تناقض در اعتقادات و عملکرد وهابیت !
.
یکی از موضوعات اختلافی بین وهابیان و سایر مسلمین بحث جواز تبرک به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و صالحان و آثار به جا مانده از آنان است. آنچه در اسناد تاریخی موجود است این است که مسلمین همواره از صدر اسلام تاکنون به زیارت قبور انبیاء، صالحان و علما رفته و با بوسیدن و دست کشیدن به قبور آنان احترام نهاده و تبرک جستهاند. مثل اینکه در کتب اهل سنت روایت شده عبدالله بن عمر فرزند خلیفه دوم برای آثار به جا مانده از پیامبر ارزش و احترام خاصی قائل بود. او در تمامی مکانهایی که پیامبر نماز خوانده بود نماز میخواند و درختی را که پیامبر زیر سایهاش نشسته بود مورد احترام قرار میداد و از قرار گرفتن پای شترش جای پای شتر پیامبر خوشحال بود. او آنچنان پیگیر آثار به جا مانده از پیامبر اکرم بود که برخی بیم دیوانه شدن او را داشتند. [1] یا اینکه در کتب اهل سنت، روایت شده که بلال که پس از وفات پیامبر در شام به سر میبرد روزی با دیدن خواب پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) منقلب شده برای زیارت آن حضرت راهی مدینه شد، وقتی که به مزار آن حضرت رسید کنار قبر پیامبر آمد، گریه کرد و صورت خود را به روی مزار گذاشته و تبرک جست. [2] روایات متعددی در کتب شیعه و سنی در این باره موجود است که برای رعایت اختصار از آن معذوریم.
این در حالی است که ابن تیمیه حرانی، مثل همیشه با نسبت دادن عقاید شاذ و منکر خود به آراء همه علما مدعی میشود که هیچ عالمی فتوی به جواز تبرک به آثار اولیاء الهی را ندادهاست: «اتفق العلماء علی انّ من زار قبر النبی ( صلی الله علیه) او قبر غیره من الانبیاء و الصالحین –الصحابة و اهل البیت و غیرهم- انّه لایتمسح به و لاقبله، بل لیس فی الدنیا من الجمادات مایشرع تقبیلها الاّ الحجر الاسود. [3] علما اتفاق دارند بر اینکه کسی که زیارت کند قبر پیامبر یا انبیاء دیگر یا صالحان از صحابه و اهل بیت و غیر آنان را نباید او مسح کند آنان را یا صورت خود را بر آنان بگذارد زیرا که در دنیا چیزی از جمادات که صورت نهادن بر آن صحیح باشد نیست، مگر حجر الاسود.»
این ادعای ابن تیمیه در حالی است که ذهبی عالم سنی که در بسیاری از عقاید همفکر ابن تیمیه محسوب میشود در این مورد میگوید: «اگر انسان ثروتمندی در زمان ما، بخش اعظم داراییهای خود را برای به دست آوردن یک تار موی آن حضرت یا بند کفش ایشان یا تکهای از ناخن پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا بخشی از ظرفی که آن حضرت در آن آب نوشیدهاند، بپردازد، به هیچ عنوان مسرف و دیوانه محسوب نمیشود. انسان مسلمان باید برای زیارت مسجد نبوی و قبر شریف آن حضرت و بوسیدن حجرالاسود و گذاشتن لبهای خود بر بوسهگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبرک به آنها، تمام دارایی خود را هزینه کند.»[4] احمد بن حنبل پیشوای فقهی ابن تیمیه هم بوسیدن، دست کشیدن و لمس کردن روی منبر و قبر نبوی را به قصد تبرک و رسیدن به پادش و ثواب الهی، جایز دانسته است. [5] از دیگر علمای اهل سنت که تبرک به آثار صالحان را جایز دانستهاند میتوان به؛ ابن حجر عسقلانی در فتح الباری، محمد بن ادریس شافعی در الام، بدرالدین عینی درعمده القاری، زرقانی مالکی در شرح المواهب اللدنیه و بسیاری دیگر از علما را نام برد که با توجه به این موارد جای این پرسش باقی میماند، که این ادعای اجماع که توسط ابن تیمیه مطرح شده، از کجا آمده است؟
