طول عمر از محالات است؟
غیبت امام زمان از مسلّمات و عمر ایشان طولانی می‌باشد، حال چطور می‌شود شخصی این‌قدر عمر داشته باشد؟! در سال 255 هجری به دنیا آمدند و الآن 1435 است، یعنی بیش از 1170 سال تقریباً عمر شریف امام است. مگر می‌شود شخصی این قدر عمر داشته باشد؟
جواب خیلی واضح است. مگر طول عمر از محالات است؟ آیا مثل جمع بین نقیضین و جمع بین ضدیّن محال است؟! مانند این که آن واحد چیزی هم داغ باشد و بسوزاند و هم یخ باشد، يا در آنِ واحد، کسی اینجا باشد و اینجا نباشد؟ آیا طول عمر این‌گونه از محالات است یا امر ممکن است؟ یعنی اگر یک فرد معمولی، سلامتی خود را حفظ کند و عمر او طولانی بشود، آیا باز هم محال است؟
وقتی که شیطان از خدا عمر طولانی تا قیامت خواست و گفت: «رَبِّ فَأَنْظِرْني إِلى يَوْمِ يُبْعَثُون [ص/ 79]»، آیا درخواست محال کرد؟ خدا فرمود که «فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرين»؛ به تو عمر طولانی می‌دهم امّا تا زمانی معلوم. خداوند وعده‌ی امر محالی را به شيطان داد؟! او محال درخواست کرد و خدا هم وعده‌ی امری ناشدنی به وی داد؟! طولانی بودن عمر، امر محالی نیست. خدا نسبت به حضرت یونس می‌فرماید: «فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحينَ، لَلَبِثَ في بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُون [صافات/ 143-144] اگر جزء عبادت‌کنندگان نبود، در شکم ماهی تا قیامت می‌ماند».
پس آیه اشاره دارد که طول عمر ممکن است. امر محالی نیست و ممکن بود که خدا حضرت یونس را تا قیامت در شکم ماهی زنده نگه دارد. شواهدی هم داریم که کسانی عمرهای طولانی داشتند و الآن هم هستند. وقتی که امر محال نباشد و ممکن باشد، نمونه‌های آن زیاد می‌شود. برخی صد تا 9000 سال عمر کردند. ده‌ها روایات اگر بیان کند که امام زمان متولد شده و زنده است، چه استبعادی دارد و چرا نپذیریم؟ باید به چشم ببینیم؟! خیلی از مکان‌ها را ندیده‌ایم، ولی قبول داریم. خیلی از افراد کشورهایی را ندیده‌اند امّا قبول دارند. آیا می‌توانند بگویند چون ندیدیم، قبول نداریم؟
آیا طول عمر ممکن است؟ بله ممکن است و نمونه‌های زیادی دارد. مرحوم آیت الله طبسی در کتاب الشیعة و الرجعة بحث مفصلی راجع به طبقات معمرین دارد (کسانی که عمرهای طولانی داشتند) که ما به صورت خلاصه به 5 طبقه آن را تقسیم کرده‌ایم.[1]
طبقه‌ی نخست، کسانی که عمر آن‌ها از 100 سال تجاوز کرد تا به 300 یا زیر 300 سال رسید، که ایشان به بیش از پنجاه مورد اشاره می‌کند. ابراهیم خلیل الله، دویست سال عمر کرد. اسماعیل ذبیح الله 137 سال. یوسف بن یعقوب 123 سال. مرحوم شیخ اسماعیل قزوینی مشهور به آخوند که 161 سال عمر کرد. صفی بن رباح 270 سال عمر کرد. حرب بن مذحجی حدود 260 سال. خثعم ابن عوف 250 سال. تقریباً 35 نفر را اسم می‌برد که عمر آن‌ها از دویست رد کرده بود. شعیب پیامبر 242 سال عمر کرد.
طبقه‌ی دوم؛ کسانی که از سیصد سال رد کردند، و تا پانصد و یا زیر پانصد هستند. ربیع ابن ضبع فزاری 380 سال عمر کرد و پیامبر اکرم را دید امّا اسلام نیاورد. این موارد را از کتاب الشیعه و الرجعة نقل می‌کنیم که مرحوم طبسی می‌خواهد ابهت و هیمنه‌ی اشکال را بشکند که چطور می‌شود کسی عمر طولانی داشته باشد. اکثم بن سیفی اسدی تمیمی 330 سال عمر کرد. ذوجدن حمیری پادشاه سیصد سال. عبد ابن شرید جرهمی 313 سال. عمر بن ربیعه 340 سال. سوی بن کاهن سیصد سال. عبدالمسیح 350 سال. ذو أصبغ عدوانی سیصد سال. مرحوم طبسی 21 مورد از کسانی می‌آورد که معروف یا پادشاه یا رئیس عشیره یا رئیس قبیله و شخصیّت‌های مورد توجه بودند. عمر این‌ها از سیصد سال تجاوز کرد. بنیاس از ملوک بنی کلدان چهارصد سال. قبطیم از فراعنه مصر 480 سال. باز یکی دیگر از فراعنه مصر چهارصد سال عمر کرد. کشن از ملوک هند چهارصد سال. عبد شمس از بنی قحطان چهارصد سال. درید بن یزید دوایی 456 سال. عینان از ملوک مصر چهارصد سال. شالخ 493 سال. عرفع شاه 492 سال.
