این قرآن و آن هم گفته اقطاب

از اینها گذشته، ما هم قرآن را دیده ایم و هم گفته اقطابتان را که در بسیارى موارد برخلاف قرآن است شنیده ایم(1) پس این مغز و باطن قرآن کجا بود که شماها دریافته و به جنگ قرآن آمدید؟ اینها حقایقى است که خودتان هم انکار ندارید و لذا خروارها چسب و سریش به کار برده، در مقام تأویل و توجیه برمى آیید... .
عجیب تر اینکه شما در جلسات مذهبى تان به خواندن غزلیات و قصاید و مثنویات مشایختان پرداخته، قرآن را به گوشه اى نهاده اید.
جواب خدا را چه خواهید داد آن گاه که پیامبر به درگاه الهى شکایت مى کند: «اى پروردگار، گروهى از مردم قرآن را مهجور واگذاشتند» (وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَومِى اتَّخَذُوا هَـذَاالْقُرْآنَ مَهْجُورًا).(2)
حضرت رضا(علیه السلام) هر روز یک قرآن ختم مى کرد و مى فرمود به هر آیه که مى رسم در تمام خصوصیّات از شأن نزول و معانى آن تفکّر مى کنم.
علىّ بن ابى طالب(علیه السلام) فرمود: «تَعَلَّمُوا القُرآنَ فَإنَّهُ اَحسَنُ الحَدیثِ وَتَفَقَّهُوا فِیهِ فَإنَّهُ رَبیعُ القُلُوبِ وَاستَشفُوا بِنُورِهِ فَإنَّهُ شِفاءُ الصُّدُورِ وَاَحسِنُوا تِلاوَتِهِ فَإنَّهُ اَنفَعُ القَصَصِ».(3)
آرى دواى همه دردها و سودمندترین داستان ها و خلاصه رمز سعادتمندى ملّت ها، قرآن است و بس.


(1). براى تصدیق این حقیقت لازم است بحث هاى این کتاب را بررسى کند.
(2). سوره فرقان، آیه 30.
(3). نهج البلاغة، خطبه 110.