ناتوانی علمای مسیحی در پاسخ به شبهات تثلیث
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مراد از تثلیث، «تثلیث در عین وحدت» میباشد. و این خود تناقض است که اشکال را آشکار تر میکند چون ممکن نیست که یک مساوی با سه شود! و یا گفتهاند که تثلیث از چیزهایی است که عقل قادر به درک آن نبوده و صرفاً باید به آن ایمان آورد. و این فرار از اشکال و اعتراف به ناممکن بودن حل اشکال تثلیث میباشد. بنابراین مسیحیان هیچ پاسخی در برابر اشکال تثلیث ندارند.
چهار انجیل (متی، مرقس، لوقا، و یوحنا) در عهد جدید کتاب مقدس مسیحیان اند. هیچ کتابی بدون خواندن و تحقیق مورد قضاوت قرار نمیگیرد. هرکسی در باره هر کتابی اگر بخواهد قضاوت کند باید آن را با دقت بخواند. اشکال اناجیل چهارگانه در تثلیث منحصر نیست بلکه از جهات مختلفی دارای مشکل میباشد.
اشکال اول این است از دیدگاه اسلام پس از عروج حضرت مسیح (علیه السلام) کتاب انجیل مفقود شده و بعد از مفقود شدن آن، برخی از مسیحیان متونی را با مطالب مختلف گردآورده و اسم آنها را انجیل گذاشتهاند. امام رضا (علیه السلام) این واقعیت را به جاثلیق مسیحی در مجلسی مناظرهای که مأمون ترتیب داده بود گوشزد نمود و فرمود هنگامی که نصاری انجیل را گم کردند به درخواست مردم، علمای آنان مثل مرقس و لوقا و دیگران هر کدام انجیلی نوشتند و به مردم عرضه کردند. [1]
اما مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی(علیه السلام) اصلاً کتابی به نام انجیل نیاورده و به گفته خود مسیحیان تا سال 60 میلادی انجیل مکتوبی وجود نداشته و تا این زمان سخنان و کارهای عیسی (علیه السلام) به صورت شفاهی نقل میشد و به تدریج نوشتهها و یادداشتهایی به وجود آمده و نخستین کتابهای مقدس بین سالهای 150ـ 200 میلادی آماده شد و پس از چند قرن کلیسا به طور رسمی روشن ساخت که چه کتاب را باید مقدس شمرد. [2]
در میان مسیحیان اولیه انجیل نویسی معمول بوده است و حتی بعد از قرن اول و دوم میلادی انجیل نویسی در میان مسیحیان جریان داشته است و در این راستا هر یکی از بزرگان و دانشمندانی که در بین آنان معروف بودهاند برای قوم و طائفه خود انجیل مینوشتهاند. این مطلب در انجیل لوقا به خوبی منعکس شده است زیرا لوقا در اول انجیل خود میگوید: «از آن جهت که بسیاری دست خود را دراز کردند به سوی تألیف حکایت آن اموری که نزد ما به تمام رسید، چنان چه آنانی که از ابتداء نظارگان و خادمان کلام بودند به ما رسانیدند، من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایه به تدقیق در پی رفته، به ترتیب به تو بنویسم ای «تیوفلس» عزیز تا صحت آن کلامی را که در آن تعلیم یافته ای دریابی». [3]
این سخنان لوقا صراحت بر عدم محدودیت در انجیل نویسی دارد و هر کسی میتوانسته به میل خود انجیل بنویسد. و به همین علت افراد زیادی در صدر اول مسیحیت برای خود انجیل نوشتند که متن هر کدام با دیگری اختلاف داشته و این اختلاف متون باعث ایجاد اختلاف در کلیساها نیز گردیده است.
در ابتداء اناجیل بسیاری در میان مسیحیان وجود داشته است که حتی تا قرنهای پیش از ظهور اسلام در میان آنان مشهور بوده است. سردار کابلی از جلد دوم و چاپ سیزدهم دایرة المعارف انگلیسی اسامی اناجیل زیر را نقل نموده است:
انجیل مصریان، انجیل عبریان، انجیل پطرس، انجیل دوازده، انجیل اندریو، انجیل برنابا، انجیل برتولوماس، انجیل جیمس، انجیل تدیوس، انجیل اپلی، انجیل باسیلیدیس، انجیل کرینتوس، انجیل ابیونتس، انجیل حواء، انجیل حیوت، انجیل مریم، انجیل متیاس، انجیل کامیل، انجیل فلیپ، انجیل توماس، انجیل راستی، انجیل مارکیون، انجیل نیقودیمس. [4]
ازمیان این اناجیل متعدد همین چهار انجیل موجود در شورای «نیقیه» در سال 325 میلادی با یک توطئه ای معجزه آسا به دستور امپراطور روم که تازه مسیحی شده بود انتخاب میگردند. [5]
اگر دیگر هیچ اشکالی در اناجیل وجود نمیداشت همین مطلب تاریخی کافی در بی اعتباری اناجیل میباشد. اما افزون بر آن اشکالات دیگری هم در آموزههای و متن اناجیل وجود دارند که بی اعتباری آن را مضاعف میگرداند. مثلاً وجود تناقضات متعدد در بین آموزههای اناجیل، الوهیت مسیح و فرزندی آن برای خداوند، کشته شدن مسیح برای بخشیده شدن گناهان همه مردم و به خصوص مسیحیان و... مطالبی هستند که این کتاب را به حکم عقل زیر سؤال میبرد.
