نمونه اي از احكام باب
و حال نظري مي افكنيم به احكامي كه باب در كتاب ها و كلماتش آورده است. اگر چه در «صحيفه عدليه» به اين مطلب اقرار مي كند كه:
«شريعت (اسلام) همه نسخ نخواهد شد بل، حلال محمد صلي الله عليه و آله حلال الي يوم القيامة و حرام محمد صلي الله عليه و آله حرام الي يوم القيامة».
ولي عملا در احكام باب مشاهده مي شود كه حلال به حرام و حرام به
حلال تغيير پيدا كرده و احكام جديدي بيان شده است كه نمونه اي از آنها ذيلا آورده مي شود:
1- در باب ازدواج:
«و لا يجوز الاقتران لمن لا يدخل في الدين»، يعني « ازدواج بابي با كسي كه در دين بابيان نيست جايز نمي باشد» (بيان، باب 15)
باب درباره ي ازدواج، رضايت پدر و مادر را شرط مي داند.
2- عدد ماه ها:
در «احسن القصص» مي گويد: «عدد ماه ها 12 است كه چهار ماه آنها از ماه هاي حرام است».
ولي در «بيان»، باب 3 مي گويد: «عدد ماه ها 19 است و هر ماهي 19 روز مي باشد و جمع ايام سال به عدد «كل شي ء» است كه به حساب ابجد 361 روز است.»
3- طهارت فضله موش و مني:
«فضله ي موش پاك است و دوري از آن واجب نيست». (بيان، باب 17)
«آب (مني) كه شما را از آن آفريده شده ايد، خداوند آن را در كتاب پاك نمود». (بيان فارسي)
4- جواز ربا:
«و اذن فرموده خداوند تجار را در تنزيلي كه دأب است امروز ما بين ايشان و بر آن كه تناقص و تزايد در معاملات خود قرار دهند». (بيان، باب 18)
5- توليد نسل از راه ديگر:
«بر هر شخص واجب شده كه ازدواج كند، تا نسل خدا پرست از او
باقي بماند و بايد در اين راه جديت نمايد، و اگر مانعي ر ايجاد نسل از يكي از طرفين بود جايز است براي هر يك از آنها با اجازه ديگري به وسيله ي ديگري ايجاد نسل نمايد و ازدواج با كسي كه در دين بيان نيست جايز نمي باشد». (بيان، باب 15)
6- جواز استمناء:
«قد عفي عنكم ما تشهدون في الرؤيا او انتم بانفسكم عن انفسكم تستمينون»، يعني بخشيده شده بر شما آنچه را كه در خواب مي بينيد (احتلام) و يا با بازي با خود استمناء مي نماييد. (بيان عربي، باب 10)
7- تعدد زوجات:
«ازدواج با دو زن جايز است و بيشتر جايز نيست». (صحيفة الاحكام)
8- حرمت متعه:
«خداوند ازدواج موقت را در اين دوره ي پاك حرام كرده است و مردم را از هواپرستي منع نموده است». (بيان، باب 7)
9- ازدواج با اقارب:
«و لقد اذن الله بين الاخ و اخته»، يعني و اجازه ي ازدواج بين خواهر و برادر داده است. (شؤون خمسه)
10- سن ازدواج:
«بر پدران و مادران نوشته شده كه بعد از يازده سال پسر و دختر خود را ازدواج دهند». (لوح هيكل، ضميمه بيان عربي)
«چون سن ذريات به يازده برسد بايد ازدواج كنند، ولي اگر پسر 11 ساله و دختر 10 ساله باشد بهتر است». (صحيفة الاحكام)
11- دفن اموات:
«اموات خود را در بلور يا سنگ هاي محكم قرار دهيد و دفن كنيد، يا
در ميان چوب هاي سخت و لطيف گذاشته و دفن نماييد، و انگشترهايي كه منقوش به آيه باشد در دست آنها كنيد». (بيان، باب 32)
12- حرمت خريد و فروش عناصر اربعة:
«عناصر اربعه (آب، خاك، آتش، باد) را خريد و فروش نكنيد». (بيان عربي)
13- نماز:
«نماز عبارت از آن است كه 19 بار در روز با وضو رو به قبله بايستيد و اين آيه را بخوانيد: «شهد الله انه لا اله الا هو له الخلق و الأمر». (آئين باب)
«بعضي نماز را چنين تقسيم كرده اند: نماز كبير و نماز وسطي و نماز صغير، و نماز كبير در هر 24 ساعت يكبار خوانده مي شود، نماز صغير، تنها دو سطر دعا است كه فقط هر روز خوانده مي شود، نماز وسطي هم يك ركعت است كه در صبح و ظهر و شام خوانده مي شود». (آئين باب)
14- حرمت نماز جماعت:
«نماز با جماعت حرام است مگر در نماز با ميت كه اجتماع براي نماز مي كنيد، ولي قصد افراد مي نماييد». (بيان فارسي)
15- روزه:
«19 روز و در ماه (علاء) كه نوزدهمين ماه مي باشد است و عيد فطر همان عيد نوروز، و حد روز از طلوع آفتاب تا غروب آن است». (بيان، باب 18)
16- علم و دانش:
«فلتمحون كل ما كتبتم و لتستدلن بالبيان»، يعني آنچه كه تاكنون
نوشته ايد نابود كنيد و حتما به كتاب بيان استدلال نماييد. (بيان عربي، باب 6).
«لا يجوز التدريس في كتب غير البيان... و ان ما اخترع من المنطق و الاصول و غيرهما لم يؤذن لأحد من المؤمنين، يعني تدريس در كتاب هاي غير از كتاب بيان روانيست و آنچه كه اختراع شده به نام منطق و اصول و غير آن دو براي احدي از مؤمنان اذن داده نشده. (بيان عربي، باب 10).
«نهي عنكم في البيان ان لا تملكن فوق عدد الواحد من كتاب و ان لم تملكتم فليزمنكم تسعة عشر مثقالا من ذهب احدا في كتاب الله لعلكم تتقون»، يعني در كتاب بيان از شما نهي مي شود كه مالك زيادتر از 19 كتاب شويد و اگر بيش از 19 كتاب داشتيد بر شما (براي هر كتاب) 19 مثقال طلا (به عنوان كفاره) واجب مي گردد، اين حدي است در كتاب خدا شايد پرهيزكار گرديد. (بيان عربي، باب 7).
«واجب است هر كتابي كه 202 سال (مطابق با اسم علي محمد) از استعمال آن گذشت مالك آن را تجديد كند يا آن را نابود سازد و يا به شخصي عطا نمايد». (بيان فارسي، باب اول)