معنای نام زرتشت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نامی که امروزه به صورت زرتشت، تلفظ میشود، در متون ایرانی (اوستایی، پهلوی و...) و متونغیرایرانی به بیش از 10 صورت از جمله زرتهوشتر، زرتوشت، زردشت، زرادشت، زرتشت، زراتشت، زراهوشت، زرتهشت، زرهتشت، زرهدشت و... آمده است.[1] در کهنترین بخش اوستا نام وی به صورت زَرَثوشتَرَه Zaraθuštra آمده است.[2] برای مثال در گاتهای اوستا، هات 28 : 6 (هات 28، بند 6)، هات 33 : 14، هات 46 : 13-14، هات 51 : 12 و غیره.[3] بعضاً نیز نام خانوادگی او (سپیتمَه یا سپیتمان) نیز به آن اضافه میشود.
متون یونانی آن را به صورت Zōroástrēs و متون امروزی غربی آن را به صورت Zoroaster نوشتهاند. در معنای این واژه اختلاف نظر هست. از حیث زبانشناسی (با بررسی زبان اوستایی و گویش گاثایی) درمییابیم که این واژه به معنی «شتر پیر زرد» یا «شتر زرد خشمگین» یا دارنده آن است.[4] یعنی این واژه مشتق از اوشترا (uŝtra) به معنی شتر است. هرچند معنى كلمه زرتشت دقیقاً معلوم نیست، اما نظر غالب اين است كه این واژه به معنی «شتر زرد» است[5] و نام زرتشت با واژه شتر در ارتباط است.[6] هرچند برخی از موبدان تلاش میکنند این معنی واقعی را انکار کرده و معانی رؤیایی برای واژه «زرثوشتره» بیابند.[7] در دانشنامه ایرانیکا، ذیل واژه زرتشت میخوانیم:
The only point universally agreed upon is that the second element is Av. uštra- “camel”
نکتهای که معمولاً مورد اتفاق هست اینکه بخش دوم کلمه زرتشت (uštra) به معنی شتر است. در این دانشنامه نیز معانی چون شتر خشمگین (angry/furious camel)، شتر پیر (old/decrepit/aging camel)، کسی که شتر را میراند (who is driving camel)، گرامیدارنده شتر (who is fostering/cherishing camel) و... برای نام زرتشت آمده است.[8] (برخی نیز برای تعدیل این معنی، یک پیشوند «همراه» به معنی نام زرتشت اضافه کردند (مانند: همراه شتر پیر، همراه شتر خشمگین و...! در حالیکه روشن است که اضافه کردن این پیشوند، تنها یک عملیات ذهنی و بدون پشتوانه لفظی است).
یونانیها این اسم را با استفاده از پیشفرضهای ذهنی خود ترجمه کردند. یعنی این واژه را مشتق از astra و star به معنی ستاره دانسته اند. امروزه نیز برخی تلاش میکنند این معنی این واژه را تحریف کرده و آن را از طریق ریشههای زبان یونانی ترجمه کنند! از این روی، برای نام زرتشت معانی چون «ستاره زرین» و «ستاره زیبا» و مفاهیم رؤیایی و دخترانهای از این دست قائل شده اند! در نقد این عملکرد رهبران زرتشتیگری و باستانگرایی باید گفت:
- بنابر دیدگاه علمی زبانشناسان، زرتشت به گویش گاثایی (از زبان اوستایی) سخن میگفت. پس واژگان این زبان نیز باید با استفاده از ریشههای مربوط به همین زبان (اوستایی) ترجمه شود. نه زبان یونانی و لاتین ! که ثابت کردیم در زبان اوستایی (گویش گاثایی) زرتشت به چه معنی است. پس بهتر است حقیقت را تحریف نکنند.
- واژه ستاره در گویش گاثایی (زبان اوستایی) هیچگاه به صورت اوشترَه uštra تلفظ نشده است. و این کلمه (اوشترَه) ابداً نمیتواند به معنی ستاره باشد. بلکه در خود گاتها، هات 44 بند 3، کلمه ستاره (ستارگان) به صورت «سترِمچا» strәmća آمده است که از ریشۀ «ستَر» است. پس کلمه اوشترَه (جزء دوم اسم زرتشت) در گویش گاثایی از زبان اوستایی، ابداً به معنی ستاره نیست.[9]
- ریشۀ اوستایی «ستَر» (که ابداً ربطی به نام زرتشت ندارد) به معنی «گناه» هم هست.[10] حال آیا رهبران زرتشتیگری و باستانگرایی باز هم میتوانند ادعا کنند که واژه زرثوشترَه (زرتشت) از این ریشه گرفته شده است؟!
