شگرد بزرگان وهابیت در مواجهه با فضایل امیر المومنین (ع)

  • 1395/03/18 - 19:28
مناقب وفضایل امیرالمومنین علی(ع) بر کسی‌که آشنایی با اسلام دارد، مخفی نیست. کتاب‌های اسلامی مملوء از مناقب ایشان است. ابن‌ تیمیه و پیروان او اما در کتاب‌های خود، سعی در مخفی کردن و انکار فضایل امام علی(ع) دارند. هر حدیث و روایتی که افضلیت حضرت علی(علیه السلام) بر بقیه صحابه را اثبات کند، مورد انکار آنها قرار می‌گیرد

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مناقب و فضایل امیرالمومنین علی (علیه السلام)، بر کسی‌که آشنایی با اسلام و تاریخ آن دارد، مخفی نیست. کتاب‌های تاریخی شیعه و اهل‌سنّت مملو از مناقب ایشان است. فضایل ایشان، به‌‌قدری است که بعضی از علمای اهل‌سنّت، ادعا کرده‌اند، برای هیچ‌‌یک از صحابه پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به اندازه حضرت علی (علیه السلام)، فضیلت نقل نشده است. سیوطی در کتاب تاریخ الخلفاء می‌گوید:
«قال الإمام أحمد بن حنبل: ما ورد لأحدٍ من أصحاب الرسول(صلّی الله علیه وآله وسلّم) من الفضائل ما ورد لعلي (رضی الله عنه).[1] برای هیچ‌یک از صحابه، به مانند علی (علیه السلام) فضائل نقل نشده است.» و همین مضمون را ابن‌حجر هیتمی در کتاب الصواعق المحرقة نقل کرده است: «هي ـ‌ فضائل امام علي(علیه السلام) ـ‌ کثيرة عظيمة شهيرة حتّى قال أحمد ما جاء لأحد من الفضائل ما جاء لعلي(علیه السلام).[2] فضائل علی (علیه السلام) کثیر است، بسیار است، که احمد بن حنبل گفته است، هیچ‌یک از صحابه به اندازه علی (علیه السلام) فضیلت ندارند.»
ولی ابن‌تیمیه و پیروان او در کتاب‌های خود، سعی در مخفی کردن و انکار فضایل امام علی (علیه السلام) و سایر اهل‌بیت پیامبر (علیهم السلام) دارند. از منظر همه بزرگان اسلام، کسی می‌تواند خلیفه پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باشد، که افضل امت است.[3] لذا هر حدیث و روایتی که افضلیت حضرت علی (علیه السلام) بر بقیه صحابه را اثبات کند، مورد انکار او قرار می‌گیرد و گاه در تضعیف و انکار چنان افراط می‌کند که اگر کسی بدون شناخت،‌ کتب ابن‌تیمیه را مطالعه کرده باشد، به این نتیجه می‌رسد که آن حضرت پای‌بندی چندانی به اسلام نداشته است!! چنان‌که ابن‌حجر عسقلانی درباره کتاب منهاج السنة که در رد شیعه است، می‌گوید: «طالعت الرد المذکور... لکنّه ردّ في ردّه کثيراً من الأحاديث الجياد التي لم يستحضر حالة التصنيف مظانّها، وکم من مبالغة لتوهين کلام الرافضي ذاته أحياناً إلى تنقيص علي(رضی الله عنه)[4] این کتاب رد و نقد را بسیار مطالعه کردم. ... او بسیار ی از احادیث خوب و عالی که در دست بوده است را، در ذهن نداشته است، در کلام ابن تیمیه چه بسیار اهانتی که به‌خاطر رد نظریه شیعه منجر به رد فضائل امیرالمومنین شده است.» شیوه و شگرد ابن‌تیمیه برای خدشه‌دار کردن روایات وارده در فضایل اهل‌بیت پیامبر (علیهم السلام)، تکذیب است. با مرور کتاب منهاج السنّة، کلماتی از قبیل «موضوع»، «کذب باتفاق أهل المعرفة»، «کذب باتفاق أهل العلم»، و مانند این‌ها را در چنین احادیثی، به‌وفور مشاهده می‌کنیم. در اکثر احادیثی که وی آن‌ها را تکذیب و ادعای اتفاق نظر علما را کرده است، با مراجعه به آثار علما روشن می‌شود، که نه‌تنها چنین اتفاقی وجود ندارد، بلکه اجماع و اتفاق بر خلاف ادعای اوست. در این‌جا به یک نمونه اشاره می‌کنیم.
