تهمت و افتراء، ابزار کار وهابیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیان از دادن نسبتهای ناروا و بیپایه و اساس به مخالفان خود خصوصا شیعه هیچ باکی ندارند. گویی آنها این خصیصه را به طور اکمل از رهبر خود به ارث بردهاند. آنجا که ابن تیمیه جسارت و بیتقوایی را بهجایی میرساند که میگوید: شیعه از چند جهت همانند یهود است:
یهودیان مقداری انحراف از قبله دارند و شیعیان نیز چنیناند.
یهودیان برای زنی که طلاق بگیرد یا شوهرش بمیرد، عده قبول ندارند و شیعیان نیز اینگونهاند.
یهودیان میگویند خداوند پنجاه نمازرا واجب کرده است و نظر شیعیان نیز همین است.
یهودیان میگویند السام علیکم و شیعیان هم همینرا میگویند.
یهودیان با جبرییل دشمنی دارند و شیعیان نیز همچنین .[1]
به نظر ما هیچ لزومی ندارد که به این تهمتهای ناروا پاسخ داده شود چون هر کس کوچکترین آشنایی و کمترین معاشرتی با شیعیان داشته باشد به دروغ بودن آنها پیمیبرد. و جای هیچ شگفتی نخواهد بود اگر پیروان این عالم نمای متهتک و ناصبی، سخنان باطل دیگری را به شیعه نسبت دهند چون هر فرقه ای تابع رهبر و پیشوای خود میباشد.
در این چند سطر به یکی نسبتهای بی اساس که در عصر حاضر توسط علمای طراز اول وهابیت به شیعه داده می شود اشارهای میکنیم: آنها در کتابهای حدیثی شیعه به جستجو میپردازند و احادیثی که از حدیث سند و دلالت ضعیف میباشد را به عوان اعتقادات مسلم شیعه مطرح میکنند و بعد شروع به طعنه زدن و تضعیف شیعه مینمایند. به عنوان نمونه آقای دکتر قفاری که از علمای وهابی کنونی عربستان است. کسی که غالب عمر خود را صرف مطالعه درباره شیعه با رویکرد انتقادی در راستای اثبات کفر شیعه کرده است.
ایشان در رساله دکتری خود، برای انتقاد به مذهب شیعه به وجود روایاتی که در کتاب های شیعه آمده استناد میکند، و هرچه دریک کتاب عالم شیعی آمده است را به عنوان عقیده مسلم و قطعی تمام شیعیان معرفی کرده و به نقد آن می پردازد و تصریح میکند که من فقط از جوامع شیعی که آنها را صحیح می دانند، حدیث نقل میکنم.[2]
وباز میگوید من هرگز سراغ احادیث ضعیف و شاذ نرفته و تنها روایات مستفیض و به آنچه نزد شیعه معتبر است استناد میکنم.[3] و از طرف دیگر او تمام احادیث جوامع اولیه و ثانویه حدیثی شیعه مانند کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب، استبصار، بحارالانوار، وافی، وسائل و مستدرک را صحیح و مورد قبول نزد شیعه معرفی مینماید.[4] آیا به راستی شیعه معتقد است هر آنچه در کتب روایی از احادیث و مطالب دیگر آمده صددرصد صحیح است و به آنان خدشهای وارد نیست؟
اگر نگاهی به دیدگاه عالمان شیعه، نسبت به جوامع حدیثی معروف بیندازیم، خلاف این مطلب ثابت میشود.
به عنوان مثال کافی یکی از مهمترین و دقیقترین کتاب حدیثی و اولین جامع حدیثی شیعه میباشد، اما هرگز کسی ادعا نکرده است که تمام آن چه در این کتاب آمده است صحیح میباشد. علامه مجلسی در مرآة العقول حدود نه هزار حدیث از مجموع 16199 حدیث کافی را ضعیف السند دانسته است.[5] همچنین آیة الله خویی(رحمه الله علیه) فرمودهاند: مرحوم کلینی شهادت به صحت تمام احادیث کتاب خود نداده است و بر فرض چنین شهادتی، آن مسموع نخواهد بود.[6]
و باز به عنوان مثال کتاب بحارالانوار که بزرگترین دائرة المعارف شیعه است را اگر مورد بررسی قرار دهیم خواهیم دید که هیچ کس ادعای صحت همه روایات آن را ننموده است تا چه رسد به اینکه کسی بخواهد ادعا کند که همه کتاب جزء اعتقادات مسلم شیعه است.
اما با کمال تعجب مشاهده میکنیم که جناب دکتر قفاری از آن به عنوان مهمترین دستاویز خود در نسبت دادن اتهامات بیاساس استفاده نموده است.
حضرت امام خمینی رحمة الله علیه میفرماید: صاحب این کتاب (بحارالانوار) چون دیده کتابهای بسیاری از احادیث است که به واسطه کوچکی و گذشتن زمان از دست میرود، تمام آن کتابها را بدون آنکه التزام به صحت همه آنها داشته باشد در یک مجموعه به اسم بحارالانوار فراهم کرده و نخواسته کتابی با احادیث کاملا صحیح السند و عملی بنویسد یا دستورات و قوانین اسلام را در آنجا جمع کند تا در اطراف آن بررسی کرده و درست را از غیر درست جدا کند. در بحار قسمت هایی است که حتی خود نویسنده آن، آنها را درست نمیداند.[7]
بنابراین دیدگاه شیعه نسبت به جوامع روایی خود یک دیدگاه میانه است، نه افراط در صحیح دانستن همه احادیث و نه تفریط یعنی نادرست شمردن همه آنها. برخلاف اهل سنت که بعضی از کتب خود را عاری از هر اشتباهی میدانند و آن کتابها را تالیتلو قرآن میشمارند. بلکه شیعه معتقد است کتابهای حدیثی حتی با وجود سعی محقق و محققین آن در گردآوری احادیث صحیح؛ هم دارای روایات صحیح و معتبر و هم روایات ضعیف السند میباشد و شاید غیر از قرآن کریم هیچ کتاب دیگری را نتوان ادعا نمود که تمام محتوای آن صحیح و قطعی باشد.[8]
در پایان باز جملهای از فرمایش حضرت امام خمینی (ره ) را به عنوان تاکیدی بر مطالب ارائه شده میآوریم: پس نمیتوان هرچیزی که در بحار است را به رخ دینداران کشید، که آن خلاف عقل یا حس است. چنانکه نتوان بیجهت اخبار آن را رد کرد که موافق سلیقه ما نیست. بلکه درهر روایتی باید بررسی صورت گیرد و با میزانهایی که علما در اصول تعیین کردهاند عملی بودن یا نبودن آن را اعلام نمود.[9]
پینوشت:
[1]. منهاج السنه/ج2/ص50
[2]. بروتکلات آیات قم ص 8
[3]. اصول مذهب شیعه الامامیه ج ص 23
[4]. برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب توحید و شرک درنگاه شیعه و وهابیت تالیف استاد احمد عابدی
[5]. همان
[6]. معجم رجال الحدیث ج 1 ص91
[7]. کشف السرار ص 319
[8]. برای آگاهی بیشتر ر.ک.کتاب توحید و شرک استاد احمد عابدی)
[9]. کشف الاسرار ص 319
افزودن نظر جدید