اعتقادات
فرقه وهابیت با عقاید افراطی و برداشتهای غلط از آیات و روایات، دین اسلام را وارونه جلوه دادند و آن را در میان ادیان دیگر الهی به چالش کشیدند و فقط از آن نامی باقی گذاردند. این هجمه از طرف کسانی صورت گرفت که خود را عالم دانسته و مسلمانان فعلی را مشرک خوانده و میگویند باید آنان به صدر اسلام برگردند و توبه کنند، وگرنه خونشان هدر است و مسلمانان هم از سر اجبار مجبور بودند که قبول کنند.
از جمله شبهاتی که وهّابیون در شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی خود به شکل گستردهای به آن دامن زده و پر و بال میدهند، ارائهی برخی روایات سندا، دلالتا و مدلولا مخدوشی است که نعوذبالله امام زمان را چهرهای خشن و خونریز ارائه میدهد، گویی که او بویی از رأفت و رحمت اسلامی نبرده و تنها کارش شمشیر به دست گرفتن است.
از جمله شبهاتی که وهّابیون در شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی خود به شکل گستردهای به آن دامن زده و پر و بال میدهند، ارائهی برخی روایات سندا، دلالتا و مدلولا مخدوشی است که نعوذبالله امام زمان را چهرهای خشن و خونریز ارائه میدهد، گویی که او بویی از رأفت و رحمت اسلامی نبرده و تنها کارش شمشیر به دست گرفتن است.
وهابیون که همواره با تنگنظری و قصور عقلی، به دنبال نقاط مبهم در روایاتند تا با سوء استفاده از آنها برخورد گزینشی و یکسویه کرده و دشمنی خود با اهلبیت (علیهمالسّلام) و شیعیان را به نمایش گذارند، با استناد به برخی روایات، در تبلیغات گستردهی خود میگویند مهدی شیعه دین جدید آورده و موجب گمراهی مردم میگردد.
از اتهامات وهابیون که همواره آن را تکرار کرده و در سطح وسیعی به آن دامن میزنند، اتهام وجود قرآن دیگری به نام «مصحف فاطمه نزد مهدی شیعیان» است. که در پاسخ میگوییم: مصحف فاطمه کتابی است به املاء جبرئیل و دستخط امیرمؤمنان که در آن تمام حوادث و اتفاقات آیندهی جهان تا روز قیامت ثبت شده و چیزی جز این نیست.
پیامبر عظیم الشان اسلام در برههای از زمان دیده به جهان گشود که شرک و بت پرستی سرتاسر این شبه جزیره را فرا گرفته بود؛ لذا با تلاش و زحمات فراوان و سختیهایی که از طرف مخالفان کشید توانست یکتاپرستی که همان ذکر کلمه توحید و خداپرستی بود را رواج دهد اما چه شده که وهابیت، این فرقه به ظاهر مسلمان، با سخنان عجیب و غریب خود دیگران را از این ذکر باز میدارند و گوینده آن را کافر میدانند.
فتنه تکفیر از خطرناکترین فتنههایی است که در عصر حاضر، از طرف برخی از فرقههای تندرو و افراطی به ظاهر مسلمان یعنی وهابیت برای اسلام و مسلمین بنا نهاده شده است و سرچشمهی این فتنه و توطئه میتواند عوامل متعددی باشد از جمله اینکه یا از طرف دشمنان خارجی اسلام مانند قوم یهود و یا با همکاری منافقان داخلی که باز دستشان در دست دشمنان خارجی است و نقشههای آنان را عملی میکنند است.
محمد بن عبدالوهاب موسس فرقه ضاله وهابیت علی رغم مخالفت سرسختانه علمای زمان خود و حتی نزدیکانش که افکار او را مسموم و انحراف فکری او را باطل میدانستند دست از عقایدش نکشید و با حمایت حکومت آل سعود و استعمار انگلیس بر شبه جزیره عربستان سیطره یافت و شروع به نشر عقاید پوچ و باطل خود کرد و با فتواهای عجیبش خون مسلمانان را ریخت، او فتوا داد هر که در بلاد کفار باشد و هجرت نکند کافر است.
فرقه وهابیت از اساس و ریشه هیچ حرفی برای گفتن نداشتند چرا که این فرقه که موسس آن محمد بن عبدالوهاب است هم در زمان خود جایگاه نداشته و علی رغم تذکرات اطرافیان باز راه خود را ادامه داد تا اینکه مورد انتقاد علما و بزرگان قرار گرفت. او حتی در میان خانواده خود هم مورد نکوهش واقع شد، تا اینکه حکومت وقت و حمایتهای انگلیس باعث شد تا قوت و قدرت یابد و از اینجا بود که فتوای قتل همگان را صادر کرد.
از آنجایی که فرقه ضاله وهابیت بر اساس ضدیت با درک و شعور عقلی بنا نهاده شده از اسلام اصیل و واقعی فرسنگها فاصله دارد. لذا هم موسس آن و هم پیروانشان هیچ گاه از روی منطق سخنی درست را بیان نکردهاند. مثلاً بن باز و بن جبرین و دیگران هم تفکرات صحیحی از اسلام ارائه ندادند و تمام مذاهب اسلامی خصوصاً شیعه را برچسب کفر و ارتداد و شرک زدهاند و خون و مال و جانشان را مباح اعلام کردند.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که حتّی وهّابیون نیز منکر آن را خارج از دین دانستهاند. با این وجود برخی همچون قرضاوی، قفاری با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات نمودهاند.
مصحف فاطمه، سرچشمه جوشان معنویت و دانشها که از طریق فرشتهای برای آن حضرت فرستاده شده؛ از دیگر اتهامات وهابیون که همواره آن را تکرار کرده و در سطح وسیعی به آن دامن میزنند اتهام وجود قرآن دیگری به نام «مصحف فاطمه نزد مهدی شیعیان» است که هنگام ظهور همراه خود میآورد و آیات آن غیر از قرآن موجود نزد مسلمانان است.
پیروان وهابیت برای پر نشان دادن دست خود به عنوان ادلّهی حرمت عزاداری به روایاتی از کتب شیعه نیز استناد میجویند تا چنین تصور شود که گویا اهلبیت نیز در برابر گریه و عزاداری موضع گرفته و آن را تحریم نمودهاند که این روایات یا بدون سند و یا ضعیفالسند هستند و حتی اگر سند هم داشته باشند ناظر به عزاداریهای جاهلی است.
وهابیت وقتی که به روایتی در فضیلت اهلبیت در کتابهای مورد قبول خود میرسند که قابل اثبات است، آن را جعلی میدانند؛ از باب نمونه با وجود قوّت روایت «کتاب الله عترتی»، میبینیم شگرد بنیامیه تا زمان حاضر، هنگام یاد کردن از «حدیث ثقلین» به روایت «کتاب الله و سنّتی» استناد کرده و از روایت «کتاب الله و عترتی» نامی به میان نمیآید.