من یظهره الله کیست؟

  • 1392/03/20 - 20:50
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید باب پس از آنکه خود باب امام زمان نامید، ادعای امامت کرده و کتبی هم در این مورد نوشت، اما پس از گذشته زمانی قناعت نکرده و به خود ارتقاء درجه داده و خود را پیغمبر معرفی کرد و برای آنکه نوشته هایش که معرف امام زمانی او بود بر ضدش نباشد،
bab

سید باب مجبور بود که عنوان من یظهره الله را ورد زبان خود قرار داده و از این ظهوری که در آینده بوقوع خواهد پیوست خبر بدهد.
آری سید باب در اوائل امر خود دعوی بابیت و ذکریت و وساطت کرده و تا چند سال به جز این مقام و این عنوان دعوی دیگری نداشته و روی همین دعوی کتاب احسن القصص و کتاب تفسیر کوثر و تفسیر والعصر را تالیف نموده است.
 سید باب در این چند سال پیوسته اظهار می کرد که من از جانب مهدی موعود و قائم منتظر و امام دوازدهم ماموریت داشته و با آن حضرت ارتباط باطنی دارم، و می گفت: سخنان من همه از پیشگاه او نازل شده و منظور ما به جز تفویت اصول دین اسلام و تایید آداب و تجدید مراسم و حدود مقدسه ی آئین محمدی چیز دیگری نبوده و نخواهد بود.
و چون بعد از چند سال دعوی مقام نبوت کرده و به عنوان ظهور مستقل مشغول نازل کردن کتاب جدیدی شد، مجبور گردید که سخنان گذشته و نوشته های سابق خود را تا می تواند تاویل و تصحیح کند و ضمنا عنوان قائم و مهدی منتظر را که پیوسته ورد زبان و سر لوحه ی نوشته ها و عنوان تالیفات خود قرار داده بود تبدیل به یک کلمه ی جامع و مفهوم مبهم کلی نموده و به لفظ من یظهره الله تعبیر کرد.
سید باب با این تعبیر خود را راحت کرده و گفته های سابق و نوشته های گذشته خویش را تاویل و تصحیح نمود.
ولی دیگران از این لفظ مبهم کلی سوء استفاده کرده و هر کسی که می توانست چند تن از اغنام ساده لوح و عوام را به دور خود جمع کرده و برای اینکه بازار کاسد خود را گرم و شیرین کند، دعوی من یظهره اللهی کرده و گفت: من همان شخص موعود سید باب هستم.
و مخصوصا اینکه سید باب علامتی برای او به جز گفتن آیات (چون خودش بجز تلفیق جملات به شکل آیات هنر دیگری نداشت) چیز دیگری را عنوان نکرده بود.
آری در میان همه ی این مدعین انصافا میرزا بهاء فعالیت و جربزه زیادی خرج کرده و البته اوضاع خارجی و سیاسی هم با او مساعدت نموده و دیگران را تحت الشعاع خود قرار داد.
در هشت بهشت گوید: پس از کشتن میرزا اسد الله، میرزا عبدالله متخلص به غوغا ادعای این مقام را (من یظهره اللهی) نمود و او یکی از قلندران بی باک و صوفیان چالاک بود، پس از او حسین میلانی که او را حسین جان می گفتند در طهران ادعای مقام موعود را نمود، و از دنبال او شخص اعمی کاشانی و از پی آن سید حسین اصفهانی و پس از آن میرزا محمد نبیل اخرس زرندی هر یک این ادعاء را نمودن گرفتند، و کار به جائی رسید که هر کس بامدادان از خوات پیشین برمی خاست تن را به لباس این دعوی می آراست... میرزا حسینعلی که اوضاع را بدینگونه هرج ومرج دید مصلحت وقت در آن یافت که خود این دعوی را ساز کند که از هر جهت خویش را از این اشخاص پیش و بیش می دید و اسباب کار را آماده تر داشت... الخ. [1]
در بدیع از قول معترض می گوید: علاوه دیان و میرزا غوغا و شیخ اسماعیل و حاجی ملاهاشم هم ادعای این امر نمودند و ادعای آنها باطل شده پس محض ادعاء کفایت نخواهد کرد و الا این حضرات باید همان موعود باشند. [2]