- در گاتهای اوستا (کهنترین بخش اوستا)، هات 44، بند 18 هنگامی که زرتشت مزد رسالت میطلبد، ده مادیان و یک شتر را خواستار میشود. آری! برای واژه شتر دقیقاً از لفظ «اوشترم» uštrәm استفاده شده است،[11] که حالت مفعولی واژه اوشترَه uštra است.[12] هرچند برخی از مترجمین تلاش کرده اند تا واژه شتر در این عبارت را به صورت نمادین ترجمه کنند و آن را به معنی درخشش و نیروی درونی گرفتهاند.[13] اما این توجیه و نمادگرایی بیاساس که از روی توهمات ساخته شده است، معنی لغوی و اصلی اوشترَه را تغییر نمیدهد. میلز که از خاورشناسان بیغرض است، واژه اوشترَه uštra را به معنی شتر میگیرد و معتقد است که در هیچ کجای اوستا برای آن معنی دیگری وجود ندارد.[14]
از سویی امروزه بر زرتشتیپژوهان و اوستاشناسان روشن است که زرتشت اهل ناحیهای در جنوب سیبری (منطقهای در قزاقستان امروزی) بود.[15] ممکن است برخی بپرسند که در آن ناحیه (یا حتی بلخ یا خوارزم بزرگ)، آیا شتری وجود داشت و اصلاً مردم آن ناحیه با شتر آشنا بودند؟ در پاسخ باید گفت بله. از قدیم الایام در مناطق جنوبی استپهای سیبری (در روسیه و قزاقستان امروزی) شتر وجود داشت و مردم از آن استفاده میکردند.حتی در ضلع شرقی آپادانای پارسه (تخت جمشید)، تصویر یکی از نمایندگان هیئت بلخی به همراه یک شتر مشاهده میشود.[16] تصویر این نگاره همان است که در ابتدای مقاله آمده است!
پینوشت:
[1]. جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا، تهران: نشر مرکز، 1380. ص 29.
عباس قديانى، فرهنگ جامع تاريخ ايران، تهران: انتشارات آرون تهران، 1387. ص 421.
[2]. iranicaonline.org, articles, zoroaster, the name, by Rüdiger Schmitt
[3]. ابراهیم پورداود، گاتها کهن ترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، ۱۳۷۸. ص 83
[4]. ابراهیم پورداود، همان، ص 42
[5]. حسن پيرنيا، تاريخ ايران باستان، تهران: انتشارات دنياى كتاب، 1375. ج 4، ص 2887.
سرپرسى سايكس، تاريخ ايران، ترجمه: سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى، تهران: نشر افسون ، ج 1، ص 135
[6]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، 1392. ص 71.
[7]. برای مثال بنگرید به: جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا، تهران: نشر مرکز، 1380. ص 29-30.
[8]. iranicaonline.org, articles, zoroaster, the name, by Rüdiger Schmitt
H. W. Bailey, “Indo-Iranian Studies,” TPS 1953, pp. 36–42.
Chlodwig Werba, Die arischen Personennamen und ihre Träger bei den Alexanderhistorikern: Studien zur iranischen Anthroponomastik, Ph. D. diss., Vienna, 1982, pp. 184 f..
[9]. آبتین ساسانفر، گاتها سرودههای زرتشت، تهران: انتشارات بهجت، 1390. ص 602-605.
همچنین گاتها به ترجمه موبد رستم شهزادی، هات 44 : 3، گاتها به ترجمه پروفسور پرادز شروو، هات 44 : 3
ابراهیم پورداود، گاتها کهن ترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، ۱۳۷۸. ص 197 (ترجمه اول) و ص 510 (ترجمه دوم)، ترجمه هات 44 : 3
[10]. ابراهیم پورداود، یادداشتهای گاتها، تهران: نشر اساطیر، 1381. ص 230.
[11]. آبتین ساسانفر، همان، ص 666 (ترجمه هات 44، بند 18). همچنین گاتها به ترجمه پروفسور پرادز شروو، هات 44 : 18. و نیز همین بخش از گاتها به ترجمه ع. جعفری،
پروفسور عباس شوشتری، گاتها سرودههای زرتشت، تهران: انتشارات فروهر، 1379. ص 138.
موبد فیروز آذرگشسب، گاتها سرودههای آسمانی زرتشت، تهران: انتشارات فروهر، 1379. ص 74.
ابراهیم پورداود، یادداشتهای گاتها، تهران: نشر اساطیر، 1381. ص 205-518-519 (ترجمه اول پورداود، بر اساس ترجمه کریستین بارتولوما و ترجمه دوم بر اساس پژوهش خود). در این بخش استاد ابراهیم پورداود به روشنی توضیح میدهند که اوشترا در این عبارت به معنی شتر است. و زرتشت برای اجرای مراسم دینی، ده اسب ماده و یک اسب نر و یک شتر را به عنوان مزد درخواست میکرد.)
[12]. آبتین ساسانفر، همان، ص 671.
[13]. خسرو خزاعی، گاتها، بروکسل بلژیک: کانون اروپایی آموزش جهانبینی زرتشت، 2006. ص 96.
پروفسور عباس شوشتری، همان، ص 138. موبد فیروز آذرگشسب، همان، ص 74.
[14]. آبتین ساسانفر، همان، ص 669. (آقای ساسانفر هرچند خود اعتراف کرده است که اوشترا (بخش دوم نام زَرَثوشترَِه یا همان زرتشت) به معنی شتر است (اما با درآمیختن سخنان عجیب و مضحک، تلاش میکند تا بگوید که شتر نمادی از روشنایی اهورایی است).
[15]. مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: نشر ققنوس، ویراست دوم، 1391. ص 17.
[16]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، 1392. ص 68.
دیدگاهها
پشیوتن
1393/12/16 - 21:25
لینک ثابت
نام خانوادگی سپنتمان یعنی
افزودن نظر جدید