قانون جذب
اگر فردی به قانون جذب اعتقاد و اعتماد پیدا کند دیگر نیازی به حرکت و تلاش برای زمینه سازی نمی بیند و می توان با تصویر سازی و فکر کردن به اصل ظهور و ابعاد آن موانع را از پیش روی برداشت اما ظهور مسأله ای نیست که بدون تلاش و هز ینه دادن و خون دل خوردن اتفاق بیفتد.
در تفکر نوین برای جذب حداکثری مخاطب، روش هایی به مخاطبان ارائه می شود که در آن ها به افراد وعده داده می شود، که با انجام این روش ها می توانند به تمامی خواسته ها و آرزوهایشان برسند. قانون جذب می گوید:«هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دستهایت خواهی داشت.» طبق اعتقادات قانون جذب، افکار و اندیشهها قدرتی دارند که می توانند اشیاء و پدیدههای جهان واقعی را ساخته و جذب کنند.
طرفداران قانون جذب در بسیاری از مباحث صورت گرفته مدعی هستند که این قانون در آموزههای اسلامی نیز وجود داشته و در روایات معصومین قانون جذب مورد تاکید قرار گرفته است. تمام ادعای قانون جذب را میتوان در این جمله خلاصه کرد، تمام چیزهایی که انسان میتواند تصور کند، به سوی او جذب خواهند شد؛ و این جذب صرفاً توسط انسان و به صورت مستقل صورت میگیرد.
مبلغان معنویتها و فرقههای نوظهور برای جذب مردم و نفوذ در آنها از روشهای مختلفی استفاده میکنند؛ از آنجا که عامه مردم آشنایی نسبت به کلاسها، سمینارها وغیره که برگزار میکنند، ندارند، این مبلغان سعی میکنند خودشان با تبلیغ چهره به چهره در مکانهای مختلف آموزههای خود را تبلیغ کنند.
قانون جذب با آن چهارچوبی که بنیانگذاران این قانون برای آن ترسیم کردهاند هیچ گونه تایید علمی و دینی ندارد. بعضی افراد برای علمیت دادن این قانون و تحمیل کردن آن به عنوان یک آموزهی علمی آن را شبیه به بعضی آموزههای علمی یا دینی میکنند.
طبق مبانی اعتقادی قانون جذب، تمام چیزهایی که انسان تصور کرده و بر آنها تمرکز میکند، به سوی او جذب شده و میتواند آنها را به دست آورد! با توجه به اینکه این قانون عمومیت نداشته و ترویج نوعی انسانمحوری و آرزوپروری است؛ و هیچ گونه تفاوتی میان آرزوهای منطقی و صحیح با خواستههای غیر منطقی و غیر اخلاقی نمیگذارد.
طبق بررسی های میدانی، با انتشار کتابهای مربوط به قانون جذب، فعالیت شرکتهای گلدکوئیست و دیگر شرکتهای هرمی بیش از پیش اوج گرفت؛ و وسوسه میلیاردر شدن و به دست آوردن ثروتهای نجومی، بسیاری را از فضای کسب و کار به عرصه تخیّل و تجسم کشاند. تا جایی که فقط در تهران تعداد ۴۰۰۰ خانوار دارایی خود را از کف دادند.
جهل از عافتهای بزرگی است که اگر نسبت به رفع آن اهتمام جدی صورت نگیرد، ممکن است انسان را در دنیا و آخرت، متحمل خسارتهای سنگینی کند. امام علی(علیهالسلام) میفرمایند:«بزرگترین مصیبت، نادانى است؛ زیرا سبب انواع مصائب دنیوى و اخروى میگردد.» راغب اصفهانی جهل را به سه دستهی، خالى بودن نفس و خاطر انسان از علم و دانش، اعتقاد و باور داشتن چیزى بر خلاف آنچه که هست و انجام کارى بر خلاف آنچیزی که باید انجام شود؛ خواه به آن معتقد باشی یا نه؛ تقسیم کرده است.
کجفهمی نسبت به مسائل دینی و قرآنی، از ویژگیهایی است که بسیاری از مدعیان دروغین گرفتار آن هستند. در حقیقت اصرار بر برداشت غلط و غیرعالمانه در مسائل تخصصی و کارشناسانه، یک نو بیماری است که افراد ساده اندیش و کج فهم به آن مبتلا بوده و به همین دلیل حقایق را وارونه و سلیقهای تفسیر میکنند. سیدحسین عباسمنش، که در حال حاضر ساکن آمریکاست، از افرادی است که بدون علم و تخصص لازم در امور دینی و قرآنی، به نفی یا اثبات موضعات مختلف در زمینه دین و قرآن پرداخته است.
مدعیان قانون جذب با سخنان انگیزیشی و جذاب، افراد را به امید پولدار شدن، کسب درآمد زیاد، رسیدن به آرزوهای به ظاهر دستنیافتنی و ...، به سوی خود فرا خوانده و از آنها برای شرکت در دورهای انگیزشی، مبالغ هنگفتی را دریافت میکنند. مبالغی که صرفاً به امید رسیدن به ثروت و خواستههایی خیالی، از ناحیه افراد، به سرکردگان قانون جذب پرداخت میشود.
از نظر مروجان قانون جذب کسی خوشبخت است که پولدار است، هیچ بیماری ندارد، درد ندارد، رنج و بدبختی ندارد! از این نگاه، انسان پولدار به هر طریقی که این مال و پول را بدست آورده باشد، سعادتمند است. و از طرفی اشخاصی را گنهکار میداند که به خواسته خود نرسیده است! یا افرادی هستند که دارای بیماری، فقر و تنگذستی هستند!
میراث عرفان اسلامی، مهمترین مؤلفهی سیر وسلوک را تزکیه و تربیت نفس برای سالکان معرفی میکند و اکثر دستورالعملهای عرفانی مبتنی بر تزکیه و بُعد رفتاری تجویز میشود. اما در تفکر نوین تنها به بعد هیجانی اکتفا میشود و با مطرح کردن قانون جذب، مقاومت و ایستادگی در مقابل هوسها را رد میکنند.
علیرضا آزمندیان، بنیانگذار تکنولوژی فکر و مروج قانون جذب در ایران، کوشیده است تا چهره اسلامی برای مطالب خود ارائه دهد. از نظر وی بهشت برای انسان در هدفهایی مثل کسب ثروت، تحول در زندگی، رسیدن به شادیهای گذرا، آرامش، درمان بیماریها و رسیدن به خواستهها و آرزوهای انسانها، مصرف گرایی، لذت طلبی و تقویت احساسات خوشایند و غیره خلاصه میشود.
رهبران تفکر نوین معجزات الهی را امری قابل انجام برای هر انسانی میدانند. آنها میگویند با شناخت نیروهای باطنی به راز وجودی این معجزات پی میبریم، اما باید گفت معجزه امری است که اراده آن توسط الله تبارک و تعالی است و طبق اراده او به پیامبران خود میدهد.