سمهودی و رویکرد انتقادی در برابر ابن‌تیمیه

  • 1394/11/20 - 20:37
نقد افکار ابن‌تیمیه به عنوان نظریه‌پرداز وهابیت، از جایگاه والایی برخوردار است. «سمهودی» با نگاشتن کتابی، تحت عنوان «وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی» به سوی نقد افکار ابن‌تیمیه گام برداشته است. وی در ابعاد مختلفی هم‌چون حیات برزخی و زیارت قبور، افکار ابن‌تیمیه را نقد کرده و در جهت تثبیت حیات برزخی و زیارت قبور بر آمده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت به عنوان گروهی گمراه، در میان مسلمانان شناخته شده است. شیعیان و اهل‌سنت به شدت، مواضع و تفکرات این فرقه را به نقد کشانده و برخی نیز این گروه را خارج از دایره اسلام قرار دادند. افکار خطرناک و گمراه وهابیت برگرفته از تفکرات ابن‌تیمیه حرانی است که او با پی‌ریزی مبانی، توانست دیگر مسلمانان را به سمت تکفیر سوق دهد. پس بجاست که اندیشه ابن‌تیمیه به عرصه نقد وارد شود و در پرتوی کتاب و سنت مورد ارزیابی قرار گیرد.
از جمله عالمان اهل‌سنتی که با نگاه انتقادی، اندیشه‌های ابن‌تیمیه را به چالش کشانده است، «سید نور‌الدین ابوالحسن علی بن عبدالله سمهودی» است. وی از نوادگان امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) است که در سال 844 ق در مصر به دنیا آمد و در سال 911 قمری از دنیا رفت. پدر او از علمای شافعی مذهب بود. او در سال 886 ق در مدینه به تدریس و تالیف مشغول بود که در این زمان، کتابی نگاشت که به شدت در جهت تضعیف افکار ابن‌تیمیه موثر بود. این کتاب تحت عنوان «وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی» در هشت باب به سرانجام رسیده است که باب هشتم آن به صراحت افکار ابن‌تیمه را نقد کرده است. باب اول به نام‌های شهر مدینه، باب دوم به فضائل و احکام شهر مدینه، باب سوم به تاریخ مدینه، باب چهارم به تحولات تاریخی و توسعه مسجد النبی(صلی الله علیه و آله)، باب پنجم به دیگر مساجد، باب ششم و باب هفتم نیز به چاه‌های مدینه و مساجد در راه مدینه و اماکن اطراف مدینه پرداخته است.
چنان‌چه گفته شد، آن‌چه در جهت نقد افکار ابن‌تیمیه کارآمد است، باب هشتم کتاب «وفاء الوفاء» می‌باشد؛ اما «سمهودی» در ابواب دیگر به اختصار، کلماتی را با رویکرد انتقادی نقل می‌کند. مثلا وی در باب دوم، با نقل روایاتی هم‌چون «غبار المدینه شفاء الجذام، غبار مدینه شفای بیماری جذام است.» بیان می‌دارد که از خاک و خرمای شهر مدینه می‌توان طلب شفا کرد.
اما بجاست که دیدگاه‌های سمهودی در باب هشتم کتاب «وفاء الوفا» به اختصار بررسی شود. سمهودی این باب را به چهار بخش تقسیم می‌کند و از آنجا که ابن‌تیمیه و وهابیت از زیارت قبور صالحین، حتی زیارت قبر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را منع می‌کنند، در بخش اول روایاتی را نقل می‌کند که به زیارت اختصاص داده شده است. در مجموع وی هفده روایت را آورده است که از جمله می‌توان به روایات ذیل اشاره کرد:
«پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند که هر کس قبر مرا زیارت کند، شفاعت من برای وی واجب است»،[1] «اگر زائری فقط به قصد زیارت من به زیارت من بیاید، برای وی بر من حقی است که شفیع او در روز قیامت باشم»،[2] «کسی که حج به جا آورد و قبر مرا پس از وفاتم زیارت کند، مثل کسی است که من را در زمان حیاتم زیارت کرده است».[3]
سمهودی در بخش دوم باب هشتم کتاب وفاء الوفاء، یکی دیگر از عقاید ابن‌تیمیه که عدم اعتقاد به حیات برزخی است را زیر سوال می‌برد. وی با استناد به روایات[4] که معتقد است سندشان صحیح است، عرضه سلام به پیامبر(صلی الله علیه و آله) را، صحیح می‌داند. او در صدد است که با این روایات از حیات برزخی پیامبر(صلی الله علیه و آله) خبر دهد.[5] وی با نقل اعتراف و اقرار مخالفین حیات برزخی، هم‌چون ابن‌تیمیه، در پی نقد افکار وی است و می‌نویسد: «ابن‌تیمیه، در کتاب «اقتضاء الصراط المستقیم» گفته است که شهدا، بلکه تمام مومنین، زمانی که زائری آنان را زیارت می‌کند و به ایشان سلام می‌دهد، آنها فرد سلام‌دهنده را می‌شناسند و جواب آن را می‌دهند». سمهودی پس از نقل این روایات، با قیاس اولویت نتیجه می‌گیرد که اگر این حال مومنان است پس به طریق اولی، پیامبر که برتر از ایشان است، نیز این‌چنین است.[6] یعنی اگر مومنان می‌توانند سلام‌دهنده را بشناسند و جواب سلام وی را دهند، پیامبر نیز می‌تواند این کار را انجام دهد. سمهودی پس از نقل این کلمات،‌ در مقام نتیجه‌گیری برمی‌آید و با صراحت بیان می‌کند: «شکی نیست که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در قبر زنده است؛ چرا که ایشان فرموده است: انبیاء در قبور خود زنده هستند، در حالی‌که نماز می‌گذارند؛ و علاوه بر این روایت، روایتی دیگر است که می‌فرماید: خداوند خوردن اجساد انبیاء را بر زمین حرام کرده است».[7]
