وهابیت دشمن اصلی پیامبر اسلام و اهل بیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت و پیشوایان آنان کسانی را که در برابر صحابه پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) موضع گیری کنند، ملحد و کافر دانسته و در صورت توبه نکردن حکم به قتل آنان میدهند. شاهد این مدعا هم امروزه کشتارهای وحشیانه وهابیان در کشورهای مختلف اسلامی و به خاک و خون کشیده شدن هزاران کودک و زن و انسان بیگناه توسط گروههای وحشی مثل داعش و النصره و القائده و... میباشد. این در حالی است که دشمنی با اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خصوصاً امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) یکی از مهمترین شاخصههای وهابیت است. دشمنی با اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و سب و لعن و تنقیض آنان از دوران امویان و مروانیان شروع شده و توسط احمد بن حنبل، ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب ادامه پیدا کردهاست.
کسانی که با استناد به آیه قرآن کریم که میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ...[فتح/29] محمّد (صلی الله علیه و آله) پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر و با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود میبینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند. علامتِ آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است ...» تحقیر و تنقیض و سب و لعن صحابه را موجب تحقیر و تنقیض خدا و رسول دانسته و باعث از بین رفتن تمام احکام اسلام میدانند. [1] شیعیان را به جرم دشمنی با صحابه کافر میدانند و توبه آنان را نپذیرفته و تنها راه حل پیش روی آنان را قتل آنان میدانند. [2] این در حالی است که ادعای دشمنی شیعیان با صحابه بهتانی بیش نیست زیرا شیعیان با همه اصحاب دشمنی ندارند، چنانچه وهابیت و پیروان مکتب خلفا نیز همه صحابه را قبول نداشته و دوست ندارند. آنان در مورد قاتلان عثمان که اکثرشان از صحابه بودند بغض و کینه داشته و آنان را سب و شتم میکنند.
حال باید پرسید که چرا اینان، این احکام (قتل و تکفیر) را در مورد کسانی که به ساحت اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) جسارت میکنند و ایشان را سب و لعن کرده یا با آن حضرات به جنگ پرداختهاند جاری نمیکنند؟! آیا شأن و مقام اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) کمتر از صحابه آن بزرگوار است؟ یا اینکه اینان، اهل بیت پیامبر را از صحابه نمیدانند؟ چرا در منطق ابن تیمیه پدر وهابیت، این احکام در مورد قاتل امام علی (علیه السلام) اجرا نمیشود؟! ابن تیمیه با تعریف و تمجید از کسانی که مقابل امام علی(علیه السلام) صف آرایی کرده و با آن حضرت به جنگ پرداختهاند به دفاع از امویان و مروانیان پرداخته و میگوید: «کسانی که علی را تکفیر کردند و او را فاسق و گناهکار و ظالم دانستهاند، افراد معروف و سرشناسی بوده و مسلمان هستند و هیچ مرتدی در میان آنان دیده نمیشود»![3] ابن تیمیه دوستداران اهل بیت را کافر و مرتد دانسته اما کسانی را که حضرت علی (علیه السلام) تکفیر و لعن کرده و برای رسیدن به قدرت با ایشان به جنگ پرداختهاند را مسلمان واقعی معرفی میکند. [4]
یکی از کسانی که ابن تیمیه به شدت از او دفاع کرده و حتی برای او کتاب فضایل مینویسد؛ معاویه است. ما نمونههایی از دشمنی او با امام علی (علیه السلام) را ذکر میکنیم؛ معاویه برای محو نام پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله) حتی در اذان تلاش بسیاری کرد. برخورد وی با سنتهای ثابت نبی مکرم اسلام و سب و لعن امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) توسط وی و کارگزارانش، نمونههایی از دشمنی معاویه با پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله) است. معاویه اولین کسی بود که حضرت علی (علیه السلام) را لعن کرد و مردم را نیز به این کار تشویق میکرد. در پی این بدعتگذاری، امام علی (علیه السلام) هزار ماه به دستور معاویه، بر فراز منبرها لعن شد. [5] آیا این عمل معاویه بر طبق کتاب خدا یا سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده یا اجماع مسلمین سب و لعن خلیفه مسلمین را جایز کرده بود؟!
