عقايد عرب قبل از اسلام

گروهى از اعراب اجرام سماوى را مى پرستيدند. ((خورشيد)) خداى مؤ نث و ((ماه )) خداى مذكر همسر خورشيد بود. آنان اسامى خورشيد و ماه و ستارگان را بر فرزندان خود مى نهادند: عبدالشمس ، عبدالشارق ، عبدالنجم ، عبدالثريا. ستاره زهره نيز پرستيده مى شد. ((زهره )) معادل ((ونوس )) يونانى و ((عنثتروت )) بابلى بود كه ((العذى )) ناميده مى شد: عبدالعذى .
معبد ((العذى )) در ((نحله )) بين مكه و طائف قرار داشت . ((قزح )) خداى طوفان بود و ((لات )) خداى آفتاب شمرده مى شد. ((منا)) به معناى مرگ از ريشه ((منيه )) كه جمع آن ((منايا)) و ((منوات )) است ، در نزد اقوام كنعانى مورد پرستش بود. ((مناف )) خداى ديگر اعراب بود. ((ود)) خداى اعراب بود. اعراب به روح و جن و غول پرستى معتاد بودند.
دهرپرستى از عقايد اعراب بود. ((دهر)) معادل ((زروان )) در عقايد ايرانيان باستان است . در تلقى ((دهريون )) زمان ازلى و ابدى بود. قرآن به اين عقيده تصريح مى كند. پرستش حيوانات نيز در ميان اعراب جاهلى رايج بود. اين عقيده نوعى توتم پرستى بود كه جزء عقايد بدوى بشر كه در سراسر زمين معمول بوده ، مى باشد. قبائل عرب اسامى خود را به اسامى حيوانات مورد پرستش خود، مى نهادند.
احجار نيز پرستيده مى شد و اين همان فتيش پرستى بدوى بوده است . بت پرستى در اشكال و مظاهر گوناگون در ميان عربها رواج بسيار داشت . گويند نخستين كسى كه بت پرستى را در ميان فرزندان ((اسماعيل )) رواج داد، ((عمرو بن لحى )) نياى قبيله ((خزاعه )) بوده است . او يكى از بت هاى شهر ((بلقا))ى شام را به مكه آورد.
عقايد وارداتى : نيز در جزيرة العرب راه داشت ، دين يهود و مسيح و زرتشت از جمله اديان وارداتى بود كه در جزيرة العرب پيروانى داشت . برخى از عقايد گنوسى و صابئى نيز رايج بود.
مورخان و محققان علل گوناگونى را در انتقال آئين يهود به عربستان بيان كرده اند، آنچه مشهور و معروف است اين است كه در هجرتها و قهر و غلبه هائى كه در ادوار گوناگون بر يهوديان متوجه مى شده ، بخشى از يهوديان به جزيرة العرب آمده اند.
اين هجرت و انتقال در جريان جنگهاى روم و بابل با يهوديان صورت گرفته است . گروهى از يهوديان بنونظير، بنوقريظه و بنو بهدل از شام به حجاز گريختند و در مراكزى چون فدك ، تيما، خيبر، وادى القرى ، يثرب و... ساكن شدند. در يثرب و حوالى آن بزرگ ترين طوايف يهود يعنى بنو قريظه و بنو نظير و بنو قعقاع مستقر بودند و به كار تجارت و صنعت و زرگرى و كشاورزى مشغول شدند. گويند پس از ويرانى اورشليم گروهى از يهوديان به تدريج به عربستان راه يافتند. قبائل بنو نظير، بنو قريظه ، بنو قعقاع ، بنو عكرمه ، بنو بهدل و بنو شعله خود را از نسل كاهن بن هارون بن عمران برادر موسى مى دانستند و لذا خود را برتر از اعراب و ديگر اقوام يهود مى شمردند. وقتى قبيله اوس و خزرج به يثرب آمدند، از نفوذ يهوديان كاسته شد. يهوديان براى حفظ ثروت خود به اعراب خراج مى دادند. ولى يهوديان خيبر به دليل داشتن دژهاى مستحكم مستقل مى زيستند.
دين مسيح نيز به همين شكل وارد جزيرة العرب شد. مسيحيان مهاجر از شام و فلسطين به حجاز راه يافتند. كشيشان مسيحى تبليغات خود را از شام و عراق تا عربستان و يمن گسترش دادند. آنان ديرهاى خود را در زير چادر تشكيل مى دادند، لذا به آنان ((اساقفه الخيام )) گفته شده است . اين دين از يمن تا حبشه پيروانى يافت .
حبشيان در نجران كليسائى بنا كردند كه ((كعبة النجران )) ناميده شد. در شهرهاى ((صغا))، ((مآرب )) و ((ظفار)) كليساهائى تاءسيس شد. مردم ((حيره )) در نزديك ((كوفه )) نسطورى مذهب بودند و از اسقف ايران دستور مى گرفتند.
مردم غسان كه تابع قدرت روم بودند، مذهب يعقوبى داشتند. گروهى از رهبانان مسيحى در حجاز مى زيستند، پيامبر اسلام با آنان معاصره بوده و قرآن به وجود آنان در جزيرة العرب اشاره كرده است . بايد دانست كه عقايد يهوديان و مسيحيان حجاز با يكديگر يهوديان و مسيحيان مراكز ديگر اختلاف اساسى داشت . تصريحات قرآن به عقايد آنان مبين اين واقعيت است . گويا كهن ترين شاخه مسيحيت يعنى ((مونوفيزيت ))ها در حجاز ساكن بوده اند كه اعتقاد به طبيعت واحد عيسى داشتند. اين گروه از مسيحيان ((ابيونيان )) خوانده شده اند. كلمه عبرى ((ابيونى ))، فقير معنا مى دهد. ((ابيونيان )) بر خلاف ديگر فرقه هاى مسيحى رابطه خود را از يهود نبريدند.
گويا مسيحيان مكه و.. . كه با پيامبر اسلام معاصر بوده اند، از همين ابيونيان بوده اند. دين زرتشت از ايران به عربستان راه يافت و پيروان آن بيشتر ايرانيانى بودند كه غالبا در يمن و عمان نو بحرين سكونت داشتند. در ميان قبيله تميم افرادى بودند كه آئين زرتشتى داشتند.
گفته مى شود كه عقايد مزدكى و مانوى نيز در جهان عرب راه يافته بود و در ميان قبيله قريش پيروانى داشت .
خالد بن سنان العبسى كه در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم ميلادى مى زيست ، مردم را به دين عيسى دعوت مى كرد. او آتشى را كه در عربستان بر روى يكى از چاههاى نفت روشن شده بود و طرفداران آن آتش مردم را به آئين زرتشت دعوت مى كردند، خاموش كرد.
گروهى از صابئين در حجاز زندگى مى كرده اند. قرآن از آنان ياد مى كند.
در اسلام ، يهود و نصارى و مجوس ، در حكم اهل كتاب شمرده شده اند.(602)