زرتشت و باستانگرایی

اولین بار، شخصی به نام فرود فولادوند مدعی شد که ابن ملجم ایرانی بوده و نام اصلی اش بهمن جاذویه بود! این ادعا از سوی یک بیمار روانی فاقد سند تاریخی است. ابن ملجم کاملاً دارای اصل و نسب عربی است و در دوره عمر بن الخطاب جزو مقامات نظامی سپاه مسلمین در فتح مصر بود.

برخی از نو زرتشتیان و باستانپرستان، همانند برخی از نوکیسگانِ بیفکر، دیوان حافظ را جایگزین قرآن بر سفره هفت سین میخوانند. در پاسخ به این افراد میگوییم: حافظ خود را تربیت شدۀ قرآن و خاک درگاه محمد و آل محمد نامید.

حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه میگوید: طهمورَث پادشاه ایران، یاری وفادار به نام شَهرَسپ داشت که هر روز را روزه و هر شب را به نماز میایستاد. فردوسی در ادامه میگوید: نماز شب و روزه، آیین مردان خداست.

منطق دین زرتشتی، درباره روزه، متناقض است. از یک سو در اَوِستا (کتاب دینی زرتشتیان) آمده که روزه گرفتن نشانهی یاران اهریمن است. از سویی دیگر، پیشوایان زرتشتی، پیروان این دین را به گونهی خاصی از روزه (که بسیار سختتر از روزه اسلامی است) امر کرده اند.

مراسم خاکسپاری آزاده و ایثارگر زرتشتی، مهربان نوشیروانی برگزار شد. اما حضور کمرنگ زرتشتیان در این مراسم، موجب اندوه و شگفتی شد. این تلنگری برای همه ما اعم از مسلمان و زرتشتی است که بیش از پیش، پاسدار ایثارگران رنجدیده باشیم.

منابع تاریخی؛ اعم از کتیبههای هخامنشی و متون روایی یونانی گویای آن هستند که پادشاهان هخامنشی خود را مالک مردم (و مردم را بندگان خود) مینامیدند و رفتار آنان با مردم تحقیرآمیز بود.

دکتر ژان کلنز (Jean Kellens) ایرانشناس بلژیکی معتقدند که دین زرتشتی و اوستای قدیم، گویای ثنویت است. این ثنویت، نوعی دوگانه انگاری کیهانی بوده و این یعنی صرفاً امری ذهنی نیست، بلکه در آفرینش و جهان هستی جریان دارد. در اوستای قدیم، جهان دو بُن و دومنشأ دارد، نه یک منشأ واحد.

شیخ بهایی (بهاءالدین محمد بن حسین عامِلی)، مهندس، معمار، ریاضیدان و شیمیدان نخبه لبنانی در قرن 10 هجری خورشیدی بود. این دانشمند در عصر صفویه از لبنان به ایران آمد. او یک روحانی دینی و از بزرگترین مروّجان مذهب شیعه و یکی از مراجع دینی عصر خود بود. یکی از رسانههای زرتشتی، گزارشی منصفانه پیرامون شیخ بهایی منتشر کردند که آن را سزاوار تقدیر یافتیم.

مهربان نوشیروانی، ایثارگر و آزاده زرتشتی درگذشت. ما خود را قدردان زحمات ایشان میدانیم، اما شوربختانه ایشان در برخی مصاحبهها از برخی اسیران رنج دیده با عباراتی تحقیرآمیز یاد کردند که ای کاش چنین نمیکردند.

موبد پدرام سروشپور در یادبود آزادهی ایثارگر زرتشتی گفتند: تنها بخش اندکی از جنگهای تاریخ بشر به نام ادیان بود. ایشان چند دقیقه بعد گفتند: بیشتر جنگهای تاریخ، به نام ادیان رخ داد. این مواضع ضد و نقیض، برخاسته از گونهای منفعت طلبی است؟ یا در اثر پریشانی اندیشه پدید آمده است؟

شاه اسماعیل صفوی، پس از حدود 900 سال، ایران از لحاظ سیاسی زنده کرد. او همچنین با رسمیت بخشیدن به مذهب شیعه، وفاق مذهبی در ایران پدید آورد و این گونه توانست ایران و هویت ملی ایرانی را از نابودی مصون بدارد. او علاوه بر شعائر مذهب شیعه، به فرهنگ ایران باستانی هم علاقه بسیار داشت.

جریان باستانگرا میگویند: نام چیرو که به معنی کوروش است، در ایتالیا پرطرفدار است. در پاسخ میگوییم: اولاً چیرو معانی متفاوتی دارد. ثانیاً محبوبیت این نام در ایتالیا رو به کاهش است. ثالثاً نام اَلِساندرو (که معادل اسکندر، نابودکننده سلسله هخامنشی است) طرفداران بسیار بیشتری در ایتالیا دارد.

اسکندر مقدونی میگوید انسانی که سختی بکشد، رشد میکند. اما تنپروری و عیش و نوش، انسان را ناتوان میکند. هخامنشیان، به خوشگذرانی پرداختند و این موجب ضعف و ذلت آنان شد.

دلیلی وجود ندارد که کاخ چرخاب مربوط به کوروش باشد. در حوالی بُرازجان استان بوشهر، محوطهای تاریخی وجود دارد که بدون دلیل علمی و عقلانی، به کوروش نسبت داده میشود.