غلو اهلسنت و وهایت در مورد معاویه
وهابیون، شیعیان را به دلیل غلو در حق اهلبیت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) مستحق تکفیر و قتل میدانند و قبور امامانشان را تخریب مینمایند. بر فرض اینکه این اشکال آنها در حق شیعه را بپذیریم، با اینکه ما قائلیم شیعیان همان مقاماتی را برای امامان خود قائلند که خداوند و پیامبر نیز برای آنان قائل هستند. اما با کمال تعجب میبینیم، آنها مقاماتی را برای بزرگان خود قائلند که با عقل و نقل سازگار نیست و به زبان دیگر در حق آنها دچار غلو شدهاند.
یکی از کسانیکه اهلسنت و وهابیت در حق او دچار غلو شدهاند، معاویه است. خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد روایتی را درباره مقام معاویه در بهشت از زبان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) بیان میکند که شیعیان تا به حال برای هیچیک از امامان خود ذکر نکردهاند. او مینویسد، پیامبر فرمودند: «در بهشت، معاویه را هشتاد سال از دست میدهم و یکدیگر را نمیبینیم، پس از هشتاد سال دوری و فراق، معاویه سوار بر شتری که آکنده از مشک ازفر است و پاهای زبرجدی دارد، پیش من میآید. میپرسم: آیا معاویه آمده است؟
معاویه میگوید: لبیک ای محمد. از او میپرسم: در این هشتاد سال کجا بودی؟ میگوید: در باغی زیر عرش پروردگارم به سر میبردم. خدا با من نجوا میکرد و من با خدا نجوا میکردم. خداوند بر من درود میفرستاد و من نیز بر خداوند درود میفرستادم. سپس خدواند فرمود: این بهشت و باغ و نجوای من پاداش دشنامها و ناسزاهاییست که در دنیا به تو نثار شده است.»[۱]
و باز در این کتاب آمده است که: پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «افراد امین در پیشگاه خداوند تنها سه نفر هستند: من، جبرئیل و معاویه.»[۲]
و همچنین ذهبی در میزان الاعتدال خود روایتی را نقل میکند که مانند روایات قبل اوج غلو در حق معاویه را میرساند. او مینویسد: پیامبر فرمود: «امناء هفت نفرند: لوح، قلم، اسرافیل، میکاییل، جبرئیل، محمد و معاویه.»[۳]
و باز اشاره میکنیم به روایتی از رسول خدا که ابن عساکر دمشقی در کتاب تاریخ دمشق الکبیر خود آورده است. او نقل میکند که پیامبر فرمود: «خداوند تنها معاویه، جبرئیل و من را امین وحی خود قرا داد. جبرئیل وحی را از خداوند میگرفت و به من میرساند و من نیز به معاویه میگفتم و او مینوشت. چیزی نمانده بود که خداوند معاویه را به خاطر علم و دانش زیاد و امانتدار بودنش به پیامبری مبعوث کند. خداوند گناهان معاویه را میبخشد و او را محاسبه و بازخواست نمیکند.»[۴]
اگر از جعلی بودن این روایات بگذریم، آیا شیعیان چیزی بالاتر از این مقاماتی که اهلسنت و وهابیت برای بزرگان خود قائلند، قائل هستند که به آنها تهمت غلو زده میشود و بعد این غلو را بهانه تکفیر و مباح دانستن جان و مال و ناموس آنها قرار میدهند؟
پینوشت:
[۱]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد او مدینه السلام، دارالکتب العلمیه، بیروت، ج۹، ص۴۴۹، شرح حال عبدالله بن حفص بن عمر، ش ۵۰۷۹
[۲]. همان، ج۳، ص۳۹۹، شرح حال عبد الرحمن بن حسام، ش۵۰۲۶
[۳]. ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، دارالفکر، محقق: علی محمد البجاوی، ج۲، ص۱۳. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[۴]. ابن عساکر دمشقی، تاریخ دمشق الکبیر، دار احیاء التراث العربی، محقق: علی عاشورالجنوبی، چاپ اول، ج۵۹، ص۷۴، شرح حال معاویه، ش۷۵۱۰
دیدگاهها
احمد
1394/12/03 - 13:45
لینک ثابت
غالی مشرک هست ومقام خدایی
احمد
1394/12/03 - 13:46
لینک ثابت
با این حساب شما اهلسنت رو غای
tayyeb
1394/12/03 - 16:57
لینک ثابت
غلو دارای درجات و شدت و ضعف
افزودن نظر جدید