VOA در معرفی مستند تابوی ایرانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رضا علامه زاده، فیلمساز و نویسنده ایرانی ساکن هلند که مدت کوتاهی پس از انقلاب اسلامی از ایران هجرت کرده است. آخرین فیلم ساخته شده توسط علامه زاده (تابوی ایرانی) است که موضوع آن بهائیان هستند، لذا VOA به معرفی و شرح آن پرداخته و در سایت خود اینگونه نوشته است:
(تابوی ایرانی) یک مستند 80 دقیقه ای است که رضا علامه زاده آن را با کمک بهائیان خارج و داخل ایران و با همکاری هنرمندان سرشناسی چون اسفندیار منفرد زاده آهنگساز و داریوش اقبالی خواننده و فعال حقوق بشری به ثمر رسانده است. نام (تابوی ایرانی) بنا بر روایت علامه زاده بازگشتی است به بیش از 150 سال سکوت در اطراف دیانتی که هنگام ظهور آن در ایران تا کنون مردم ترجیح داده اند در مورد آن سکوت کنند. علامه زاده در این مورد می گوید: حتی کسانی که مخالفتی با بهائیان ندارند و به حقوق انسانی آن ها احترام می گذارند ترجیح می دهند در مورد آنها حرف نزنند و این منهای کسانی است که با آنها خصومت می ورزند و به اشکال وحشیانه به ویژه از پس از انقلاب اسلامی نسبت به آنها واکنش نشان می دهند، با این همه حتی موافقان هم ترجیح می دهند در این مورد حرفی نزنند. آیا این موافقان، همان اعضای جامعه بهائی در داخل و خارج از ایران هستند که به خاطر ترس از انتقام گیری های هر چه بیشتر رژیم مهر سکوت بر لب زده اند؟ و یا شاید این سکوت به خاطر محدودیت های سیاسی است که دیانت بهائی برای پیروان خود بوجود می آورد و آنها را از هر گونه رویارویی با دشمنی از جنس یک حکومت استبدادی و مطلق چون رژیم اسلامی ایران منع می کند؟ این سوالی است که فیلم آقای علامه زاده نتوانسته است به خوبی پاسخگوی آن باشد....
همانطور که خواندید علامه زاده موافقان بهائیت را بخاطر سکوتشان محکوم می کند، و جالب اینجاست که سکوت بهائیان خارج از ایران را هم بخاطر محدودیت های جمهوری اسلامی ایران نسبت به بهائیان داخل این سرزمین می داند، در حالی که ایران به هیچ وجه با بهائیان خارج از کشور کاری نداشته و ندارد.
پس سوال اینجاست که چرا بهائیان با اینکه در خارج از ایران موجود می باشند، باز سکوت کرده و حتی کسانی غیر بهائی که نسبت به تمام ادیان الهی احترام قائل هستند و سعی می کنند از ظلمی که به مردم آن ادیان و مذاهب می شود دفاع کنند، به بهائیت که می رسند، سکوت اختیار کرده و عکس العملی از خود نشان نمی دهند؟
جوابش پرواضح و مشخص است که چون رهبر بهائیان میرزا بهاء، پیامبر الهی نبوده است. حسینعلی نوری کسی بوده که در عراق برای امرار معاش، کفش های نمازگزاران را می دزدید و برای آنکه رهبری بابیان را به عهده بگیرد مخالفین خود را به بدترین وجه کشته و حتی بدترین فحش ها را به برادر خود روا داشته است.
اگر به زندگی پیامبران الهی از جمله موسی کلیم و حضرت عیسی علیهما السلام و خاتم النبیین حضرت محمد صل الله علیه و آله نگاهی بیاندازیم، هر کدام دارای معجزات و ویژگی هایی هستند که پیروانشان به آنها افتخار می کنند و حاضر نیستند نسبت به آنها سکوت کنند و به خاطر این است که در جهان سر خود را بالا گرفته و راه می روند، و ائمه دوازده گانه شیعیان که مملو از کرامات و ویژگی بسیار هستند که قابل انکار نیست، و حتی بعضی از رهبران بابی و حتی خود میرزا بهاء در تلاش بودند که خود را مظهر حسین بن علی علیه السلام معرفی کنند.
امام حسین علیه السلام در واقعه ی عاشورا کاری کرد که بلا فاصله پس از آن واقعه، حقیقت اسلام را به تمام مردم نشان داد و با خفقان آن روز که بسیار شدید بود، بخاطر قیام حسینی باز قیام هایی برعلیه حاکم ظالم آن روز صورت گرفت، چندین بار خواستند قبر امام حسین علیه السلام را کاملا از بین ببرند اما با این کار باز شور و عشق مردم نسبت که امام حسین بیشتر شده و تا به امروز بسیاری از رهبران مانند گاندی، قیام خود را مدیون درسهایی از عاشورای حسینی می دانند. و اگر امروزه به نقاط جهان بنگریم، خواهیم دید که تمام انسان های آزاده غیر شیعه اعم از مسیحی و زرتشتی و یهودی و دیگر ادیان و مذاهب در عزای حسینی پس از هزار و چهارصد سال شرکت می کنند.
اگر تمام به تلاش بیفتد تا نور اهل بیت خاتم النبیین را خاموش کند نمی تواند چون آنها هم به خداوند وصل بودند و هم افتخار آفرین بودند، اما اگر در تاریخ رهبران بهائی بنگریم هیچ مطلبی که باعث افتخار بهائیان باشد را پیدا نمی کنیم، و بهائیان امروز فقط با یک سری شعارهایی که رهبرانشان هم برخلاف آن عمل کرده اند و یا مظلوم نمایی است که آیین خود را تبلیغ می کنند.
حال سوال ما از سایت VOA و آقای علامه زاده اینجاست که اگر موافقین بهائی و کسانی که به تمام آئین ها احترام می گذارند بخواهند سکوت خود را بشکنند و بهائیت را به جهانیان معرفی کنند، به چه چیز آن باید افتخار کنند؟
اگر هم می بینید که بعضی از کشورها مانند آمریکا به طرفداری از بهائیان پرداخته اند، مشخص است که نیتشان سیاسی است و در واقع دل آنها برای بهائیان نسوخته و به آئین آنان به عنوان یک دین الهی اعتقاد ندارد. در واقع بهائیت یک دین الهی نیست، بلکه یک آئین سیاسی و ساخته ی دست بشر است.
افزودن نظر جدید