عمدهترین مبانی اعتقادی وهّابیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از دیدگاه وهّابیت، انسان به صرف گفتن «اشهد أن لا إله الّا الله و أنّ محمدا رسول الله» موحّد و مسلمان نیست و هیچیک از عباداتی که انجام داده، مورد قبول و رضایت پروردگار قرار نگرفته و هیچ منفعتی برای او نداشته، مگر آن که چند کار را ترک و از آن تبرّی جوید: اوّل آن که: به جز خداوند به هیچ یک از انبیا و اولیای الاهی توسّل نجوید. مثلا نگوید: «یا ألله أتوسّل إلیک بنبیّک محمّد نبیّ الرّحمة؛ ای خدا! به واسطه پیامبرت به تو توسّل میجویم.»[1] دوّم آن که: به زیارت قبر هیچ یک از انبیا و اولیای الاهی و نیز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نرود، دست به قبور آنها نکشیده و در کنار قبور آنها نماز نخوانده، دعا و مناجات نکرده، نذری ندهد و بر فراز قبور آنها مسجد و بنایی نسازد که اگر در همان اماکن، نماز و دعای او فقط برای خداوند باشد باز هم مشرک به شمار میرود.[2] سوّم آن که: از هیچ یک از انبیا و اولیای الهی طلب شفاعت نکند، چرا که گرچه آنان از سوی خداوند دارای چنین مقام و حقّی میباشند، امّا دیگران حق ندارند چنین چیزی از آنان طلب کنند که در آن صورت با کسی که از بتها درخواست شفاعت کرده، تفاوتی نمیکند.[3] چهارم آن که: به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سوگند یاد نکند، او را ندا نکند و آن حضرت را با لقب و صفت «سیدنا» صدا نکند؛ یعنی نگوید: «بحقّ محمّد»؛ «یا محمّد»؛ «سیّدنا محمّد»، بلکه سوگند به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر مخلوقات همانا شرک اکبر است که موجب خلود و جاودانگی در آتش دوزخ میگردد. نوه محمد بن عبد الوهاب در کتاب «فتح المجید فی شرح کتاب التوحید» میگوید: «ابن مسعود گفته است: اگر شخصی سوگند دروغ به خداوند یاد کند، بهتر از آن است که سوگند راست به غیر خدا یاد کند. چرا که سوگند به غیر خدا از بزرگترین گناهان کبیره است، امّا شرک ـ یعنی سوگند به غیر خدا ـ بزرگتر از گناه کبیره است.»[4] سید امین در کتاب «کشف الارتیاب» گفته است: «در کتاب خلاصة الکلام صفحه 230 آمده: محمد بن عبد الوهاب همواره درباره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میگفت: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سخنی را نمیشنود. همچنین یکی از پیروان او میگفت: عصای من بیش از محمِّد (صلی الله علیه و آله و سلم) به کار میآید؛ چرا که عصای من میتواند برای کشتن ماری به کار آید، امّا محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) مرده، از بین رفته و چیزی نمیشنود، تا بخواهد خیر و نفعی به دیگران برساند.»[5]
پنجم آن که: فال خوب و بد نزند؛ مثلا نگوید اگر إن شاءالله خدا چنین بخواهد و یا خدای نکرده اگر چنین شود. آری، از دیدگاه وهّابیت ترک اینگونه کارها به معنای توحید و ارتکاب آنها به معنای شرک و در آن صورت چنین کسی، خونش حلال، مالش حراج و عرض و ناموسش به تاراج خواهد بود؛ چه بداند چه نداند؛ چه بخواهد چه نخواهد. جای تعجّب نیست که با چنین منطق و آیینی از وهّابیت، هرگونه زیارت، توسّل، طلب شفاعت، سوگند، استغاثه به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) شرک و کفر به شمار رود، امّا قتل و کشتار انسانها و تجاوز به نوامیس آنها و به تاراج بردن اموال و دارائیهای آنها عین توحید و ایمان محسوب گردد. محمد بن عبد الوهّاب مؤسس مذهب وهّابیت در رساله «کشف الشبهات» خود که همراه با چند رساله دیگر از او در کتابی به نام «الرسائل العلمیة التسع؛ رسالههای علمیه نهگانه» جمع آوری گردیده، میگوید: «اگر کسی شهادت به لا اله الّا الله داده و عبادتهای فراوان انجام دهد و خود را نیز مسلمان بداند برای او هیچ نفعی ندارد، چرا که با این قبیل کارها (توسل، استغاثه و...) با شرع اسلام مخالفت ورزیده است.»[6] شیخ سلیمان بن عبد الوهاب، برادر محمد بن عبد الوهاب در کتاب «الصواعق الإلهیة» برادر خود را مورد خطاب قرار داده و میگوید: «با کمترین بهانه، دیگران را تکفیر میکنید، بلکه گمان شما به کسی برای تکفیر او کفایت میکند، حتّی اگر کسی نسبت به تکفیر دیگران لختی تامّل داشته باشد مورد تکفیر شما قرار میگیرد.»[7] حضرت آیت الله شیخ جعفر سبحانی در بیانی دیگر مبانی اعتقادی وهّابیت را اینگونه برمیشمارد: زیارت قبور؛ بار بستن و سفر کردن برای زیارت قبر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ ساخت بنا بر قبور؛ ساخت مسجد بر قبور و نماز گزاردن در آن؛ توسّل به انبیا، اولیا، صلحا و اشخاصی از این قبیل؛ نفع رسیدن به اموات با اعمال شایستهای که از سوی افراد زنده صورت میگیرد؛ همچون نذر نمودن برای آنها؛ تبرّک جستن به آنچه متعلق به انبیاء و صلحاست؛ جشن گرفتن برای میلاد پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ گریه بر اموات؛ سوگند دادن خداوند به حقّ اولیا؛ سوگند خوردن به غیر خداوند سبحان؛ نام گذاردن فرزندان به نامهای مرکبّی که در آن، کلمه «عبد» به غیر از خداوند سبحان اضافه شده باشد؛ مانند: عبد الحسین.[8] همانگونه که ملاحظه شد آنچه موجب تکفیر دیگر مسلمانان از سوی وهّابیت گشته به دو مقوله قبور و مرگ ظاهری انسانها ختم میگردد و فتنهای که جهان اسلام شاهد آن است از همینجا آغاز گردیده؛ گوئی اسلام حکمی جز تحریم، شرک، تحریم، ممنوع دانستن این و آن و مبارزه با فطرت انسانها ندارد.
پینوشت:
[1]. الرسائل العلمیة التسع، محمد بن عبدالوهاب، سال چاپ 1957م، ص 45 به بعد.
[2]. الرسائل العلمیة التسع، محمد بن عبدالوهاب، سال چاپ 1957م، ص 45 به بعد.
[3]. الرسائل العلمیة التسع، محمد بن عبدالوهاب، سال چاپ 1957م، ص 110 و 114.
[4]. فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ﻋﺒﺪاﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺣﺴﻦ آل ﺷﻴﺦ، سال چاپ 1957م، ص 414.
[5]. کشف الارتیاب، سید محسن الأمين، موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت(ع)، ص 127.
[6]. رسالة کشف الشبهات، محمد بن عبد الوهاب، دار القلم، بیروت، ص 123.
[7]. هذه هی الوهابیة، علامه محمد جواد مغنیه، منظمه الاعلام الاسلامی، تهران، ص 77.
[8]. بحوث قرآنیة فی التوحید و الشرک، آیت الله العظمی جعفر سبحانی، موسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)، قم، ص 54.
افزودن نظر جدید