گذری اجمالی بر «عقاید وهابیت»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_وهابیت با اداء شهادتین خود را از جمله مسلمانان میدانند و افکار و عقاید خود را برگرفته از قرآن میدانند. ولی ایشان با برداشت سطحی از آیات قرآن در واقع عقایدی را در مورد خدا و رسول معتقد شدند که با اعتقاد به ربوبیت و واجب الوجود بودن خداوند منافات داشته و در نهایت، محتاج بودن خداوند را در پی خواهدداشت.
وهابیّون با مبنا قرار دادن سخنان و افکار ابن تیمیه و با استدلال نمودن به ظواهر بعضی از آیات و روایات، قائل به وجود اعضا و جوارح برای باریتعالی شدند. آلوسی (از طرفداران سرسخت وهابیت) میگوید: « وهابیها میگویند: روز قیامت، خداوند به صحرای محشر میآید؛ زیرا خود او فرموده است: « و جاء ربک و الملک صفا صفا» [فجر/22] یعنی: و خداوند به هریک از آفریدههایش، هر طور که بخواهد نزدیک میشود. همچنان که خود او فرموده است: «...نحن اقرب الیه من حبل الورید» [ق /16]/ آنان به موجب آیه «... بل یداه مبسوطتان...» [مائده/64] دو دست، و از ظاهر آیه «و اصنع الفلک باعیننا» [هود/37] دو چشم و از آیه «... فثم وجه الله ...» [بقره/115] صورت و چهره برای خدا اثبات میکنند.
محمد بن عبدالوهاب برای اثبات انگشتان برای خداوند، در کتاب«التوحید» روایتی از ابن مسعود آورده است: «دانشمندی یهودی به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: ای محمد! ما (در کتابهای خویش) دریافتیم که (روز قیامت) خداوند تمام آسمانها را بر یک انگشت، زمینها را بر یک انگشت و درختها را بر یک انگشت، آب را بر یک انگشت، خاک را بر یک انگشت و دیگر آفریدهها را بر یک انگشت قرار داده و میفرماید: «تنها من پادشاهم». پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) (ضمن تصدیق این گفته) خندید؛ به گونهای که دندان مبارکشان نمایان گشت. سپس این آیه مبارکه را تلاوت فرمود: «ما قدروا الله حق قدره و الارض جمیعا قبضته یوم القیامه» [زمر/67]؛ و خدا را آنچنان که باید به بزرگی نشناختند و حال آنکه روز قیامت زمین یکسره در قبضه (قدرت) اوست.[1]
وی پس از نقل روایات متعدد، در جهت اثبات اعضا و جهت برای خداوند، نتیجه میگیرد که: « رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) گفتههای دانشمند یهودی را با تبسم تایید کرد و این حدیث بر اثبات دست برای خداوند صراحت دارد.[2]
از جمله موارد دیگر برخی اعمال است که از نظر مسلمانان بی اشکال و حتی مستحب و مشمول ثواب است، ولی از نظر وهابیها،شرک و موجب خروج از دین میباشد، مانند:
1. هر گونه نذر کردن برای غیر خدا و پناه بردن و استغاثه به غیر خدا و خواندن غیر خدا شرک است.[3]
2. دورترین امور به شرع آن است که کسی حاجت خود را از میت طلب کند چنانکه بیشتر مردم چنین هستند . این در زمره عبادت بتهاست که مشرکان انجام میدهند. اینکه کسی خداوند را به واسطه میّت بخواند (یعنی میت را واسطه قرار دهد و حاجت خود را از خداوند طلب کند)، این عمل به اجماع علمای وهابی بدعت است.[4]
3. توسل به میّت و طلب حاجت از او همان چیزی است که بتپرستان در زمان جاهلیت انجام میدادند.
4. کسی که (به خاطر وضع شغلی ، کسب و کار خویش، مانند: صناعت، صیّادی و...) نمازش را تا غروب آفتاب تاخیر بیندازد، قتل چنین کسی به اجماع علما واجب است.[5]
5. به اجماع علما، استلام(دست مالیدن) قبور انبیا و غیر آنها ( یعنی اولیا و ائمه معصومین (علیهم السلام) و مسح (تبرک) آن و نماز خواندن و دعا کردن نزد این قبور جائز نیست؛ زیرا این عمل باعث شرک و عبادت بتها است.[6]
6. مسافرت برای زیارت مزار انبیا و صالحان، بدعت است. هیجیک از صحابه و تابعین این عمل را انجام نمیدادند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره زیارت قبور انبیاو صالحان هیجگونه امری نفرموده است و هیجیک از ائمه مسلمین، زیارت، زیارت قبور انبیا را مستحب نمیدانند. پس هر کس به این امر اعتقاد داشته باشد و به زیارت قبور انبیا و صالحان برود، مخالف سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عمل کرده است.[7]
7. نماز خواندن در مساجدی که بر قبور انبیا و صالحان بنا شده است، جایز نیست و بنای مسجد بر قبور حرام است.[8]
بنابراین به طور کلی اصول فکری و اعتقادی وهابیت را در پنج محور میتوان خلاصه کرد:
«1. اعتقاد به جسمانیت و روئیت حسی خداوند و اثبات جهت برای ذات حقتعالی؛2. وسعت دادن به دایره کفر و شرک ؛3. عادی جلوه دادن مقامات پیامبران و اولیا و کاستن از جایگاه و مقام آن بزرگواران 4. انکار فضائل مسلّم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)؛5.تکفیر مسلمانان»[9]
منابع:
[1]. کتاب التوحید مدینه منوره الجامعه الاسلامیه چاپ 5 ص 157
[2]. همان باب 12 و 13 و 14
[3]. عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب الجامع الفرید رساله الکلمات النافعه فی المکفرات الواقعه ص 306
[4]. محمد بن ابراهیم النعمان الجامع الفرید رساله تطهیر الاعتقاد محمد بن اسماعیل صنعانی ص 501
[5].تقی الدین ابن تیمیه الحرّانی الفتاوی الکبری ج 1 ص 156 استفتاء شماره 145
[6].محمد بن ابراهیم النعمان الجامع الفرید کتاب الزیاره ص 383
[7].همان متاب الزیاره لابن التیمیه ص 389
[8]. همان متاب الزیاره ص 410 المساله الرابعه
[9]. چالشهای فکری و سیاسی وهابیت ص29
افزودن نظر جدید