و چون تصدیق این مطلب به شرر جناب بهاء تمام میشد، در پاسخ او مطالب مبهم و جملات دو پهلو ذکر کرده است. مثلا راجع به دیان می گوید: ابدا ادعائی ننموده که مخالف باشد در سنه اول امرش چند مناجاتی از او در ساحت اقدس ارسال داشتند و در آن الواح جز اظهار خضوع و خشوع و ایمان بالله و مظاهر امر او مشاهده نشد. [3]
و راجع به میرزا غوغا گوید: و دیگر نمی دانم که میرزا غوغا چه ارتکاب نموده که به این قسم بغضش در قلوب امثال او جا گرفته به سانی که در رسائل در رد او می نویسد بسا از نفوسند که در غلیات ذوق و شوق کلماتی می گویند ایشان هم سخنی ذکر نمودند دیگر نباید به این شدت در صدد هتک حرمت عباد باشند. [4]
جناب بهاء از دیگران اسمی نبرده است، و در عین حال هم که از این دو نفر اسم می برد نتوانسته است دعوی آنان را انکار کند، بلکه به مناجات و الواح داشتن آنها در ضمن کلام خود اعتراف می کند.
و در صفحه 293 می گوید: چند جزوه از سماء مشیت نقطه ی بیان نازل و در بعضی من الله الی الله و در بعضی من الله الی من یظهره الله مذکور و یکی مخصوص میرزا اسدالله نازل و نقطه بیان او را دیان فرموده و بکل اسماء حسنی نامیده ... و همچنین یکی مخصوص جناب آقا سید ابراهیم از سماء مشیت مقتدر عظیم نازل و او را مرشدت (میرزا یحیی) ابوالدواهی نامیده.
پس به موجب نوشته سید باب (به طوری که جناب میرزا نقل می کند) دیان و سید ابراهیم  از مصادیق عنوان (من یظهره الله) هستند، و دیان هم اگر دعوی ظهور نمودند، حق داشتند و باید دید که: آیا سید باب چنین نامه (به اعتراف مخالفین) به جناب میرزا نیز نوشته و همین طور به صراحت لهجه به الوهیت (الی الله) یا به (من یظهره الله) بودن او اشاره نموده است یا نه؟
و به عقیده مولف نقطة الکاف مراد از من یظهره الله: صبح ازل است چنان که گوید: و آن جناب به نفس خود حجت مستقل می باشد و مراد از من یظهره الله من بعد از ایشان خود حضرت ازل می باشد لاغیره... الخ. [5]
و ادوارد براون در مقدمه نقطة الکاف می گوید: مقارن این اوقات (در مراجعت بهاء از سلیمانیه) یا اندکی پیش و پس میرزا اسد الله تبریزی ملقب به دیان که باب او را کاتب ایات صبح ازل قرار داده بود و زبان عبری و سریانی نیکو می دانست دعوی من یظهره اللهی نمود بهاء الله با وی مجادله و مباحثه بسیار نمود و بالاخره بدست بابیه کشته شد، و به روایت کنت دوگوبینو: سنگی به پای او بسته او را در شط العرب غرق کردند، همچنین میرزا عبدالله غوغا و حسین میلانی معروف به حسین جان و سید حسین هندیانی و میرزا محمد زرندی معروف به نبیل که بعدها از اتباع بهاء الله گردید، همه همین ادعاء را نمودند تا به قول هشت بهشت: کار به جائی رسید که هر کس بامدادان از خواب پیشین برمی خاست تن را به لباس این دعوی می آراست.
پس گذشته از اینکه این قول از ریشه فاسد و بی اساس است، کسی نمی تواند به استناد آن برای خود مقامی ثابت کرده و خود را من یظهره الله بخواند و به قول علمای اصول: تمسک به عموم در شبهه ی مصداقیه جایز نیست و مخصوصا اینکه وصی منصوص خود سید باب (صبح ازل) با این شخص مخالفت کامل کرده و منکر دعوی او باشد.

 

پی نوشت :

1- صفحه 303

2- صفحه 189 سطر 13

3- صفحه 253

4- صفحه 261

5- صفحه 244 سطر 15

 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.