سؤال 45:
مي گويند تمامي احاديثي را که در فضيلت معاويه نقل مي کنند دروغ است و حتي يک روايت ـ صحيح ـ در فضل او نداريم. و به اين حقيقت، بزرگان ما اهل سنّت و سلفيها، اقرار کرده اند. (نظير ابن تيميه و عيني وابن حجر، وفيروزآبادي در کتاب سفر السعادة) و...
1 ـ ابن تيميه مي گويد: طائفة وضعوا لمعاوية فضائل ورووا الحديث عن النبي ـ صلي الله عليه و سلّم ـفي ذلک کلها کذب(101)
2 ـ عيني مي گويد: فان قلت: قدورد في فضله ـ معاوية ـ أحاديث کثيرة. قلت: نعم، ولکن ليس فيها حديث صحيح يصح من طرف الأسناد. نصّ عليه ابن راهويه والنسائي وغيرهما. فلذلک قال البخاري: باب ذکر معاوية ولم يقل: فضله، ولا منقبته.(102)
يعني اگر بگوئيد: در فضيلت معاويه احاديث زيادي نقل شده، مي گوئيم: آري، ولي از نظر سند، هيچکدام صحيح نيست. و اين معنا را بزرگاني همچو إسحاق بن راهويه و نسائي و ديگران نيز گفته اند.
بدين جهت: بخاري در عنوان بحث معاويه گفته است: «باب ذکر معاويه» نام خود معاويه را آورده، ولي نگفته: باب فضل و يا مناقب معاويه. چون مناقب و فضائل، به سند صحيح نرسيده است.
3 ـ شوکاني مي گويد: إتفق الحفاظ علي أنه لم يصح في فضل معاوية حديث.
يعني حتي يک حديث صحيح در فضيلت معاويه نداريم(103)
4 ـ ابن حجر در شرح حال اسحاق بن محمّد سوسي مي گويد:
ذلک الجاهل الذي أتي بالموضوعات السمجة في فضائل معاوية، رواها عبيدالله السقطي، عنه فهو المتهم بها أو شيخه.(103)
يعني اين شخص، همان جاهل و ناداني است که احاديث جعلي و دروغ را در فضيلت معاويه آورده. و عبيدالله سقطي از او نقل مي کند. و فرد متّهم به دروغ و جعل، يکي از آن دو نفر است.