اصول تعاليم باب

اصول تعاليم باب كه از الواح و آثار او استفاده مي شود:
خداوند محيط بر كل شي ء است و خود از حيز ادراك بشر بيرون است و احدي را به سبحات جلال و سرادق عرفان او راهي نبوده و نيست مراد از معرفت الله معرفت مظهر اوست و مراد از پناه به خدا پناه به مظهر و مراد از لقاء الله لقاء مظهر است آنچه در كتب آسماني ذكر لقاء شده ذكر ظاهر به ظهور اوست خدا مثل آفتاب است جميع موجودات مرايا و بلور، هر كه صيقل آن زيادتر باشد در آن زيادتر جلوه كند تا جائي رسد كه هر چه گويد حق گويد. آنچه در مظاهر ظاهر مي شود مشيت است كه خالق كل اشياء است و نسبت او به اشياء نسبت علت است به معلول و نار به حرارت، اين مشيت نقطه ي ظهور است كه در هر كور و زماني بر حسب آن كور ظاهر گشته مثلا محمد نقطه ي قرقان است خود سيد باب نقطه ي بيان و هر دو يكي مي باشند آدم كه به عقيده بيان دوازده هزار و دويست و ده سال قبل از باب بوده است با ساير ظهورات يكي است و به عينه نقطه ي بيان همان آدم بوده در هيچ عالمي مظهر مشيت نبوده الا نقطه ي بيان ذات حروف سبع ع ل ي م ح م د، ظهورات را نه ابتدائي است نه انتهائي، الي مالا نهاية شمس حقيقت طالع و غارب مي گردد و از براي او بدئي و نهايتي نبوده و نيست لم يزل و لا يزال اين شأن بوده عندالله و خواهد بود بعد از من يظهره الله ظهورات ديگري خواهد بود الي مالا نهاية هر ظهور بعدي اشرف از ظهور قبل و مقام بلوغ آن مي باشد و هر ظهور بعدي ظهور قبل را دارد با آنچه خود دارد.
قيامت عبارت است از وقت ظهور شجره ي حقيقت در هر زمان به هر اسم الي حين غروب آن مثلا از يوم بعثت عيسي تا يوم عروج او قيامت موسي بود و از يوم بعثت رسول الله تا يوم عروج او كه بيست و سه سال بود قيامت عيسي و از حين ظهور شجره ي بيان الي ما يغرب قيامت رسول الله است.
هر كس كه بر شريعت قرآن است ناجي است تا قيامت يعني ساعت دو و يازده دقيقه گذشته از غروب روز 4 شهر جمادي الاولي سنه ي 1260 هجري كه ساعت اظهار امر نقطه ي بيان بوده است، روز قيامت آمد و رفت محتجبين خبردار نشدند، جنت عبارت است از اثبات يعني تصديق و ايمان به نقطه ي ظهور، و نار عبارت است از نفي يعني عدم ايمان به نقطه ي ظهور و انكار او، هر كس در نفي رفت در نار الهي است الي يوم من يظهره الله و هر كس در ظل اثبات و تصديق مستقر شد در جنت الهي است الي يوم من يظهره الله و مراد از برزخ فاصله ي بين ظهورين است.