پرونده کثیف وجد و رقص
آقاى فاضل: به دنبال این رسوایى ها بد نیست ببینیم اصولاً وجد و رقص از کجا گرفته شده.
1. دمیرى در حیوة الحیوان(1) مى نویسد: «سامرى (پیشواى گاوپرستان) در غیاب حضرت موسى(علیه السلام) از زیور فرعونیان گوساله اى ساخت که بر اثر وزش باد صداى گاو مى داد و مردم را به پرستش آن دعوت کرد آن گاه خود سجده برد و گروهى هم به پیروى او در برابر گوساله به خاک افتادند، سپس همگى بلند شدند و به وجد و رقص و طرب آمدند. دمیرى گوید: کار صوفیان که مقدارى قرآن و شعر مى خوانند و به رقص و وجد مى آیند، جز ضلالت و جهالت چیزى نیست، زیرا اسلام فقط قرآن است و سنّت پیامبر، امّا وجد و رقص از اصحاب سامرى است.
2. علاّمه حلّى در کتاب نهج الحق مى نویسد: اسلام از این کارهاى ناهنجار یعنى وجد و رقص و کف زدن بیزار است، زیرا اینها یادگار دوران جاهلیّت است که به عشق بت ها کنار خانه کعبه سوت مى کشیدند و دست مى زدند و مى رقصیدند.(2) خداوند در قرآن آنها را سخت مذمّت فرموده است: (وَمَا کَانَ صَلَوتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکَاءً وَتَصْدِیَةً).(3)
3. معاویة بن ابى سفیان حصرالبول شده و از روى ناراحتى بلند مى شد و چرخ مى زد و بیهوش به زمین مى افتاد، جمعى از بنى امیّه براى خوشامد معاویه در این کار با او شرکت جستند، بلند مى شدند و چرخ مى زدند و «اللّه اللّه» گویان براى او شفا مى خواستند. معاویه که آرام مى گرفت به رقص و طرب مى پرداختند، این کار در بنى امیّه ماند... تا ابى هاشم کوفى، اوّل ملقّب به صوفى(4) رقص و طرب را از آداب، ذکر و عبادت در مسلک خود (صوفیگرى) قرار داد(5)، صوفیان هم دلسوزانه این میراث گرانبها را نگه داشتند. این بود تاریخچه رقص و طرب و وجد و سماع که شنیدید و چنانکه دیدیم هیچ ارتباطى با اسلام پاک نداشت. در تاریخ مى خوانیم هنگامى که پیامبر یا ائمّه و یارانشان در مجلس نشسته بودند چنان آرامش و ادب رعایت مى شد که گویى کرکس مرگ بر سر حاضران نشسته است.(6) جلسه عادى رهبران اسلام این گونه بوده است، تا چه رسد به محفل ذکر عبادت و مناجات و گفتوگو با آفریدگار جهان که در آن، نهایت درجه احترام باید رعایت شود.
جوان محصّل: فوق العاده استفاده بردیم. پس حرف آن مرشد که آن روز به من مى گفت شما که آوازتان خوب است، جامع صورت خوب و سیرت خوب هستید... خیلى معنى داشته... امّا بقیّه سرگذشت من، اگر اجازه دهید به خواست خداوند در جمعه آینده بیایم به عرض رسانم... .
زنگ ساعت دوازده زده شد و مجلس بر هم خورد... .
* * *
(1). حیوة الحیوان، ص 241، مادّه «عجل».
(2). اثنى عشریه، ص 176.
(3). سوره انفال، آیه 35 .
(4). نفحات الانس، ص 31.
(5). اثنى عشریه، ص 170 نقل از کتاب الهادى الى النجاة مرحوم ابى حمزه.
(6). حیوة الحیوان، مادّه «عجل».