سمهودی سپس به اشکالی اشاره می‌کند که از سخن پیامبر مبنی بر«هر کس به من سلام کرد،‌ خداوند روحم را به بدن باز می‌گرداند تا جواب سلام او را بدهم»، برداشت می‌شود و آن این است که با توجه به این روایت، پیامبر(صلی الله علیه و آله) به صورت همیشگی در قبر زنده نیست. او در جواب این اشکال می‌گوید: «همه مومنین، پی در پی به پیامبر سلام می‌دهند و اگر قرار باشد که روح پیامبر به صورت پیوسته به بدن پیامبر(صلی الله علیه و آله) وارد و خارج شود، ‌تکرر موت و حیات پیش می‌آید و این کلامی است که هیچ کس به آن قائل نیست. و از سویی نیز روایاتی داریم که نشان از یک مرتبه بازگشت روح به جسد دارد و در آن مستقر است و عذاب می‌کشد.[8]
سمهودی در ادامه و در مقام تایید حیات برزخی پیامبر(صلی الله علیه و آله) به سیره صحابه استدلال می‌کند. به عنوان مثال او به زیارت پیامبر توسط بلال در زمان خلافت عمر اشاره می‌کند و در تکمیل استدلال خود، سکوت صحابه را علی رغم شنیدن این عمل بلال، دلیل می‌آورد.
او هم‌چنین اقوال علماء را به عنوان تکمله‌ای برای تایید قول خود می‌آورد و می‌گوید که از «نافع» نقل شده است که می‌گفت: «صد بار دیدم که عبدالله بن عمر رو به روی قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌ایستاد و سلام می‌کرد». هم‌چنین وی در حمایت از حیات برزخی مورد تایید اهل‌سنت، اقوالی از ابو‌حنیفه، سبکی و غزلی نیز نقل می‌کند و در پایان نیز روایات مخالف را به گونه‌ای توجیه و رد می‌کند.[9]

پی‌نوشت‌:
[1]. «من زار قبری وجبت له شفاعتی». مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص198. ص201. در اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1404ق. ص1337-1340.
[2]. «من جائنی زائرا لا تحمله حاجه الا زیارتی کان حقا علی ان اکون له شفیعا یوم القیامه». مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص201. در اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1404ق. ص1339-1344.
[3]. «من حج فزار قبری بعد وفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی». همان، مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص201. در اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ق1404. ص1339-1344.
[4]. «ما من احد سلم علی الا رد الله علی روحی حتی ارد علیه السلام(هیچ کس نیست مگر این‌که وقتی به من سلام می‌کند، خداوند سلام او را به روح من می‌رساند تا این‌که من جواب سلام او را بدهم)». مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص201. در اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1404ق. ص1350.
[5]. مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص201-202. در اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1404ق. ص1351.
[6]. مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص201. ص202. در اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1404ق. ص1351.
[7]. «الانبیاء احیاء فی قبورهم یصلون». «ان الله حرم علی الارض ان تاکل اجساد الانبیاء». در اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1404ق. ص1353.
[8]. مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص203. در اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1404ق. ص1355.
[9]. مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، 204-205. ر اصل کتاب وفا الوفاء، سمهودی، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1404ق. ص1357-1369. برگرفته از مقاله گزارش کتاب وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص198. ص201.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.