سب و لعن امیرالمومنین (علیه السلام) در طول حکمرانی بنیامیه بر فراز بیش از هفتاد هزار منبر ادامه پیدا کرده و حکم سنت را یافته بود. [6] به طوری که وقتی عمر بن عبدالعزیز از این بدعت امویان ممانعت کرد با اعتراضات گسترده مواجهه گردیده و متهم به ترک سنت شد![7]
معاویه حتی به سعد بن ابی وقاص دستور لعن امیر المومنین (علیه السلام) را میدهد و او را به خاطر لعن نکردن آن حضرت مورد سرزنش قرارمیدهد! ولی سعد با یادآوری فضایل حضرت علی (علیه السلام) از لعن کردن آن حضرت خودداری میکند. [8] معاویه با بیشرمی تمام و با زیر پا گذاشتن پیماننامه صلح با امام حسن (علیهالسلام)، آشکارا در حضور حسنین (علیهماالسلام) به سب و لعن پدر بزرگوارشان میپردازد![9] دشمنی بنیامیه با حضرت علی (علیه السلام) به جایی رسیده بود که هر نوزادی که علی نام داشت کشته میشد![10]
ابن قتبیه مینویسد: «هر محدثی را که نامی از علی (علیه السلام) میبرد یا حدیثی را در مورد ایشان نقل میکرد، طرد میکردند. بسیاری از محدثان از بازگو کردن فضایل حضرت علی (علیه السلام) خودداری نموده و به جمع آوری فضایل معاویه و عمروعاص میپرداختند!»[11] ضرب و شتم حاکم نیشابوری [12]، نسایی [13] و محکوم شدن نصر بن علی به هزار ضربه شلاق [14] و به شهادت رسیدن محمد بن یوسف گنجی شافعی [15] نمونههای بارزی از دشمنی بنی امیه و پیروان آنها با تفکر اهل بیت (علیهم السلام) و حضرت علی (علیه السلام) میباشد.
حال جای سؤال این جاست که به راستی چه کسی ملحد و کافر و مهدورالدم است؟! اگر سب و لعن صحابه باعث کفر و ارتداد گردیده و توبه چنین شخصی مقبول نیست، چرا این احکام در مورد کسانی که به حضرت علی (علیه السلام) و اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) دشنام داده و به تنقیض مقام ایشان پرداختهاند یا با ایشان جنگیدهاند، جاری و ساری نیست؟! یا به عبارتی دیگر امثال ابن تیمیهای که به ساحت اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) توهین نموده و به دفاع از دشمن آنان پرداختهاند، آیا مشمول حکم تنقیص پیامبر و خدای متعال نمیباشند؟ آیا تنقیض صحابه پیامبر جرام است ولی تنقیص خلیفه پیامبر و داماد و پدر نوههای پیامبر جرم محسوب نمیشود؟ آیا این چنین اعمال ننگینی اوج عداوت و دشمنی وهابیون با اهل بیت پیامبر و به تبع آن با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و خدای متعال را نشان نمیدهد؟! آیا میشود کسی ادعای محبت پیامبر را داشته باشد ولی عزیزترین اشخاص در نزد ایشان را دوست نداشته باشد؟!
پینوشت:
[1]. مجموع فتاوی و رسائل، ابن عثیمین، ج 8، ص 316، شرح العقیدة الواسطیه
[2]. رسائل ابن عابدین، ابن عابدین، ج 1، ص 364
[3]. منهاج السنه، ابن تیمیه حرانی، تحقیق: محمد رشاد سالم، موسسه الریان، بیروت، لبنان، ج3، ص 209.
[4]. همان.
[5]. تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی، مرکز الطباعه و النشر للمجمع العالمی اهل بیت، چاپ اول، 1426 ق، قم، ایران، ج 1، ص 360، الباب الثالث خلافت امیرالمؤمنینع)
[6]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار الحیاه الکتب العربیه، چاپ دوم، 1385 ق، بیروت ج4، ص 56
[7]. همان، ج 13، ص 222
[8]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، چاپ 1377 ق، ج4، ص 108، کتاب فضائل، باب فضایل علی بن ابیطالب (ع).
[9]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیرالجزری، داراحیاء التراث العربیه، چاپ اول 1408 ق، بیروت، لبنان، ج 2، ص 446، حوادث سال 41 هجری.
[10]. تهذیب الکمال، مزی، دارالفکر، بیروت، 1414 ق، ج13، ص 266، شرح حال علی بن ریاح/ سیرالعلام النبلاء، ذهبی سلفی، موسسه الرساله، چاپ یازدهم، 1417 ق، بیروت، لبنان،ج 5، ص 102، شرح حال علی بن ریاح، ش 35/ تهذیب التهذیب، ابن حجر العسقلانی، دارالفکر، چاپ اول 1404 ق، بیروت، لبنان، ج 7، ص 281، شرح حال علی بن ریاح، ش 541
[11]. فتح الملک العلی، غماری، دلیل ما، چاپ اول، 1428 ق، قم، ایران ص274
[12]. سیر الاعلام النبلاء، ذهبی سلفی، ج 17، ص 177-162، شرح حال حاکم، ش 100
[13]. همان، ج 14، شرح حال نسایی، ش 67
[14]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج13، ص 287، شرح حال نصر بن علی.
[15]. تاریخ الاسلام، ذهبی، دار الکتب العربیه، چاپ اول، 1414 ق، بیروت، لبنان، ج 48، ص 369، حوادث و وفیات 651-660 هجری، شرح حال محمد بن یوسف گنجی، ش 469
دیدگاهها
babak
1394/03/08 - 13:36
لینک ثابت
واقعا اینایی که زیر پرچم
م منصوری
1395/08/28 - 19:50
لینک ثابت
سلام خدا قوت . واقعا خدا به
افزودن نظر جدید