انکار حدیث «لایحبّک إلاّ مؤمن‌...»
از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت شده است که خطاب به حضرت علی (علیه السلام) فرموده است: «لایحبّک إلّا مؤمن و لا یبغضک إلّا منافق.[5] هیچ‌کس تو را دوست ندارد، مگر مومن و هیچ‌کس تو را بغض ندارد، مگر منافق». روایاتی نزدیک به این مضمون که حب و بغض امام، ملاک ایمان و نفاق دانسته شده، به تواتر در منابع شیعه و سنی نقل شده است.
ابن‌تیمیه در برخورد با احادیثی که بغض علی (علیه السلام) را نفاق می‌داند، راهی جز انکار و تکذیب ندارد؛ چرا که از مضمون این احادیث، نفاق دشمنان امام علی (علیه السلام) که ابن‌تیمیه از آن‌ها دفاع کرده است، مانند معاویه و یزید و غیره آشکار می‌شود. برای مثال او درباره حدیث جابر که چنین مضمونی را نقل می‌کند، می‌گوید: «جابر قال: ما کنّا نعرف المنافقين على عهد النبي صلّی الله علیه وسلّم إلّا ببغضهم علی علي بن أبي‌طالب. فإنّ هذا النفي من أظهر الأمور کذباً، لا يخفى بطلان هذا النفي على آحاد الناس، فضلاً عن أن يخفى مثل ذلک على جابر أو نحوه.[6] از جابر نقل شده است که ایشان و صحابه در عهد پیامبر (صلی الله علیه و آله) از روی حب و بغض علی (علیه السلام) منافقین را شناسایی می‌کردند. این از بزرگ‌ترین و واضح‌ترین دروغ‌هاست، چرا که در عهد رسول، همه مردم از منافقین آگاه بودند، چه رسد به صحابه‌ای چون جابر و مانند او.»
ابن‌تیمیه در ادامه به عنوان دلیل کذب‌ بودن حدیث می‌گوید: «خداوند در قرآن علامات متعددی برای منافقان شمرده است؛ اما بغض علی (علیه السلام) را نشانه نفاق نشمرده است.»[7]
پاسخ ابن‌تیمیه بسیار روشن است؛ زیرا اگر نیامدن در قرآن، نشانه کذب بودن حدیث باشد، تمام احکامی که از سنّت رسول الله اثبات شده و در قرآن، از آن‌ها ذکری نشده، مانند تعداد رکعات نماز، کذب و باطل است. آیا ابن‌تیمیه چنین چیزی را می‌پذیرد؟
نتیجه این سخن این است که ابن‌تیمیه برای خود سازمانی فکری ساخته و هر آن‎چه با آن مطابق است را، می‌پذیرد و هر آن‌چه مطابقت ندارد را، رد می‎کند.

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ الخلفاء، ص150 سیوطی، دارصادر ،بیروت ،بی‌تا.
[2]. الصواعق المحرقة، ج2، ص353، الفصل الثاني في فضائله (رضي الله عنه وكرم الله وجهه) ابن حجر الهیتمی،
[3]. منهاج السنّة، ج8، ص228 ابن تیمیه حرانی، دارالفضیلة، ریاض 1324ق.
[4]. لسان الميزان، ج7، ص529،ابن حجر عسقلانی، مکتبةالتحقیق، بی‌تا، بی‌نا.
[5]. صحیح مسلم، ج1، ص86، ح 78
مسند ابن‌حنبل، ج1، ص128، ح1062
سنن ابن ماجة، ج1، ص42، ح 114
سنن الترمذي، ص 1020، ح 3736.
[7]. منهاج السنّة، ج7، ص149، ابن تیمیه حرانی ،همان.
[8]. همان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.