قانون جذب
افراد با مشاهده آموزه های جذّاب قانون جذب، سعی می کنند خیلی سریع از این تکنیک برای جذب موفقیت و ثروت استفاده کنند ولی وقتی بعد از مدتی نتیجه ای نمی بینند، آن را ترک می کنند.
اشکال مهم به مروجان قانون جذب این است که اگر هر خوشی و رنجی که داریم محصول جذب خودمان است، پس علت حوادث و بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل و...چیست؟ در حالی که افرادی خواهان جذب زلزله نیستند.
مروجان قانون جذب، حکم نامتناهی و نامحدود بودن تصورات ذهنی و خیالات را به عالم خارج از ذهن سرایت می دهند و همچنین خواسته هایی که غیر مقدور (خارج از توان) انسان است را نیز مقدور معرفی می کنند. این حکمی غلط است.
مدرّسان و مروّجان تفکر نوین برخلاف آموزه های خود، وارد کارهای سیاسی شده اند. طبق آموزه خودشان آن ها با کارهای سیاسی و اعتراضات نه تنها به نتیجه نمی رسند بلکه بر شدت اعتراضات و هرج و مرج می افزایند.
در قانون جذب فردی که بیماری را انکار می کند و برای فکر نکردن به بیماری به عالم خیال پناه می برد، نه تنها یک ناهنجاری و ایراد معرفی نمی شود، بلکه به عنوان انسان موفق معرفی می شود.
معنای زندگی در قانون جذب، گوش سپاری به ندای درون و عمل به آن می باشد. چنانچه در کتاب راز خانم راندا برن می خوانیم: تخته سیاهی در آسمان وجود ندارد که پروردگار عالم قصد یا مأموریت شما در زندگی را روی آن نوشته باشد.
قانون جذب و دعا دو موضوع مختلف هستند که به اشتباه در برخی مواقع یک موضوع واحد پنداشته می شوند؛ مثلاً گفته می شود انسان ها برای رسیدن به اهداف، خواسته ها یا فرار از رنج ها دعا می کنند. در قانون جذب هم همین گونه است.
قانون جذب انسان را متوقع می کند که باید همه ناکامی ها از بین برود و چون رفع رنج و ناکامی یک آرزوی دست نیافتنی است، انسان با ناکامی هایی که بعد از انجام تکنیک ها قانون جذب به او می رسد به شدت سرخورده می شود.
گروهی مدعی هستند با انجام تکنیک های قانون جذب به نتایج خوبی رسیده اند. آنها داستان و نتیجه ارتباط با این آموزه را برای نویسنده کتاب راز ارسال کرده اند. خانم راندا برن نیز با جمع آوری این نامه ها اقدام به انتشار آنها در یک کتاب کرده است.
طبق مدعای مروجان قانون جذب اگر کسی به زندگی جاودان فکر کند می تواند زندگی جاودان پیدا کند و دیگران هم با الگو قرار دادن او به نامیرایی می رسند و در آینده هیچ انسانی نخواهد مُرد.
در کتاب راز می خوانیم: شما آنچه را در آگاهی تان به آن فکر می کنید، به خود جذب می نمایید. مهم نیست که این افکار در خودآگاه شما باشد یا ناخودآگاهتان. چه در گذشته از اندیشه های خود آگاهی داشته اید و چه نداشته اید. این جبر در زندگی است.
مروجان قانون جذب معتقد هستند علت فقر و مظلوم واقع شدن مردم خود آنان هستند چون به جای تفکر در مورد ثروت و رفاه به فقر می اندیشند و طبق آموزه قانون جذبب، انسان به هرچه بیندیشد همان را به دست خواهد آورد. کتاب راز بیان می دارد:«هیچ چیزی را تجربه نمی کنید مگر آنکه به آن فکر کرده باشید.»
بعضی مروجین داخلی تفکر نوین چون دلداده مباحث تفکر نوین هستند و از طرفی هم نمی توانند دین اسلام و خدا را نفی کنند، سعی می کنند شاهد مثال هایی از منابع دینی برای مباحث و آموزه های تفکر نوین درست کنند و یا با تفسیر به رأی، مطالب دلخواه و انحرافی خود را به آیه یا روایت حمل می کنند.
قانون جذب در فضای الهیاتی ادیان ابراهیمی که مشخصه آن وجود خداوندی با صفات عالم، قادر و خیر محض می باشد، کارایی ندارد. در این جهان بینی، انسان بنده است و ارباب عالم نیست، دنیا جای رسیدن به تمام آرزوها نیست بلکه دنیا محل ابتلا و آزمایش است و رسیدن به آرزوها در آخرت ترسیم می شود.