اما مسئله تثلیث هرچند در اناجیل به صورتی که امروز در میان مسیحیان مطرح است وجود ندارد اما مواد خام آن در اناجیل ساخته و پرداخته شده است یعنی در اناجیل عیسی مسیح هر چند بنده خدا معرفی شده لکن در برخی موارد به عنوان فرزند خدا القا شده است ونیز اسمی از روح القدس در اناجیل آمده است. و تثلیث، اعتقاد به این معناست که خداوند در عین حال که یکی میباشد. در سه حقیقت پدر، پسر و روحالقدس موجود میباشد. [6] این برابری در وجود اقتضاء میکند که هر سه از نظر صفات الهی یعنی ازلیت، قدرت و جلال، با هم برابر باشند. هر یک از این اشخاص، یک موجود اصیل بوده، بدون اینکه هیچ یک فرع و تابع دیگری باشد. ولی میان آنها ایثار و تجلیل و تکریم متقابل وجود دارد. [7]
تثلیث به حکم عقل یک امر باطل است و هیچ نوع پاسخی ندارد چون ممکن نیست که سه چیز همگی به طور جداگانه خدا باشند و باز هم یک خدا را تشکیل بدهند. مسیحیان در این دامی که خودشان ساختهاند افتادهاند. و لذا تلاش نمودهاند که از این اشکال عقلی خودشان را بیرون آورند اما تلاشهای آنان بی فایده میباشد. مسیحیت برای حل مسأله تثلیث و سازگاری آن با اصل مسلم توحید، راههای مختلفی را پیموده است که هیچکدام کار ساز نمیباشد مثلاً گفتهاند که تثلیث در تورات نیز وجود داشته ولی غیر واضح بوده و این عهد جدید است که آن را آشکار نموده است. [8] در حالی که وجود تثلیث در تورات مشکل عقلی تثلیث را حل نمیکند زیرا اشکال تثلیث عقلی است نه تاریخی تا اگر در تورات وجود تثلیث ثابت شود پس مشکل حل خواهد شد. بلکه اشکال بر مسیحیان محکم تر میگردد.
و یا گفتهاند که مراد از تثلیث، «تثلیث در عین وحدت» میباشد. و این خود تناقض است که اشکال را آشکار تر میکند چون ممکن نیست که یک مساوی با سه شود! و یا گفتهاند که تثلیث از چیزهایی است که عقل قادر به درک آن نبوده و صرفاً باید به آن ایمان آورد. [9] و این فرار از اشکال و اعتراف به نا ممکن بودن حل اشکال تثلیث میباشد. بنابراین مسیحیان هیچ پاسخی در برابر اشکال تثلیث ندارند.
پی نوشت:
[1]. ر.ک: صدوق، محمد بن علی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، ص 325
[2]. توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه توفیقی، حسین قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ص 158
[3]. عهد جدید، انجیل لوقا، فصل اول، جمعه 1ـ 4
[4]. سردار کابلی، حیدر قلی خان قزلباش، مقدمه انجیل برنابا، تهران، المعی، چاپ چهارم، 1383 ش، ص 19ـ 20
[5]. رک: بهشتی، احمد، عیسی پیام آور اسلام، تهران، اطلاعات، چاپ اول، 1373 ش، ص 133
[6]. ر.ک: خداوند ما عیسی مسیح، جان والوورد، مهرداد فاتحی، ص 2 ـ 3.
[7]. مقدمهای بر شناخت مسیحیت، گروه نویسندگان، همایون همتی، ص 127.
[8]. ر.ک: مقارنة الادیان، دکتر احمد شلبی، ج 2، ص 144 ـ 145، مکتبة النهضة المصریه، دهم، 1998.
[9]. همان.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
افزودن نظر جدید