دویچه وله آلمان سخنگوی بهاییت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ تبليغات، هجمه ها و حمله هاي شبکه های ماهواره ای و سازمان هاي بين المللي علیه جمهوری اسلامی ايران، پروژه اي است كه پس از پیروزی انقلاب، براي اعمال فشار بر نظام و ملت بزرگ ايران از سوی مجامع بین المللی كلید خورده است.
یکی از برنامه های رسمی سازمان های جاسوسی غرب، راه اندازی بخش های فارسی زبان رادیو و تلویزیونی است كه تحت نظارت مستقیم این سازمان ها قرار دارد و برنامه های تبلیغی و تحریفی علیه نظام و مردم ایران پخش مي كند.
سازمان جاسوسی آلمان نیز -همانند سازمان جاسوسی سیا در آمریکا و موساد در اسراییل و «اسآیاس» در انگلیس- اقدام به راه اندازی رادیو فارسی دویچه وله كرده است تا به تبلیغات منفی علیه ایران و ایرانی پرداخته و چهره اي سیاه از نظام ايران بسازد و اين گونه از سازمان های جاسوسی ضد ایرانی همچون بهاییت و منافقین حمايت كند.
در راستای حمایت از بهاییان و برخورداری از اخبار و اطلاعات بروز ایران که توسط عمال بهایی برایشان جمع آوري و ارسال می شود، رادیو دویچه وله هم وظیفه خود میداند که به پاس خدمات بهاییان، از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران چهره ای منفی و سیاه و از بهاییان چهره ای مظلوم و بیچاره ساخته و نشان دهد. اين رسانه مزدور بهاییان را چنین می نماید که هر خواننده ی اخبار در وهله اول فکر می کند اینها همه در زندان ها و سیاه چال و زیر شکنجه و اعدام به سر می برند. براي نمونه مي توان به چند تيتر جنجالي و پوشالي دويچه وله اشاره كرد: "160سال بهایی آزاری در ایران" و "سنای آمریکا خواستار آزادی بهاییان در ایران" و "برنامه آموزشی بهاییان هدف یورش نیروهای امنیتی ایران" و "سران بهایی ایران را آزاد کنید "و"قتل یک بهایی در بندر عباس" .
چنانچه مي خوانيد، همه تیترها طوری انتخاب شده است که اتمسفری سیاه و منفی از فضای ایران به جهانیان القا مي شود و نظام ایران را چنان ظالمانه، و بهاییان را چنان مظلوم نشان می دهد که اشک از چشمان كساني در مي آورد كه از مسايل ايران آگاهي ندارند و سازمان های بین المللی حقوق بشر را -که خود متشکل از جاسوسان و مواجب بگیران کشورهای استعمارگر در جهان هستند- نیز تحت تاثیر قرار داده و بر علیه جمهوری اسلامی ایران هجمه می آورند.
اما مهم، واقعیت هایی است که هر انسان آزاده و با انصافی با کمی تأمل در مي يابد؛ براي نمونه اگر يك بهایی کشته شود، بلافاصله موجي از محکومیت ها آغاز می شود؛ از سازمانهای حقوق بشری گرفته تا سایت ها و پیج ها و...؛ گروهي از جهت حقوقی به تحليل مي پردازند و گروهي عکس همسر و فرزندانش را در اخبار منتشر مي كنند و با آنان ابراز همدردی می کند و...
همه اين جريانات پيش از آني اتفاق می افتد که انگيزه جنايت معلوم شده باشد. در اين ميان، كسي احتمال نمي دهد كه ممكن است تسویه حساب شخصی باشد يا قتل درون تشکیلاتی يا شاید هم بی دلیل از سوی ارازل و اوباش و ...؛ همانگونه كه در جاي جاي اين كره خاكي سالانه صدها بلكه هزاران نفر بر اثر چنين اتفاقاتي جان خود را از دست مي دهند.
حال جاي اين پرسش است كه چرا هيچ يك از اين مدعيان حقوق بشر، از كشتار مسلمانان به ويژه شیعيان سخن نمي گويد كه تنها به جرم عشق و محبت به دين و آيين و مقدسات خود، مظلومانه کشته می شوند و در خاک و خون می غلطند. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و هزاران نفر همسرشان را از دست داده اند، انگار نه انگار که هزاران کودک بی گناه یتیم شده اند و انگار نه انگار که انساني بی گناه، در راه پايبندي به دين و اعتقاداتي كه بر حقانيتش دليل دارد، به خاک و خون كشيده شده است ...
تا به حال كدام يك از مدعيان حقوق بشر و كساني كه دم از وحدت عالم انساني مي زنند، چنين جناياتي را محكوم كرده اند و گفته اند: " فبای ذنب قتلت". مدعيان برابري انسان ها، در قحطي سومالي و كشتار مسلمانان ميانمار كجا رفتند، چه گفتند و چه كردند؟ اینجاست که آن جمله جناب بهاالله را باید به ياد آورد که کسی که او را قبول نداشته باشد، حتی لیاقت لفظ انسان بودن را هم ندارد حق حیات که جای بحث ندارد ...[1]
پی نوشت :
1.بهاء الله،کتاب بدیع، صفحه ۲۱۳.
افزودن نظر جدید