نقد و بررسی کتاب لوح مسطور
نسخه این کتاب خطی است و ظاهرا اسم آن (طوری که در سر صفحه اول نوشته شده است) لوح مسطور است.
و دلیل دیگرش هم اینست که در این کتاب نوشته شده: تبارک الذی انزل لوح المسطور بالحق قل کل بما نزل الله لموقنون. [1]
این کتاب در 80 صفحه و مشتمل بر 52 سوره است و هر صفحه 16 سطر و هر سوره اسم معینی دارد و ممکن است این همان لوح مسطور باشد که در خطبه ی کیفیت خلقت اشاره به آن شده است.
و اسامی سور از این قبیل است: التحمید، تسبیح، التعظیم، التقدیس، الشهادة، الوجه، الوحید، التنزیل، التنذیر، و همچنین سائر سوره ها و در سر هر سوره بسم الله مخصوص ذکر می کند: مانند بسم الله النصر النصران، بسم الله السلط السلطان، بسم الله الفتح الفتحان، بسم الله العلم العلیم، بسم الله القدر القدیر، بسم الله الوحد الوحید، و همچنین تا آخر سوره ها.
و کلمه اول را (صفت الله) در همه بسم الله ها به ضم اول و تشدید و فتح دوم ضبط کرده است، آغاز کتاب: التحمید احدی عشر آیات محکمات غریة ظهوریة، هو، بسم الله السلط السلطان، الحمد لله الذی نزل الکتاب بالحق لا ریب فیه هدی للعالمین هو الذی بیده من فی السموات و الارض و هو بکل شیء علیم... الخ.
و تالیف این کتاب بعد از بیان است: قل انما الذین ظلموا آل البیان سوف تشهدون [2]
و در جایی دیگر گوید: شهد الله انه لا اله الا هو و ان علیا قبل نبیل (مطابق است با محمد) مشهر لکینونیته قل کل الیه یقلبون شهد الله انه لا اله الا هو و ان ما فی البیان دینه و کل الیه مسلمون. [3]
و از جملات کتاب معلوم است که: این عبارت ها رابه عنوان وحی و آسمانی بودن نوشته است، و اغلب کتاب یک رشته الفاظ و جملات مکرره است، که از مفردات قرآن مجید گرفته و صورت آنها را تغییر داده است، و اغلاط لفظی و معنوی در این کتاب آسمانی به حدیست که از شماره بیرون است.
قل الله خلق فی الجنة قصور من الماس بیض و من یاقوت حمر و من زمرد خضر و من لعل صفر مخزون قل هو القادر علی امره و کل له ساجدون ان فیه من اسدار مخضود- که نه جهت تذکیر و تانیث بودن ضمایر و صفات منظور شده است و نه جهت مفرد و جمع بودن صفت و موصوف و نه جهت صحت معنای جمله و نه جهت قواعد نحوی از جهات مختلفه که برای دانشمندان روشن است، و همه کتاب همینطور است و گاهی حکم های تازه و مسخره آمیز و خنده آوری نیز دارد. [4]
اننی کنت فتی امیا ما قرئت شئون علمکم افلا تشعرون و ان ذلک مما اجری الله من لسانی کیف یشاء افلا تشعرون یا قوم لا ترضوا بقتلی ثم عن صغر سنی تخجلون یا قوم لایجر منکم کفری ان کفرت بالله و اشرکت فعلی ذنبها مالکم کیف تفترون و تحکمون یا قوم اتقوا الله ثم نفسی لاتحزنون یا قوم اتقوا الله ثم نفسی لاتقتلون... الخ. [5]
و باز می گوید: قل اتقوا الله یا اهل الملا ثم انظروا کیف جعلنا السماء ذات رفاعا و الارض ذات مطاعا انصفوا بالله یا قوم الم نجعل لکم شمسا نوارا و قم فی السماء سطاعا و کواکبا لماعا ان ربکم کان قدارا و هو الذی جعل الجبال بذاخا و جعل السحاب سبارا... الخ. [6]
انصافا این کلمات از یک آدم معمولی که فکر و عقل و هوشش بجا باشد صادر نشده است و بطور مسلم از مراکز دیگری وحی گرفته شده است (ان شیطانه یتکلم بالهندیة)
آری در عین حال از سختیها و مصیبت هائی که به سید باب متوجه شده است، باید متاثر و متاسف باشیم، زیرا به یقین و قطع ایشان این سخن های ناجور و مختلف را از روی خبث سیرت و غرض رانی نگفته است و به طور مسلم در اثر عارضه و کسالت روحی و مرض عصبی بوده است و در این صورت لازم بود اولیای امور بخاطر ترحم به ایشان و هم به خاطر رعایت امور اجتماعی و ملاحظه عواقب وخیم امور ایشان را با نهایت دقت در تحت معالجه و مراقبت گرفته و از این کسالت سخت نجات می دادند.
آری از این حوادث ناگوار در نتیجه نادانی و سوء سیاست زمامداران مملکت بسیار تصادف می کند و پشیمانی و ندامت بعد هیچ گونه فائده نمی بخشد. و در این مورد اگر چه اهل قضاء نیستم ولی به حکم قاطع می گویم که: اولیای امور بر خلاف حکم قرآن مجید (و لاعلی المریض حرج) آن سید مریض و بی چاره را از روی جهالت و نادانی ستم و ظلم روا دیده و هم خود را مبتلا نمودند. [7]
در اسلام کسی که ادعای نبوت و یا امامت و یا هر ادعای کذب دیگری که ربط به دین و مذهب داشته باشد کرد، باید کشته شود و دلیل اینکه علی محمد باب را نکشتند، جلسه ی او با علمای شیعه بود که علماء به این پی بردند که او مشکل روانی داشته و لا علی المریض حرج، پس در نتیجه در اول کار او را آزاد گذاشتند، چون اگر او را عاقل می یافتند صد در صد همان اول به دار می آویختند. و آنطور که از شواهد تاریخی معلوم شده است بروز بیماری روانی او نتیجه ایستادن در مقابل خورشید و نگاه کردن به آن در هوای گرم بوشهر بود.
پی نوشت:
1- لوح مسطور، سوره 17
2- لوح مسطور، سوره دهم و آیه 12
3- لوح مسطور، سوره پنجم آیه ی 2
4- لوح مسطور، سوره 27 آیه 18
5- لوح مسطور، سوره 29
6- لوح مسطور، سوره 32
7- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 2 صفحه 293 تا 295
دیدگاهها
طاهر
1393/12/02 - 00:40
لینک ثابت
مقاله در موارد زیر اشتباه
افزودن نظر جدید