اختلاف وهابیت با دیگر مسلمانان در «توحید عبادی»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_همانگونه میدانیم وهابیت عقاید مختلفی را نسبت به دیگر مسلمانان اعم از شیعه و سنی در مفاهیم دینی و اعتقادی دارند که از جمله آنها اختلاف نظر در مفهوم عبادت و معیار شرک در عبادت است که منجر به تفاوت آراء و عقاید در نوع نگرش آنان نسبت به سایر مسلمانان دارد.
یکی از مراتب توحید، توحید در عبادت است. به این معنی که عبادت و پرستش مخصوص ذات باری تعالی است. و به جز او کسی شایستگی پرستش را ندارد. همچنانکه ما در نمازهای یومیه هر روز ده مرتبه با گفتن « ایاک نعبد»(تنها تو را میپرستم) به این مطلب اعتراف میکنیم. عبادت در لغت به معنی فروتنی و نهایت خوارشدگی و خاکساری است.[1]. اما با استفاده در آیات قرآن میتوان عبادت را چنین تعریف کرد: عبادت، عبارت است از کرنش در برابر موجودی که او را اله و رب [اعراف/59و 51] عالم و خالق جهان هستی [انعام/102] میدانیم.[2]
انسان خداپرست معتقد است همه امور تشریعی و تکوینی به دست خداوند انجام میپذیرد و هیچکدام از این امور به بندهها واگذار نشده است. و (انسان) دلیل پرستش خداوند را همین میداند. . برعکس، انسان مشرک، به ربّها معتقد است و آنها را بر حق میداند و معتقد است همه و یا حداقل بعضی از امور تکوینی به آنها واگذار شده است. بر همین مبنا است که از ستارهها، بتها، طلب باران، شفاعت، یاری رساندن و پیروزی در جنگ طلب کمک میکنند. زیرا این امور را تفویض شده به آنها میپندارند. با توجه به این تعریف معیار اساسی در توحید و شرک در عبادت روشن میشود. اگر موجودی بر اساس اعتقاد به الوهیت یا ربوبیت یا به عنوان خالق جهان هستی که تمام امور در دست اوست، پرستیده شود، عبادت است و در مقابل، اگر کرنش انسان بدون قصد و اعتقاد باشد، این کرنش، عبادت نیست. بلکه تعظیم و بزرگداشت به حساب میآید. بنابراین در این خالت انسان خاضع مشرک نبوده و عمل او نیز شرک آمیز نیست.
تفاوت اساسی میان وهابیت و شیعیان و حتی دیگر فرقههای مسلمانان، در مسئله توحید عبادی است. وهابیت در تعریف توحید عبادی آوردهاند: «توحید عبارت است از منحصر دانستن خداوند سبحان به عبادت»[3] سپس در تعریف عبادت میگویند: « عبادت، نهایت خضوع و خاکساری است و این کلمه تنها در مورد خضوع برای خداوند به کار میرود.»[4]
مشکل اساسی وهابیت در این است که در معنای عبادت، فقط به معنای لغوی آن (مطلق خضوع و خاکساری) بسنده کردهاند. چون طبق این مبنا، دایره شرک بسیار گسترده خواهد شد. زیرا بر اساس این تعریف (عبادت) هرگونه کرنش و خاکساری در برابر غیر خداوند، شرک محسوب میشود و دیگر فرقی میان کرنش با اعتقاد به الوهیتی که برای مخضوعله باشد و یا با این قصد نباشد، نیست. بر طبق این تعریف نادرست، آنان هرگونه زیارت قبور، توسل، شفاعت از پیامبران و اولیاء را «شرک» توصیف میکنند.
توجه به این نکته ضروری است که شیعه و دیگر فرقههای مسلمانان با بهره گیری از قرآن مجید، عبادت را در صورتی عملی میدانند که انسان، با اعتقاد به الوهیت خداوند خضوع کند؛ چون اعمال و رفتار انسان به نیتش بستگی دارد. از این جهت تمام فقهای اسلام معتقدند در اعمال عبادی مانند: نماز، روزه، حج و... نیت، شرط اساسی در تحقق آن است. و اگر کسی بدون نیت نماز بخواند یا روزه بگیرد ...، عملش ارزشی نداشته و باطل خواهد بود. و چنانچه عملش را همراه با ریاء انجام دهد، علاوه بر بطلان، شرک نیز میباشد. بنابراین، خضوع و خاکساری به هر حدی که برسد، تا وقتی که با اعتقاد به الوهیت و برای خدا نباشد، عبادت شمرده نمیشود و خضوع در برابر غیر خداوند بدون اعتقاد به الوهیت آن، شرک محسوب نمیشود. بلکه نوعی از تکریم و تعظیم به حساب میآید. مانند خضوع در مقابل اولیای الهی و یا خضوع فرزند نسبت به والدین؛ که آیاتی از قرآن مجید سخن ما را تایید میکند.[5]
منابع:
[1]. صحاح اللغه و لسان العرب ماده «عبد»؛ مفردات راغب ماده «عبد» ؛ مصباح المنیر کتاب العین ماده «عبدت»
[2].الجامع الفرید, ص 219
[3]. همان, ص 218
[4]. چالشهای فکری وهابیت, ص 42
[5]. بقره,, آیه 34, یوسف آیه 100, اسرا آیه 24
افزودن نظر جدید