بن اسماعیل صنعانی» و«الواسطه و زیارة القبور از ابن تیمیه» و «هدیة السنیة از محمد بن عبداللطیف» و ... .

پی‌نوشت:

[۱]. هدیة السنیة، محمد بن عبداللطیف، دارالتوحید، ریاض، عربستان، (۱۴۲۰ ق)، ص ۱۱۶.
[۲]. تفسیر المنار، محمد رشید رضا، داراحیاء التراث العربی، بیروت، (۱۴۲۳ هـ ۲۰۰۲ م)، ج ۴ ص ۱۹۶.
[۳]. خلاصه الکلام، فیصل بن عبدالعزیز (متوفای ۱۳۷۶ ق)، مترجم فائزی پور، ایران، ص ۲۳۴.
[۴]. تاریخ و نقد وهابیت، علی اکبر فائزی پور، مطبوعات دینی، تهران،۱۳۸۷ ش، ص ۲۱۸.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.