خیانت در نقل حدیث

  • 1392/07/05 - 17:36
شرط نقل حدیث و یا نوشتن قضایای تاریخی یا تالیف کتابی در علوم منقوله، امین بودن و امانت داشتن و خیانت نکردن در نقل است، و کتابی در علوم منقوله، امین بودن و امانت داشتن و خیانت نکردن در نقل است، اما سید باب و بهاء برای اثبات خود را طریق روایات اسلامی خیانت کرده و در روایات اسلام دست برده اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید باب درکتاب دلائل سبعه بعد از اینکه خود را از تحصیل علوم تبرئه کرده و بی سواد و امی معرفی می نماید، می گوید:

چنانچه در حدیث ابن عباس در آخر آن رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید که مهدی از اولاد من پر کند روی زمین را از عدل و داد چنانچه پر شده باشد از ظلم و جور. [1]

سید باب در این  نقل از جهاتی مرتکب خیانت شده است:

1-این حدیث را شیخ صدوق متوفای در 381 هجری یعنی هشتصد و هشتاد سال قبل از سید باب نقل کرده است و عبارت آن این  طور است: و جعل من صلب الحسین ائمة یقومون بأمری و یحفظون وصیتی التاسع منهم قائم اهل بیتی و مهدی امتی اشبه الناس بی فی شمایله و اقواله و افعاله یظهر بعد غیبة طویلة و حیرة مضلة ... الخ. [2]

پس بطوری که ملاحظه می شود سیدباب جمله (التاسع منهم) را حذف کرده است تا بتواند به خود تطبیق نماید. در صورتی که صریح متن حدیث قیودی دارد که از صلب حضرت حسین علیه السلام پیشوایانی معین می شوند که احکام و آئین پیغمبر اسلام را اقامه کرده و سفارش و وصایای آن حضرت را حفظ می کنند و شخص نهم از آنان قائم اهل بیت و مهدی امت آن حضرت خواهد بود ... الخ.

و به موجب نص این حدیث لازم است سید باب پسر نهم حضرت حسین علیه السلام باشد، و در عین حال از اوصیای پیغمبر اسلام و از مروجین آئین آن حضرت و از حافظین احکام اسلام بوده و بعد از غیبت طولانی ظاهر شود.

2- سید باب تنها به جمله و (املا به الارض قسطا و عدلا) اکتفاء کرده و به خیال خود می خواسته است روی زمین را پر از عدل و داد کند. متاسفانه این قسمت نیز فقط در عالم خیال سید باب وقوع پیدا کرد، زیرا دعوی سید باب تا مدتی موجب هرج و اغتشاش و قتل و فساد گشته و جمع کثیری در اثر این حزب بازی و فتنه کشته شده و عده ای در اثر تبلیغات سوء و فریب و دروغگویی های این طایفه گمراه شدند. و چون نزدیک بود که آتش فتنه خاموش شود، میرزا بهاء بلند شود و حزب تازه و مسلک جدیدی ساخته و مسلک سیدباب را نسخ کرد.

و باز گوید: و از آن جمله حدیث لوح فاطمه علیه السلام است که در کتب حدیث مسطور است- الی ان قال- و اکمل ذلک بابنه- م ح م د- رحمة للعالمین علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب و یذل اولیائه فی زمانه و تتهادی روسهم ... الخ. [3]

این حدیث در کافی باب نص بر ائمه اثنی عشر و در کتاب اکمال الدین صدوق صفحه 180 ط 1301 و غیبت نعمانی صفحه 31 ط1317 نقل شده است.

و سید باب برای اینکه روایت را به خودش تطبیق کند جمله ماقبل آنرا نقل نکرده و چون ابتداء مطلب از همین جا شروع می شد نتوانسته است این قسمت را نیز حذف کند، ولی لازم بود به هر نحوی باشد کلمه (بابنه) را اسقاط و یا تعویض کند، تا خواننده مشتبه و متردد نگردد.