ولی آنچه بیش از همه سؤال انگیز است این است که بهراستی اگر این ادعای ابن تیمیه عقیدهای درست و بر مبنای حقیقت بوده است، چرا پیروان او، این حکم شرعی را رعایت نکردند و دچار بدعت، شرک، کفر و... شدند به این سند تاریخی توجه کنید؛ ابن کثیر دمشقی سلفی، شاگرد ابن تیمیه مینویسد: «پس از فوت ابن تیمیه عدهی زیادی خود را به قلعه دمشق محل فوت ابن تیمیه رساندند، و قبل از غسل دادن جنازه ابن تیمیه با دیدن جنازه او و بوسیدن جنازه، به او تبرک جستند.... مردم دستمالها، عمامهها و لباسهای خود را روی جنازه ابن تیمیه میانداختند...عدهای آب غسل او را نوشیدند! و باقی مانده سدری که با آن ابن تیمیه را غسل دادهبودند، بین مردم پخش شد...شخصی ریسمانی را که به جیوه آغشته بود و برای دفع شپش در گردن او قرار داشت به 150 درهم خرید و کلاه او نیز به 500 درهم خریداری شد.»[6]
با توجه به این مطالب باید از پیروان ابن تیمیه پرسید: آیا کسانی که جنازه ابن تیمیه را به خاطر تبرک بوسیدند کافر بودند؟ آیا کسانی که آب غسل او را برای تبرک نوشیدند کافر بودند؟ آیا کسانی که باقی مانده سدر غسل او را برای تبرک برداشتند مشرک بودند؟ آیا کسانی که ریسمان گردن و کلاه او را برای تبرک خریدند بدعتگذار بودند؟ آیا تمام کسانی که در تشییع جنازه او شرکت کردند مشرک، کافر و بدعتگذار بودند؟ یا اینکه حکم کفر و شرک به خداوند در مورد دوستداران ابن تیمیه با غیر او فرق میکند؟ آیا دوست داشتن پیامبراسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم) و صالحان و اولیا الهی و تبرک جستن به آثار آنان در منطق وهابیت کفر و شرک محسوب میشود ولی دوست داشتن و تبرک به آثار بزرگان وهابی مثل ابن تیمیه عین توحید و وحدانیت است؟
پینوشت:
[1]. تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر دمشقی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1421 ق، ج33، ص 81، شرح حال عبدالله بن عمر، ش 3514/ سیر العلام النبلاء، ذهبی سلفی، موسسه الرساله، بیروت، چاپ یازدهم، 1417 ق، ج 3، ص 213، شرح حال عبدالله بن عمر، ش 45/
[2]. اسد الغابه، ابن اثیر جزری، مکتب الاسماعیلیه، تهران، ج1، ص 208، شرح حال بلال/ تاریخ الاسلام، ذهبی، دارالکتاب العربی، بیروت، چاپ اول، 1414 ق، ج 17، ص 67/ شفاءالسقام، سبکی، محقق: سید محمد رضا حسینی جلالی، چاپ چهارم، 1419 ق، ص 140
[3]. ابن تیمیه حرانی، مجموعة الفتاوی، محقق: عامر جزار و انورباز، موسسه دارالوفاء، چاپ دوم، 1421 ق، ج 27، ص 48. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. سیرالعلام النبلاء، ذهبی سلفی، ج 4، ص 42، شرح حال عبیده بن عمرو
[5]. الجامع فی العلل، احمد بن حنبل، موسسه الکتب الثقافیه، بیروت چاپ اول 1410 ق، ج 2، ص 32، ش 250
[6]. البدایه و النهایه، ابن کثیر دمشقی سلفی، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ پنجم، 1409 ق، ج 14، ص 142-141
افزودن نظر جدید