قرآنیون
ازجمله مسائلی که برقعی آن را انکار کرده، مسئله مهدویت است؛ این در حالی است که اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدی» و از اولاد پیامبر (ص) است، مورد اتّفاق همه فرق و مذاهب اسلامی است.
برقعی از روی تعصب یا جهل، با عمومیت دادن به یک قاعده اصولی شیعه، ادعا میکند که قاعده «خذ ما خالف العامه» سبب اختلاف شیعه با اهل سنت است؛ در پاسخ میگوییم: اگر این قاعده، باعث اختلاف شیعه با اهل سنت است، پس چگونه ممکن است که شیعه و اهل سنت در بیش از ۸۰ درصد مسائل با هم مشترک هستند.
سید ابوافضل برقعی یکی از سران جریان قرآن بسندگی مطلبی را در مقدمه کتاب شاهراه اتحاد حیدرعلی قلمداران بیان کرده و مدعی است که هیچ دلیل واضحی در قرآن وجود ندارد که به صراحت، دلالت بر امامت داشته باشد که با ذکر آیاتی، باطل بودن این ادعای برقعی اشاره شده است.
سید ابوالفضل برقعی یکی از بزرگان جریان قرآنیون برای توجیه حمله خلیفه دوم به ایران و جهاد خواندن آن، سخن امیرمؤمنان علی (ع) را شاهدی بر مدعای خویش میداند؛ در پاسخ باید گفت که هر استنادی از متن خطبه به مطلبی خارج از آن، نیازمند قرینه است که به آن مستند شود که نه برقعی و نه دیگرانی که در شرح خود به آیهای اشاره کردهاند، قرینهای بر کلام خود اقامه نکرده و کلام خود را متقن نساختهاند.
برقعی که قرآن را بی نیاز از تفسیر میداند و در مسیر تفسیر آیات و نقادی روایات، گاه به صراحت و گاه تلویحاً بارها این مسئله را متذکر شده است؛در صورتیکه این مبنای برقعی علاوه بر اینکه مخالف با مبنای بسیاری از مفسران است، همچنین پیامدهایی ناگواری دارد.
شریعت سنگلجی که در دوره رضاخان، مجاز به فعالیت فرهنگی بود، با تأثیرپذیری از آموزههای وهابیت، بسیاری از اعتقادات شیعه را انکار کرد؛ حاکمان آن دوره، علاوه بر پخش این عقاید باطل، مانع نقد آن نیز میشدند.
ابوالفضل برقعی از روحانیون معاصر شیعه بود که در یک تغییر نگرش، در برخی آثار متأخرش به عقیده وهابیت متمایل شده است. مطالعه آثار وی، که در قالب کتابها، تألیفات و یا فایلهای صوتی و تصویری از وی است، حکایتگر این تغییر در اندیشههای او است که به مذاق وهابیت خوش آمده است.
ابوالفضل برقعی، یکی از سران جریان قرآنیون است که در میان نوشتار خود، حمله سپاه خلیفه دوم به ایران را، جهاد میخواند؛ اما در مقابل این ادعا، احمد صبحى منصور که خود از دل سپردگان به مکتب خلفاست، ادعایی بر خلاف مدعای برقعی دارد.
سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر ایران است که دیدگاههای خاص و متناقضی دارد؛ بسیاری از عقاید تشیع که توسط خود او احصاء و ضروری اعلام شده، در آثار دیگرش، نفی و باطل گردیده است.
یکی از رویکردهای متناقض برقعی این است که ایشان در برخی از آثارش نسبت تحریف قرآن را به بزرگان شیعه داده است. او بدون بررسی جامع دیدگاه اندیشمندان شیعه، عده قابل توجهی از علمای شیعه را به تحریف قرآن متهم میکند.
ابوالفضل برقعی از سردمداران فرقه قرآنیون، به دنبال تضعیف بزرگان حدیثی شیعه از جمله مرحوم کلینی است و در این زمینه، ادعاهای بیاساسی مطرح کرده است که هیچ پشتوانه علمی نداشته و صرفاً یک نظر شخصی است. بزرگان علم رجال، نظراتی غیر از نظرات برقعی در مورد مرحوم کلینی ذکر کردهاند.
عبدالرحیم ملازاده وهابی با توجه به مقدمهای که بر کتاب بت شکن برقعی نوشته و به دلیل تعصب کورکورانه، تلاش کرده تا شيعه را به عنوان مذهبى كاملاً باطل و نادرست معرفى كند و اهل سنت را به عنوان مذهب درست و واقعى و چنين باورى را به نويسنده كتاب (برقعی) نسبت داده است؛ غافل از اینکه آنچه برقعی در این کتاب به دنبال آن است، نه تنها مذهب شيعه، بلكه مطلق مذهب را باطل مىداند.
سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر ایران است که دیدگاههای خاص و متناقضی دارد؛ بسیاری از عقاید تشیع که توسط خود او احصاء و ضروری اعلام شده، در آثار دیگرش نفی و باطل گردیده است.
یکی از اعتقادات باطل برقعی این است که امامت را نه از اصول و نه از فروع دین می داند، بلکه معتقد است امام، حافظ حوزه دین و راهنمای مسلمین است که در پاسخ باید گفت آیات بسیاری در قرآن کریم به صراحت یا به اشاره، معارفی را راجع به موضوعات اعتقادی همچون توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت و سایر آموزههای عملی چون نماز، حج، زکات، جهاد و ... بیان کردهاند و عدم طبقه بندی و تصریح بر اصل یا فرع بودن این آموزهها در قرآن، سبب مخدوش شدن جایگاه آنها نمیشود.