طبقه‌ی سوم؛ کسانی که از پانصد سال رد کردند تا هشتصد و زیر هشتصد عمر کرده‌اند. لقمان بن عاد کبیر (غیر از لقمان حکیم) پانصد سال عمر کرد. هوشنگ پسر کیومرث پانصد سال. فیروز رأی از پادشاهان هند 537 سال. حضرت مریم پانصد سال. معروف است قس بن ایادی از ششصد سال عمر او بیش‌تر شد. عده‌ای می‌گویند اسامه بن نوح جزو انبیا بوده است، ششصد سال عمر کرد. رستم پسر زال ششصد سال. فرعون که در عصر حضرت موسی بود 620 سال عمر کرد. چطور به این‌ها کسی اشکال نمی‌کند و نمی‌گوید چنین عمر طولانی نمی‌شود، امّا به عمر امام زمان اشکال می‌کنند؟ دوران دعوت هود پیامبر 670 سال طول کشید و عمر طبیعی پیروان یا قوم او (اعم از این‌که پیروی کرده یا نکرده باشند) چهارصد سال بود. در کمال الدین مرحوم صدوق نقل کرده‌اند عمر شریف سلیمان از انبیا الله 712 سال بود، البته در بعضی از تواریخ آمده هزار سال عمر کرد. جمشید 716 سال عمر کرد. گرشاسب از پادشاهان ایران 705 سال. عزیز مصر هفتصد سال. ریان بن دومغ در زمان یوسف صدیق هفتصد سال. نوه‌ی حام بن نوح موحد بود و به خاتم انبیاء اعتقاد داشت که هفتصد سال عمر کرد.
طبقه‌ی چهارم؛ که از هشتصد رد کرده، و تا هزار و زیر هزار سال عمر کرده‌اند. عمر بن عامر از حاکمان سرزمین سبأ هشتصد سال عمر کرد. تهمورث هشتصد سال و به او نسبت داده‌اند که قندهار را ساخته است. ادریس پیامبر که پس از دویست سال از وفات حضرت آدم مبعوث شد؛ هنگام فوت 962 ساله بود. آدم صفی الله 930 سال عمر کرد. حوا 931 سال. شیث ابن آدم 912 سال. عدیم از پادشاهان مصر 926 سال. سربابک پادشاه هند 935 سال.
طبقه پنجم؛ کسانی که عمر آن‌ها از هزار سال رد شده. کیومرث هزار سال عمر کرد. یوشال از فرزندان قینان هزار سال عمر کرد. ضحاک معروف است که هزار سال عمر کرد. صاحب المهرجان 1500 سال. بخت النصر یا النَصر 1507 سال. حضرت نوح پیامبر 2500 سال عمر کرد. بعضی می‌گویند 4550 سال. عناق دختر حضرت آدم سه هزار سال. عوج بن عناق 3600 سال که تا زمان حضرت موسی زنده بود. لقمان حکیم معروف چهارهزار سال، البته بعضی می‌گویند هزار سال، که مواعظ او معروف است و خدا در قرآن کریم از پندهای او سخن به میان آورده است. حضرت خضر، که معروف است با حضرت موسی بود و در دوران غیبت امام زمان مونس و همراه حضرت هستند. روایت را خاصّه و عامه نقل می‌کنند که حضرت خضر الآن زنده و تا الآن عمر ایشان بالغ بر نه‌هزار سال است.[2]
چه مشکلی هست وقتی که طول عمر امر محالی نیست؟ از صد تا نه‌هزار سال تاریخ و روایات حکایت دارد کسانی بودند که تا این حد عمر کردند. روایات صحیح که در کتاب معجم الامام مهدی جمع شده، قریب به دوهزار روایت است. بخشی از روایات راجع به ولادت و غیبت حضرت است. این حجم سنگین روایات از معصومان هست و روایات با سند صحیح و متواتر می‌باشد که اگر متواتر باشد، اصلاً کاری به بررسی سندی هم نداریم.[3]
این همه روایت اشاره به ولادت حضرت دارد و این‌که فرزند بلافصل امام عسکری است، یعنی متولد شده است. اگر بگوییم متولد نشده که دیگر فرزند بلافصل نیست. نتیجه این می‌شود که غیبت امام زمان از مسلّمات و عمر ایشان طولانی می‌باشد و هیچ استبعاد ندارد، بلکه امری ممکن است و محال نیست. عمر طولانی واقع شده و کسی در این قضیه شک نکرده است.
پی‌نوشت:
[1]. الشیعة و الرجعة، تألیف محمد رضا طبسی نجفی، ج 1، ص 253.
[2]. همان، ج 1، ص 24
[3]. معجم الأحادیث الإمام المهدی (علیه السلام)، نویسنده: موسسه معارف اسلامی، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران،
افزودن نظر جدید