در این حدیث اسامی شریفه یکایک حضرات ائمه اثنی عشر و اوصاف آنها ذکر شده تا می رسد به این عبارت _اخرج منه الداعی الی سبیلی و الخازن لعلمی الحسن، ثم اکمل ذلک بابنه رحمة للعالمین ... الخ.

پس تصریح می کند که شخص دوازدهم پسر یازدهمی یعنی پسر امام حسن عسکری علیه السلام است و با این صراحت لهجه جناب سید باب پیغمبر قرن سیزدهم خود را به تجاهل زده و با قطع رابطه عبارت مزبور را نقل کرده و برای خود تطبیق می کند.

جناب سید باب می بایست به خاطر این جمله (کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب) هم که شده قدری تحصیل کمال و فضیلت می کرد تا در مقام احتجاج در همان جمله اول مغلوب و مجاب نمی شد، و مقداری تقوی و امانت پیدا می کرد تا اقلا در مقام نقل حدیث و در مرحله استدلال خیانت و تقلب نشان نمی داد، و مختصری استقامت و صبر حوصله و تحمل می داشت تا هر چه زودتر به توبه نامه و تبری و انکار نمی پرداخت.

باز رحمت به سید باب که به همین اندازه از خیانت قناعت کرده است، ولی جناب میرزا بهاء نظر سید باب را تامین و استدلال او را تکمیل کرده و می گوید: چنانچه در کافی در حدیث جابر در لوح فاطمه در وصف قائم می فرماید: علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب و یذل اولیائه فی زمانی تتهادی روسهم ... الخ. [4]

اولا: در این حدیث عنوان قائم ذکر نشده بود و میرزا اضافه کرده است، و ثانیا: موضوع و مورد این اوصاف در روایت عنوان (ابنه- ابن الحسن عسکری) تعیین شده و میرزا بهاء این جمله را نیز ساقط کرده و اوصاف مذکوره در روایت را به عنوان مجعول و ساخته خود (قائم) تطبیق داده است.

و خوب بود: سید باب که روایت را از غیبت نعمانی و اکمال الدین صدوق نقل کرده و مطابق نقل این دو کتاب اسم (م ح م د) را آورده است، آنرا حذف می کرد، چنانکه در کتاب کافی حذف شده است زیرا از این لحاظ (که اسم شده است) نیز تطبیق مشکل شده و دعوی این که اسم (محمد) همان علی محمد است. محتاج به تشبث زیاد و تاویلات رکیکه است.

و ضمنا معلوم باشد که این خصوصیات (یذل اولیائه فی زمانی و تتهادی روسهم...) مربوط به زمان غیبت آن حضرت است که شیعیان متدینین در اثر شیوع بی دینی و کفر و نفاق و هوی پرستی در نهایت درجه زحمت و فشار و ناراحتی واقع شده و از هر طرف آزرده می شوند، و اما بعد از زمان ظهور به موجب اتفاق و روایات زمان فرج و گشایش و غلبه و نصرت و موفقیت و بسط و سرور مومنین خواهد بود و از این لحاظ نیز آقایان سید باب و میرزا بهاء سخت مغلطه کرده و مطلب را بر خوانندگان محترم مشتبه کرده اند. [5]

و این طریق حزب شیطان است برای اینکه در افکار مردم خود را موجه نشان دهند، با تغییر دادن بسیار ظریف در حق و ایجاد مرز باریک بین حق و باطل بعضی از انسان های نا آگاه را به ناکجا آباد می کشاند و تنها راه تشخیص حق بدست آوردن اطلاعات کافی است.

 

 

پی نوشت:

1- دلائل سبعه، صفحه 34

2- اکمال الدین صفحه 149 باب 24 ط 1301

3- دلائل سبعه، صفحه 47

4- ایقان، صفحه 149 ط اول

5- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 3 صفحه 77 تا 80

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.