وهابیت و حجیت فهم سلف

  • 1394/11/14 - 20:23
یکی از مبانی که سلفیان و وهابیان حجیت فهم سلف می‌باشد بحدی که این مبناء را در کنار سایر مصادر اسلام قرار می‌دهند، اما این مبنا با اشکالاتی روبرو است، اولاً: سلف در فهم مسائل هیچ‌گاه اتفاق نکرده‌اند، فهم سلف با هم متفاوت بوده است و سلف در برخورد با مسائل، یک رای واحد نداشته‌اند، ثانیاً: این دیدگاه منجر، به تعطیلی عقول بشر می‌شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مباحثی که سلفیان و بالاخص وهابیان به آن تکیه می‌کنند و آن را به عنوان مبناء فکری خود پذیرفته‌اند و حجت بودن فهم سلف می‌باشد که این مبناء در تمامی‌ مباحث دینی و اعتقادی به ویژه در بحث صفات خبری خداوند، جاری می‌داند و لذا بن‌باز مفتی وهابی، مصادر اسلام را قرآن کریم و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اجماع امت بر اساس فهم سلف می‌داند،[۱] و معتقد است که عموم قرآن به واسطه قرآن کریم یا آنچه که با سنت یا اجماع سلف رسیده باشد تخصیص می‌خورد و لا غیر.[۲] و یا در جای دیگر مدعی است که حق‌‌ همان راه سلف بوده و هر راهی که مخالف آن باشد باطل می‌‌باشد.[۳] در جای دیگر فرقه ناجیه را کسانی می‌داند که به کتاب خدا و سنت رسول خدا براساس فهم سلف صالح تمسک کنند، می‌داند.[۴]
اما اشکالاتی به این مبنا وارد است:
اولاً: سلف در فهم مسائل هیچ‌گاه اتفاق نکرده‌اند، فهم سلف با هم متفاوت بوده است و سلف در برخورد با مسائل، یک رای واحد نداشته‌اند، بلکه اختلافات زیادی در فهم دین حتی بین صحابه به وجود داشته است، و هرگز سلف مذهبى خاص و معروف و واحد نداشته‌اند تا بتوان آن را میزان قرار داده و فهم امور را از فهم آنان به دست آورد. و کسى که مراجعه به کتاب‌هاى حدیثى؛ از قبیل: «المصنّف» عبدالرزاق و ابن ابى شیبه کند، پى مى‌برد که چه مقدار از سلف و افرادى که در سه قرن اول مى‌زیسته‌اند، در مسائل دینى با یکدیگر اختلاف داشته‌اند. مانند: اختلاف در مسأله خلق قرآن، یا اختلاف در کیفیت یا امکان رؤیت خدا در قیامت، یا اختلاف در مسأله جبر و تفویض، یا اختلاف شدید در فروعات مختلف فقهى، و ده‌ها مسأله دیگر، در حقیقت وهابیت به دنبال کسانی هستند که فهم آن‌ها را تأیید کنند.
ثانیاً: در قرآن یا حدیث دلیلى یافت نمى‌شود که دلالت بر تعطیل عقول بشر کند و بگوید که فهم کتاب و سنّت به فهم دیگرى بستگى دارد؛ در حالى که انسان خود به درجه اجتهاد و فهم دینى رسیده است، بلکه بر عکس، نصوص دینى از کتاب و سنّت، ما را به تعقل و تفکّر وا مى دارد. ابن جوزى نقل کرده که از امام احمد در رابطه با مسأله‌اى سؤال شد. او فتوایى داد. به او گفته شد: «این مطلب را ابن المبارک نگفته است. احمد گفت: ابن المبارک از آسمان که نیامده است».[۵] یعنی فتوای او که کلام رسول خدا نیست او بر اساس کتاب و سنت یک نظر دارد و من نیز نظر دیگری دارم.

پی‌نوشت‌:
[۱]. مجلة الجامعة الإسلامیة بالمدینة المنورة، جزء ۳۹، ص۳۷۲، الجامعة الإسلامیة بالمدینة المنورة، نشر موقع الجامعة على الإنترنت.
[۲]. بن باز، عبد العزیز بن عبد الله، مجموعه فتاوی و مقالات متنوعه، ج۵، ص۲۲۴، مملکة العربیة السعودیة، ریاض، دارالقاسم.
[۳]. همان، ج۲، ص۹۵.
[۴]. مجلة الجامعة الإسلامیة بالمدینة المنورة، جزء ۴۰، ص۱۷۶.
[۵]. بن الجوزی، أبو الفرج عبد الرحمن، دفع شبه التشبیه، ص۱۱۱، تحقیق حسن السقاف، الناشر دار الإمام النووی، سنة النشر ۱۴۱۳هـ - ۱۹۹۲م، مکان النشر الأردن.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.