وهابيون و مشرک خواندن مسلمین چه عالم و چه غیر عالم

  • 1394/12/04 - 18:40
محمدبن‌عبدالوهاب، در تبیین اعتقادات خود طوری آغاز کلام می‌کند که در نهایت تمام کسانی که بر خلاف مبانی او سخن می‌گویند در زمره‌ی مشرکان قرار گیرند. حال آنکه مسائلی که او به عنوان مسلمات و ضروریات دین در نظر دارد و مخالفت با آن را موجب کفر و خروج از اسلام می‌داند، در واقع تنها مسائلی اختلافی است که هرگز موجب تکفیر نمی‌شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت به تبع محمد بن عبدالوهاب در تبیین اعتقادات خود به گونه‌ای عمل می‌کنند که عملاً سایر مسلمانانی که عقایدی خلاف نظرات ایشان دارند از زمره‌ی مشرکین به حساب می‌آیند.[1] خواه این شخص مخاطب ایشان از زمره‌ی علمای مسلمان باشد، یا از عوام مسلمین.
این دقیقا مخالف ادعای بسیاری از وهابیان و حتی خود محمدبن‌عبدالوهاب است، که می‌گوید من مسلمانان را تکفیر نمی‌کنم.
آن‌چه ایشان در ضمن کلمات خود در کتاب «کشف الشبهات» بیان می‌کند این است که مشرکان زمان پیامبر به اموری چون خالقیت و ربوبیت خدای تعالی ایمان داشته و در این امور هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای نداشتند. اما همین مساله هرگز باعث نشد که این‌ها در بحث عبادت هم، جانب توحید را بگیرند. به عبارت دیگر ایشان می‌خواهد بگوید که لزوماً هر کس به خالق بودن یا رب بودن خداوند یکتا معتقد بود، موحد در عبادت نمی‌شود. همان‌گونه که مشرکان زمان پیامبر از این امر مستثنی نبودند، و با وجود اعتراف به یگانگی خالق و رب و رازق جهان، اما در مساله‌‎ی عبادت جانب شرک را گرفته و از مسیر توحید دور ماندند.[2]
تا این‌جا بیان حال مشرکان (هر چند به اشتباه) است، اما مشکل واقعی زمانی پدید می‌آید که ایشان به صراحت همین مساله را بر تمام مسلمانانی که عقائدی چون شفاعت، توسل، زیارت، تبرک و ... را معتقد بودند، تطبیق می‌دهد؛ لذا بیان می‌دارد که این موارد عیناً همان مواردی است که مشرکان زمان ما به آن اعتقاد دارند و نام آن را اعتقادات خود می‌گذارند.[3]
حسن‌بن‌فرحان در رد این کلام می‌گوید: شیخ با این کلام که اعتقاد را مطرح کرد، در واقع کثیری از علمای زمان خود و زمان ما را به دلیل وجود چنین اعتقاداتی در زیارت قبور و شفاعت و توسل، کافر می‌داند. چون حتی علمای سلفی چون ابن حزم مساله‌ی زیارت قبور و استشفاع و... را جایز می‌دانند. نهایت این است که این مساله، یک مساله‌ی اختلافی است. و به صرف اعتقاد به یک مساله‌ی اختلافی نمی‌توان کسی را تکفیر کرد. چرا که اگر این باب باز شود، آن‌ها نیز می‌توانند وهابی‌ها را به دلیل هم‌گونی با خوارج در تکفیر مسلمین، متهم به خارجی بودن کنند. اگر بگویید شیخ در این تکفیر معذور است، و در پی توجیه این تکفیر برآیید، آن‌ها هم در تشبیه شما به خوارج همین توجیهات را خواهند گفت.[4]
لذا این‌گونه تکفیر کردن هیچ جایگاهی در مکتب اسلام و هیچ‌گونه تطابقی با تعالیم اسلامی ندارد.

پی‌نوشت:

[1]. کتاب «مبانی اعتقادی وهابیت».
[2]. بن عبدالوهاب، محمد، کشف الشبهات، ص 11، ناشر: وزارت ارشاد عربستان، 1410ق.
[3]. همان.
[4]. مالکی، حسن بن فرحان، داعیا و لیس نبیا، ص 42 و 43، ناشر: مرکز دراسات تاریخی، اردن، 2004م.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.