بهائیت وشیخیه
بر خلاف شعار تساوی زن و مردی که در بهائیت سر داده میشود، بهائیان از حضور در بالاترین ارکان رهبری این فرقه، از جمله مقام ولایت امری محروم هستند. اما ممکن است بهائیان در توجیه گویند که با عقیم بودن شوقی افندی پیشگویی رهبرانشان در مورد ولایت امری به تاریخ پیوست؛ حال آنکه این توجیه، الهی بودن پیشوایان بهائی را زیر سؤال میبرد.
تشکیلات بهائیت پس از سرنگونی به اشتباه هواپیما، در کنار ادعای در تلاش نبودن برای تغییر حکومت، عناصر خود را مأمور به تهییج مردم برای برگزاری تجمعات ضدحکومتی میکند. اما باید دانست بهائیتی که به بهانهی مردمدوستی، برای سرگونی انقلاب ایران تلاش میکند، همان بهائیتی است که به دنبال افزایش تحریم برای فشار حداکثری بر مردم ایران است.
در حالی بهائیت به اشتباه، بر نفی هرگونه تعصب و غیرت دینی و ملّی تأکید میکند که سیرهی پیشوایان الهی و خواست خدای متعال بر خلاف آن بوده است. لذا میتوان فهمید که سرمایهگذاری ویژه و اصرار تشکیلات بهائیت با حمایت کشورهای سلطهگر غربی برای تبلیغ به سبک تبشیری در کشورهای مقاوم اسلامی، نظیر ایران و یمن از کجا نشأت میگیرد.
پس از حذف گزینه «سایر» از بخش «دین» برای تکمیل مشخصات دریافت کارت ملّی، اعتراض شدید تشکیلات بهائی بلند شد. این در حالیست که بهائیان یا باید همچون پیشوای خود عبدالبهاء، به عرف و قانون کشوری که در آن زندگی میکنند احترام بگذارند و عقیدهی خود را مطابق با ادیان رسمی آن کشور معرفی کنند و یا طبق تعالیمشان، از اعتراض خودداری نمایند.
مرتضی اسماعیلپور که در سال 2017 به دلیل افشای دلّالی بهائیان برای زمینهسازی اشغالگری صهیونیستها، چهارماه مورد بایکوت تشکیلات صهیونیستی بهائیت قرار گرفته بود، اینک و پس از شهادت سردار سلیمانی؛ نتوانست خوشحالی خود را پنهان نمایند! اما اینبار تشکیلات صهیونیستی بهائیت با سکوت خود، عملکرد خائنانهی این عناصر وابسته به خود را تأیید کرد.
پس از سیلی ایران به آمریکا و موشکباران دو پایگاه ارتش تروریست این کشور، تشکیلات بهائی با القای ترس از وقوع جنگ، انتقام را منفورترین واژه و منطق ضعیفان برشمرد! آری؛ در فرقهای که منطق خود را در دستبوسی ظالمین و متجاوزین میداند، دفاع از وطن را تعصب کور معرفی و اصل وطن را فرای توهم نمیداند، باید هم دفاع را حماقت برشمارد!
به مناسبت سالگرد تولد علیمحمد شیرازی معروف به باب، پیروان فرقه بهائیت در اردن، اقدام به برگزاری مراسمی جنجالآفرین نمودند. این در حالیست که تشکیلات بهائیت در توجیه ممنوعیت تبلیغ خود برای اسرائیلیها، به گفتار پیامبرخواندهی این فرقه در خصوص منع تبلیغ در سرزمین شام استناد میکند؛ حال آنکه اردن نیز بخشی از سرزمین شام به حساب میآید!
اگر بهائیت از نفی انواع تعصبات، تعصب به معنای غیرت را اراده کرده، مرتکب سخنی غلط شده است. چرا که غیرت فضیلت اخلاقی محسوب شده و نفی آن خلاف فطرت، انسانیت و عقلانیت است و اگر بهائیت از نفی انواع تعصبات، تعصب به معنای یک رذیلت اخلاقی را اراده کرده، در این صورت سخن بیسابقهای نخواهد بود و اسلام نیز با این نوع تعصب برخورد کرده است.
نقل واقعهی انتقال جسد علیمحمد باب از طهران به حیفا توسط تشکیلات بهائیت، در حالیست که پیامبرخواندهی بهائی، از انتقال جسد میّت به مسافت بیش از یک ساعتی به صراحت نهی کرده بود. از طرفی نقض این حکم توسط پیشوایان بهائی و اصرار برخی بهائیان برای پایبندی به آن حتی به قیمت قانونشکنی، آدمی را یاد ضرب المثل کاسهی داغتر از آش میاندازد!
یکی از ترفندهای رایج مبلّغان بهائی که برای اثبات ضرورت نسخ ادیان قبلی مورد استفاده قرار میدهند، مقایسهی برخی از احکام فقهی و اعتقادی این ادیان با عقل و دستاوردهای علمی است. این در حالیست که ایراد و تمسخر به احکام ادیانی که به دور از تحریف ماندهاند، در واقع ایراد به شارع آنهاست. از طرفی، در حالی بهائیت به ادیان دیگر چنین اشکالاتی میگیرد که خود سرشار از آنها است.
مبلّغان بهائی تلاش دارند تا وعدهی ناکام مذهب ویلیام میلر را مبشّر ظهور ادعای علیمحمد باب جلوه دهند. این در حالیست که بر خلاف این ادعا، طبق پیشبینی میلر میبایست مسیح (علیه السلام) از نواحی فلسطین ظهور کند، نه شیراز؛ حکومتی هزار ساله برقرار نماید، نه زندان و هلاکت در شش سال و دستکم خود را رجعت مسیح موعود معرفی نماید، نه باب، مهدی، نبی و خدایی که از میرزا رضا بزاز و خدیجه بیگم زاییده شده است!
یکی از حیطههای فعالیت رسانهای تشکیلات بهائیت بکارگیری شگرد مظلوم نمایی و با شیوهی تکرار، برای معرفی اعتقاد به بهائیت، به عنوان جرم زندانیان بهائی در ایران میباشد. این در حالیست که بر اساس ادعای تشکیلات بهائیت، جمعیت بهائیان ایران چیزی حدود سیصدهزار نفر برآورد میشود که تنها هفتاد نفر از آنان در زندان به سر میبرند!
تشکیلات بهائیت در گیر و دار آشوبها به گرانی بنزین، به انتشار پیامی در خصوص حمایت بهائیت از جریان مشروطه و دموکراسی پرداخت و بهائیان را به مشارکت فعال در امور سیاسی ایران ترغیب کرد. این در حالیست که نه تنها بهائیت و تعالیمش حامی مشروطیت و دموکراسی نبوده و نیستند، بلکه این پیام به خوبی تزویر و دوگانگی بهائیت را در خصوص سیاست نفوذیشان به نمایش درآورد.
تشکیلات بهائیت که تا دیروز عناصر خود را به آشوب و اغتشاش فرامیخواند، اینک به سبب دستگیری عناصر وابسته به خود (به اتهام لیدری آشوبها)، با جسارت تمام، ندای مظلومیت سر میدهد! این در حالیست که تشکیلات بهائی نیز به نوبهی خود با اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق تلاش برای افزایش تحریمها، قاچاق ارز و... از جمله بانیان وضعیت معیشت کنونی به شمار میآید.